دوستی از من پرسید نظرت در باره جمهوری اسلامی و دولت امریکا و غرب در باره جنبش انقلابی جاری چیست؟ آیا وجه مشابهی هر دو دارند؟ گفتم نظر خودت چیه؟ گفت از نظر من وجه تشابه روشنی دارند.
این موضوع من را بر آن داشت که مختصرا به این موضوع بپردازم.
فکر می کنم بهمان اندازه خامنه ای و نظامش تحت فشار جنبش انقلابی بود، نبض کاخ سفید هم با نبض خامنه ای میزد. بهمان اندازه خامنه ای وحشتزده شده بود، کاخ سفید هم نگران عواقب و تداوم این جنبش بود. کاخ سفید نگران این بود اگر این جنبش به سرنگونی بیانجامد، چه نظامی ممکن است سر کار بیاید؟ او شنیده بود که حتی در اپوزیسیون راست هم اعتراف شده که در ضرب اول چپ جامعه قدرت می گیرد. و این نه فقط جمهوری اسلامی|، بلکه برای دول غرب و بویژه امریکا یک کابوس بود.

ایران ازاد و سکولار و مستقل و نظام مبتنی بر ازادی و برابری و رفاه بعنوان آلترناتیو جمهری اسلامی برای دول غرب و امریکا یک کابوس است. بحران در خاورمیانه در دهه های اخیر از جمله جمهوری اسلامی که خود در گوادلوف آن را ایجاد و با حفظ همه نهادهای نظامی و اداری و اقتصادی بجای رژیم شاه که با یک انقلاب پایین کشیده شده بود، ایجاد طالبان در رقابت با روسیه، ایجاد داعش با هدف تغییر چهره ی خاورمیانه (خاورمیانه جدید)، حمله نظامی به عراق به بهانه سلاح کشتار جمعی که بعدا اعتراف کردند چنین سلاحی اساسا وجود نداشته و سرنگونی صدام و اشغال عراق توسط امریکا در شراکت با دول غربی و حتی گماردن برمر امریکایی بعنوان اداره کننده ی عراقی که تمام زیربنای اقتصادیش را ویران کرده بودند، دامن زدن به جنگ داخلی در سوریه و فراهم کردن زمینه ی دخالت امریکا و غرب، دامن زدن به جنگ داخلی در لیبی و غارت نفت این کشور... تقویت اسراییل برای سرکوب خونین وشبانه روز مردم فلسطین...

این ححم عظیم دخالت های ضد بشری، زیر پرچم کثیف و دروغین دمکراسی و حقوق بشر،  برای ایجاد خاورمیانه بحرانی و بازی با سرنوشت مردم این منطقه نه سیاست روز بلکه استراتژی امریکا و غرب را تشکیل داده است.
همه ی این ها ثابت می کند که سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد جامعه ی آزاد و برابر که در آن حقوق و ازادیهای فردی واجتماعی، رفاه اجتماعی، برابری زن و مرد و اداره جامعه از پایین توسط شوراهای مردمی...، هیچ وقت مطلوب بورژوازی حاکم غرب و امریکا نبوده و نیست.

در نتیجه همزمان با این که جمهوری اسلامی انقلابیون را در خیابان درو می کرد. می کشت، کور می کرد، هزاران هزار نفر را بازداشت می کرد و طناب های دار را بر می افراشت، در پشت صحنه امریکا و غرب با جمهوری اسلامی مشغول مذاکره و مغازله بوده و هستند. دانستن این حقایق و این آگاهی برای جنبش های اجتماعی در ایران بسیار با اهمیت است.

پروپاگاند و تبلیغات اپوزیسیون راست بویژه، التماس از دول غرب و امریکا که به داد مردم ایران برسید، جمهوری اسلامی اعدام می کند، تحریم کنید و حتی فراتر خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی شوید...، سیاستی به شدت مضر و بازی کثیفی است که نمی تواند در صفوف بخش ناآگاه جامعه بی تاثیر باشد. این بازی حتی اگر از سر ناآگاهی باشد اما حقایق را پنهان و در عمل آب به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزد.

جنبش های انقلابی و اجتماعی، اعتراضات و اعتصابات و تجمع ها و تظاهرات خیابانی برای آزادی و رفاه و امنیت، مطلقا ربطی به این سیاست ها ندارد. جنبش هایی که برعکس خواهان عدم دخالت از خارج مرزها در جنبش و خواهان این است که برای ما اشک تمساح نریزید. ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسانید.  عدم دخالت تان به نفع ما است. کار جمهوری اسلامی را مردم ایران می سازند. و این کار و پیروزی در آن متضمن ان است که کاخ سفید و الیزه و دولت انگلیس و غیره دست کثیف و شناخته شده شان را از دخالت بیرون بکشند. ما خواهان حمایت این دولت ها نیستیم.

ناتو و سی آی ای و دیگر نهادهای سیاسی و نظامی و امنیتی دول غرب و امریکا نه تنها صلاحیت برقراری نظم و دمکراسی و حقوق بشر در هیچ کجای دنیا ندارند بلکه خود مسبب جنگ و ناامنی و غارت و فروش تسلیحات جنگی و حتی مسبب شیوع ویروس مذهب و ارتجاع در کشورهای خود هستند. ویروسی که  امنیت در کشورهای امریکا و غرب را  هم بخطر انداخته است. علاوه بر سفارتخانه های امثال جمهوری اسلامی که مراکز توطئه و ترور هستند، صدها نهاد اسلامی و داعشی در پایتخت های دول غربی با بودجه از حقوق کارگر و مردم این کشورها ساپورت و حمایت می شوند.

ما میگوییم بهتر است غرب و امریکا از جنبش ازادیخواهی و برابری ما در ایران بیاموزند. این جنبش قائم بذات و روی پای خود ایستاده است.  کیست نداند که جنبش ازادی زن در ایران بعنوان جنبشی جهانی شناخته شده است. جنبشی علیه مذهب و شریعت و ارتجاع اسلامی و تبعیض و خشونت جنسی. تنها یک مثال کافی است که این حقیقت را نشان دهد:

یک بازیگر امریکایی به نام آمبر هارد" Amber Heard" وقتی از طرف یکی دیگر از بازیگران هالیوود مورد خشونت قرار می گیرد، اعتراضش را به خشونت علیه خودش و زنان دیگر را به جنبش ازادی زن در ایران مربوط می کند و این جنبش را جنبش خود و جهانی می نامد.

از ما بیاموزید! ما را به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان!