کشورهای اروپايی هفته پر تلاطمی را پشت سر می گذارند، در طول این هفته شاهد اعتراضات وسیع مردم علیه دولت ها و حکومت های این کشورها بودیم، اعتراضاتی که از در چهار گوشه این قاره، زمین را زیر پای مسببین محرومیتِ زحمتکشان و طبقه کارگر به لرزه درآورده است.
در اسرائیل مخصوصا بعد از سرکار آمدن دولت مذهبی، دست راستی و افراطی نتانیاهو، در این هفته مردم با مطالبه عدالت و تقابل با مافیای حکومتی که پرونده های قطور فساد مالی و اداری دارند، دست به برپائی تظاهرات زدند. تظاهراتهایی که به اذعان رسانه های دولتی بیش از یک میلیون نفر در آنها شرکت داشته اند. بزرگترین این اعتراضات در بیت المقدس و تل آویو ، از شهرهای مهم اسرائیل، علیه " اصلاحات قضایی دولت" بوده. اصلاحاتی که به کنست (پارلمان اسراییل) این آزادی عمل را خواهد داد تا بتواند مصوبههای دادگاه عالی را لغو کند و همچنین عاملین فساد که تماما دست در ساختار دولت و قدرت دارند بتوانند قضات مورد تائید خود را منتصب کنند.
در اسپانیا و در شهر مادرید نیز، جهان در هفته گذشته شاهد اعتراضات گسترده صدها هزار نفره کارکنان بخش بهداشت و درمان اسپانیا در اعتراض به سیاستهای دولت در بازپسگیری امکانات و تخریب نظام بهداشت عمومی بود که معترضین به میدان آمدند و علیه دولت اسپانیا صف آرائی کردند. در هلند نیز شاهد اعتراضات وسیع مردم علیه گرانی و وضعیت بد معیشتی مردم در تقابل با سیاستهای دولت بودیم.
در انگلیس بیش از دو میلیون از کارگران بخش های مختلف در ضدیت با سیاست های ریاضت اقتصادی و فقر تحمیل شده به مردم و خواست بالا رفتن سطح دستمزد ها، دست به اعتصاب و اعتراض زدند.
در فرانسه نیز در ادامه اعتراضات قبل و برای دور چهارم در تقابل با سیاستهای دولت به منظورتحمیل سن بازنشستگی بالاتر و فقر و بهره کشی بیشتر مزدی و در تقابل با تقسیم ناعادلانه و نابرابر امکانات رفاهی و زندگی، نزدیک به یک میلیون نفر در شهر های پاریس، نیس، مارسی، تولوز، نانت و برخی نقاط دیگر به خیابانها آمدند. در برخی نقاط و شهر ها، مردم و جوانان مسیر حامل های انرژی از قبیل برق و گاز را به ادارات و محلات دولتی نشین قطع کردند. همزمان شاهد پیوستن اعتصاب کارگران بخش حمل و نقل هوائی با این اعتراضات بودیم که باعث فلج موقتی بزرگترین فرودگاه های این کشور و لغو پروازهای ورودی و خروجی شدند.
در آلمان نیز کارگران بخش ترانسپورت و هوائی با فراخوان اتحادیه وردی "Verdi "، دولت آلمان و کارفرمایان را با چالشی نفس گیر روبرو کرده اند و اعلام کرده اند که برای احقاق مطالبات کارگران و در اعتراض به فقر و تورم همه گیر و خواست افزایش دستمزد کارگران، روز جمعه فراخوان به اعتصاب گسترده داده اند. اعتصابی که به قول رسانه های دولت آلمان تیزترین سلاحی است که کارگران این بخش به آن دست برده اند و تخمین میزنند که بحران این اعتصاب دامن گیر کل بخش حمل نقل هوائی در تمامی فرودگاههای بزرگ این کشور از جمله مونیخ، فرانکفورت، هامبورگ و اشتوتگارت، دورتموند، هانوفر و برمن خواهد شد.
هفته گذشته، بعلاوه رسانه ها اخبار اعتراضات مختلف دیگری از اعتراضات مردم علیه نابرابری و فقر و محرومیت بیشتر را، منعکس کردند.
جهان در عین حال شاهد سیاست های تفرقه افکنانه دول بورژائی در دنیا بود که تلاش داشت با دست بردن به ابزار تفرقه افکنی بین کارگران بخشهای مختلف بلکه بتواند راه نجاتی از این تعرض قدرتمند و مهلک پیدا کنند. سیاست هایی که با شکست مواجه شدند. دول غربی خود را در برابر خشم اکثریت جوامعی می بینند که به خیابانها آمده اند و میخواهند قانون مردمی، حق گرفتنی است را به سیستم تحمل کنند.
خشم و نفرتی عمومی از کل ساختار که نه تنها سیاستهای این دولت ها و احزاب راست افراطی آنها را زیر فشار و ضرب اعتراضات خود قرار داده اند بلکه در نه گفتن به وضعیت موجود و اصلاحات و رفرم های ضد انسانی سیستم، کل احزاب چپ پارلمانی را نیز تحت تاثیر قرار داده اند.
اما آنچه در تمامی این اعتراضات و در تمامی این کشورها حائز اهمیت است، این سطح از قلیان و تعرض پائین جامعه به دولت ها و سیستمی است که مسبب تحمیل دنیایی از فقر و فلاکت و بی عدالت، نابرابری است. بطور واقعی مردم در هر شکل و ساختاری، تلاش برای بازپسگیری این مطالبات را در دستور مبارزه خود قرار داده اند.
در این میان مبارزات و اعتراضات مردم و محرومین و طبقه کارگر ایران هم در جریان است. اما تفاوتی که در شکل اعتراضات ایران وجود دارد، این است که مردم ایران بند ناف سرنوشت خود را ، به دلیل نوع حکومت، خیلی قبلتر از اینها از حاکمیت بریده اند و در برابر سناریوهای تفرقه افکنانه و در مقابل طرفند های مسیولین، مستقیما پائین کشیدن حاکمیت را در دستور کارخود قرار داده اند. ویژگی مطالبه گری برای رفع ستم و فقر، بیعدالتی، سطح معیشت و دستمزد، فلاکت و بی حقوقی به دلیل ساختار حکومت دیکتاتوری و استبدادی ، در ایران، به سرعت تبدیل به مبارزه علیه کل حاکمیت می شود.
در اروپا شکل مبارزات و مطالبات و خیزش های آن در این دوره حکایت از فرا رسیدن مرگ دمکراسی غربی و سوسیال دمکراسی پارلمانی و قطع اعتماد و امید پایین به آن دارد. تحرکات اعتراضی در غرب، گویای این واقعیت است که مبارزات و تعرض پائین جامعه، قدم به قدم در تقابل با حاکمیت و بی جوابی و بی آلترناتیویِ راست و چپ پارلمانی، قرار می گیرد و شرایطی ایجاد کرده که دمکراسی پارلمانی را در مقابل پایین به بن بست بکشاند.
در هر دو سوی این دنیا شاهد یک چیز و آنهم هم منفعتی و همسرنوشتی مردم محروم، زحمتکشان و کارگران دنیا و تنها راه پیشرویشان هستیم. سیستم های مختلف سرمایه داری تمامی راههای موجود غارت و چپاول دنیا و بشریت را طی کرده اند و امروزه در بی جوابی کامل به پدیده فقر و بدبختی تحمیلی شان به بشریت قرار دارند. پائین جوامع در سراسر دنیا از ایران تا اسپانیا، فرانسه، اسرائیل، انگلیس، لبنان، فرانسه، افغانستان، هلند و غیره در تقابل با بیعدالتی، نابرابری، بی امکاناتی، سطح معیشت و دستمزد پائین، رفاه، امنیت، آزادی به میدان ها آمده اند.
این درد مشترک باید به مبارزه ای مشترک بینجامد تا بساط سرمایه داری، سیستم، حاکمین و مسببین آن را در هر کجای دنیا و تحت لوای هر حزب و حکومت و ساختار مدیریتی سرمایه داری در هم بشکند و به پیروزی برساند.
برای خلاصی نهائی از بختک سرمایه داری که زالو وار کمر به مکیدن ذره ذره خون بشریت در تمام دنیا بسته است باید این درد مشترک، هم سرنوشتی و منفعت مشترک، به جدال و اتحاد انترناسیونالی طبقاتی بینجامد. غیر از این هیچ راه میان بر دیگر برای رسیدن به زندگی آزاد و سعادتمند و مرفه برای بشریت موجود نیست و به درست طبقه کارگر و محرومین جهان تلاش دارند در این سمت گام بردارند.