در یکی دو هفته مانده به سالگرد خیزش سراسری شهریور پارسال که عمارت جمهوری اسلامی را فرو ریخت، صدای اعتراض و بپاخاستن مجدد از میان صفوف طبقه کارگر بگوش میرسد. صدها کارگر کارخانه ماشین سازی اراک از ۱۷ روز پیش در اعتصاب به سر میبرند.
همزمان با این اعتصاب سنگین، معدن زغال سنگ طبس نیز با تجمع اعتراضی کارگران این معدن به همراه خانواده هایشان روبرو است. در یکسال اخیر کارگران، کارخانه پس از کارخانه دست به اعتراض و اعتصاب زده و بر مطالبات خود پافشاری کرده اند. ابعاد اعتصابات و اعتراضات کارگری در طول یکسال گذشته بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. مبارزات گسترده بر سر دستمزدها در ماههای پایانی سال ۱۴۰۱ فقط پیش درامد اعتراضات بسیار گسترده تری بود که هرچند حول خواستهای اقتصادی شکل بگیرند، در شرایط کنونی که جامعه ایران در آستانه سالگرد خیزش خود علیه جمهوری اسلامی است، همزمان سنبه پر زور کارگران در صحنه سیاست را بیان میکند. افزایش ناچیز دستمزدها، گرانی عنان گسیخته، فقر و بیکاری و اوضاع وخیم اقتصادی رژیم که بر گرده مردم شکسته خواهد شد، بدون شک همه از جمله دلایل اوجگیری قابل انتظار مبارزات کارگری در شرایطی است که جنب و جوش سیاسی مردم و وخامت سیاسی جمهوری اسلامی بزرگترین مشوق کارگران برای به میدان آمدن وسیعتر و دخالت در سرنوشت قدرت سیاسی و تحولات اجتماعی، از طریق طرح مطالبات سیاسی و اقتصادی است.
جنبش شورایی و سنت مجمع عمومی آن دستمایه اصلی است که کارگران ایران نه تنها در حافظه تاریخی خود دارند بلکه در همین چند سال اخیر، با دخالت کارگران هفت تپه در مطرح کردن "آلترناتیو شورایی" با تکیه بر مجمع عمومی منظم خود، راه را نشان داده اند. مجمع عمومی منظم و پایدار، این ستون اصلی شورا، آن چیزی است که امروز زمزمه های آن در همه مراکز کارگری شنیده میشود و امر هر اعتصابی امروز در ایران بدون مجمع عمومی نمیگذرد. امروز دیگر اعتصابات کارگری از حالت اتفاقی و مسیر خودبخودی به مجمع عمومی نسبتا پایدار متکی است که به حاکمیت و کارفرما تحمیل شده است. مجمع عمومی منظم که تصمیم گیری و حسابرسی و عمل مستقیم کارگری توسط آن صورت میگیرد، بهترین پاسخ به فوری ترین نیازهای اعتراضات جاری است.
اما برپایی مجمع عمومی منظم، این سنگ بنای جنبش شورایی، انقلابی ترین پاسخ به نیازهای سیاسی و مبارزاتی کارگران بویژه در این اوضاع متحول جامعه ایران نیز هست. جامعه ایران از دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ تا خیزش سراسری خود در شهریور پارسال به سوی یک تحول سیاسی بنیادی پیش میرود. در تمام فراز و نشیب های سیاسی در پیش، شوراها و جنبش شورایی قابل اعتمادترین و مناسب ترین اهرم توده ای جنبش کارگری است. تثبیت مجمع عمومی منظم تنها پاسخ مناسب به نیازهای جاری نیست بلکه رفتن به پیشواز نیازهای سراسری و جدی تر طبقه کارگر است.
در اوضاع حساس امروز، ضامن وحدت، قدرت و استقلال طبقاتی ما و حتی رمز اتحاد صفوفمان در اینست که بر خواستهای سراسری مان، خواستهای سراسری کل طبقه کارگر ایران پافشاری کنیم. در اعتصابات، در گردهماٸی ها، در طومارها و قطعنامه هایتان و در همه اشکال مبارزه تان، روشن و بی تخفیف بر حقوق و مطالباتی که باید همه کارگران بی چون چرا از آن برخوردار باشند، تاکید کنید. آزادی کامل و بی قید و شرط اعتصاب، آزادی کامل و بی قید و شرط تشکل، افزایش فوری دستمزدها، مزد برابر برای زنان و مردان در ازای کار برابر، آزادی بی قید و شرط عقیده و بیان و .... که خواست طبقه کارگر و بخش اعظم مردم ایران است با صدای بلند اعلام کنید. بگذارید همه جا و همه کس، خواستهای فوری طبقه کارگر ایران را با صراحت بشنود. این را تجربیات تاریخی طبقه ما و بویژه تجربه متاخر کارگران هفت تپه بارها و بارها نشان داده است که قدرت کارگران در اتحاد و مجمع عمومی منظم آنها نهفته است و اتحاد آنها از خواستهای مشترک و واحد سرچشمه میگیرد.