جهانی علیه فقر

بیش از دو ماه است جدالی سنگین میان دول بورژوایی و طبقه کارگر و معلم، پرستار، راننده، کارکن و.... و در یک کلام اکثریت جامعه در سرتاسر جهان در جریان است. بیش از دو ماه است دول بورژوایی در اروپا در پی محدود کردن حق طبقه کارگر به مقابله با فقر و فلاکت و محروم کردن آن از تنها ابزار اعمال فشار خود، اعتصاب، اند. بیش از دو ماه است جهان زیر پای موج اعتصابات کارگری علیه فقر به لرزه در آمده است. دول غربی ناتوان از جوابگویی به نیازهای رفاهی توده میلیونی، عاجز از سرکوب و عقب راندن این صف خشمگین و معترض، مستاصل از شکستن اعتصاب و اعتراض، به کمک میدیای رسمی خود سناریوی بمباران خبری جنگ و مسابقه تسلیحاتی و کشمکشهای بلوکهای ارتجاعی خود، سناریوی عقب راندن این موج "ویران کننده" و تسلیم شدن آن به فقر در مقابل جنگ، به بیحقوقی در مقابل ویرانی و آوارگی و به سکوت در مقابل اعتراض را در پیش گرفته است. سناریویی که نوشته نشده سوخت و بر باد رفت.
علیرغم پروپاگاند سازمان یافته در غرب که "فقر و فلاکت و بحران اقتصادی محصول جنگ اوکراین است" و نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوی "شیطان بزرگ" پوتین، علیرغم مخفی شدن پشت "جهانی بودن" بحران و سلب مسئولیت از خود، علیرغم استفاده از جنگ اوکراین برای گسترش دامنه فضای جنگی در غرب، اعتصابات سراسری، اعتصاباتی که کمر دول در "جهان متمدن" را خم کرده است، قدرتمند در جریان است. 
اعتصاب بیش از ۵۰۰ هزار کارگر، معلم، كارگران ترانسپورت، کارکنان خدمات اجتماعی، از کارخانه ها تا دانشگاهها، از مدارس تا فرودگاهها، در انگلیس علیه فقر، اعتصاب سراسری و تظاهراتهای گسترده در فرانسه، اعتصابات معلمان در پرتغال، اعتصابات کارگران صنایع فولاد، کارمندان پست، کارکنان خدمات اجتماعی، کارکنان فرودگاهها، معلمان و .... در آلمان و ...علیه فقر، گرانی، تورم، بحران انرژی و بالا بردن سن بازنشستگی شروع جدالی عمیق، وسیع و سراسری در اروپا است. جدالی که تا همین امروز مرزهای ساختگی، رشته ها و "اصناف"، تقابل ساختگی میان اعتصاب کنندگان و "سایر مردم"، تقابل کارکن و بیکار، پیر و جوان، زن و مرد، بومی و خارجی و .... را در هم شکسته و اتحادی عمیق را میان این لشکر میلیونی ایجاد کرده است. مقاومت میلیونی کارگران و مردم محروم، امید و اعتماد به نفس را به مردمی که سالها است زیر فشار تبلیغاتی دول "خودی"، زیر فشار فضای جنگی، از جنگ "علیه تروریستها" تا جنگ در اوکراین خفه شده و به سکوت کشیده شده بودند، بازگردانده است. توده میلیونی که در سرتاسر اروپا برای رفاه به میدان آمده اند را دیگر نمیتوان مرعوب جنگ و نا امنی و ترور کرد.

مردم فلسطین قربانی بحران داخلی اسرائیل

با قدرتگیری راست افراطی و فاشیست در اسرائیل، جامعه اسرائیل وارد یکدوره از بحرانی ترین دوره های حیات سیاسی خود شده است. بحرانی که عملا دو قطبی را در اسرائیل حول توطئه دولت جدید اسرائیل و غیر ممکن کردن امکان پیگیری و محکومیت فساد و جنایت جنگی در بالاترین ارکان حکومتی بخصوص کابینه، بوجود آورده. اعتراضات توده ای وسیع علیه راست ترین و فاشیستی ترین  و مذهبی‌ترین دولت تاریخ اسرائیل، نه فقط علیه این توطئه که همزمان علیه سیاستهای فاشیستی، پاکسازی قومی و مذهبی و تبعیض نژادی رسمی و دولتی علیه مردم فلسطین، است.
گسترش فشارهای بین المللی از قطعنامه صوری و "غیر الزامی" سازمان ملل و دعوت از دادگاه بین المللی لاهه برای رسیدگی به اتهام "زیر پا گذاردن حقوق فلسطینی‌ها توسط اسرائیل در حق تعیین سرنوشت و کسب استقلال خود" و "اشغال درازمدت، شهرک-سازی، و انضمام قلمرو فلسطینیان" و اعلام نظر مشورتی خود در این رابطه، تا موضع و موقعیت اسرائیل در جنگ اوکراین و رابطه با روسیه، در کنار بحران داخلی اسرائیل، آینده دولت دست راستی نتانیاهو را با مخاطرات جدی روبرو کرده است.
دولت نتانیاهو راه مقابله با این فشار بیرونی و بحران داخلی، مقابله با گسترش اعتراضات جنبش ضد آپارتاید نژادی و با هدف تقویت صفوف نیروهای اولترا راست و قدرتمند تر کردن آن نه فقط در بالا که در "خیابان"، با سیاست همیشگی تعرض گسترده تر به حقوق، زندگی مردم فلسطین، در پیش گرفت. تعرض به مردم فلسطین و تشدید کشمکش میان دولت اسرائیل و نیروهایی چون حماس و حزب الله، همراه تشدید کشمکش با ایران قرار است یکی از جوابها به بحران داخلی و معضلات منطقه ای دولت اسرائیل باشد.
گسیل ارتش و آواره کردن هزار نفر از مردم فلسطینی‌ ساکن کرانه غربی و انتقال آنان به مناطق تحت کنترل ارتش اسرائیل، آنهم سه روز پس از به قدرت رسیدن دولت جدید، حمله به "اردوگاه جنین" و کشتار مردم بیگناه، به بهانه همیشگی و پوچ "مقابله با حملات تروریستی" و شعله ور کردن آتش کشمکش و جنگ با مردم فلسطین قرار است بحران داخلی را تخفیف دهد و معترضین را زیر فشار خود ساکت و خورد کند.
نتانیاهو و دولت فاشیست اسرائیل با فعال کردن باندهای فاشیست در به آتش کشیدن منازل فلسطینی های ساکن اسرائیل، گسترش مناطق اشغالی تحت عنوان "شهرک سازی"، با دادن مجوز حمل اسلحه توسط هر شهروند یهودی اسرائیلی، به بهانه قتل هفت نفر در اورشلیم و حق "دفاع از خود"، عملا جنگ و کشتار کوچه به کوچه و خانه به خانه را به مردم بیدفاع فلسطین تحمیل کرده است.
ظاهرا قرار است منبعد شاهد ترور فلسطینی ها، مخالفین دولت فاشیست اسرائیل به نام "دفاع از خود" شهروندان، توسط باندهای فاشیست دست ساز دولت اسرائیل باشیم. باندهایی که تا امروز هم با توحشی بی سابقه مخاطرات جدی را علیه زندگی و امنیت مردم فلسطین را بوجود آورده اند.   
جواب دولت فاشیست اسرائیل به بحران دولت حاكم، راه انداختن حمام خون در شهرها و شهرک های فلسطینی، با تحمیل آوراگی و اشغال مناطق بیشتر و قربانی کردن زندگی هزاران نفر از مردم بیگناه و جواب انسانی و رادیکال طبقه کارگر و مردم متمدن و آزادیخواه در اسرائیل و فلسطین گسترش اعتراض و فشار به فاشیسم دولتی و رسمی در اسرائیل، مقابله با باندهای فاشیست و تروریست  در مقابل این توحش و بربریت مطلق آنان و به زیر کشیدن دولت اولترا راست و فاشیست اسرائیل است. هیچگاه مقابله با فاشیسم حاکم در اسرائیل با دفاع از مردم فلسطین چنین گره نخورده بود.
 
۱ فوریه ۲۰۲۳