چند روز بیشتر به برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال در قطر نمانده است. انتظار می رفت که اینبار نیز فیفا و برگزار کنندگان به روال همیشگی با قول "یادگیری" از انتقادات و مسائل مطرح شده، برگزاری "بهتر" دور بعدی را وعده بدهند. اما اینبار، موج اعتراضات علیه فیفا، علیه فساد این کارتل مالی، علیه کشور میزبان و قوانین قرون وسطایی آن، علیه بردگی کارگرانی که استادیوم های مجلل را ساختند و قربانیان این بردگی، قبل از شروع جام جهانی سایه خود را بر مهمترین واقعه ورزشی جهان گذاشت.
شکی نیست که پروسه انتخاب کشور میزبان این مسابقات، بیش از یک دهه است که تحت تاثیر فشارهای سیاسی لابی ها و دولت ها و همچنین میزان رشوه های داده شده به هیئت های تصمیم گیری و فیفا، و علیرغم ادعای غیر سیاسی بودن تصمیمات ورزشی و منجمله این مسابقات، تابعی از اوضاع سیاسی و اجتماعی جهان انجام گرفته است.
علیرغم ادعای سنتی فیفا که "این برنامه ای ورزشی است، و همچون المپیک و دیگر مسابقات جهانی ربطی به سیاست و روابط بین کشورها ندارد" و خود را نهادی "مستقل" از این روابط معرفی کرده است، در زمان برگزاری مسابقات، "تحریم های دیپلماتیک" و "عدم حضور هیئت های رسمی و دولتی" این یا آن کشور، کم سابقه نبوده و نیست. امسال اما ژست استقلال سیاسی فیفا و جام جهانی فوتبال، قادر به پاسخگویی به موج اعتراضات علیه انتخاب قطر در این دوره نبود و نیست. مهمتر اینکه فیفا با شروع جنگ اوکراین در فوریه، تصمیم به عدم اجازه شرکت روسیه در این مسابقات ورزشی را اعلام کرده بود. فضاحت تصمیم سیاسی فیفا در کنار رو شدن افتضاح های مالی، رشوه گیری ها و فساد مالی در فیفا به حدی رسیده است که حتی رئیس سابق این کارتل مالی ادعا میکند که "اصلا معلوم نیست چرا قطر بعنوان میزبان انتخاب شده است!"
اعتراضات ایندوره، بر خلاف سالهای گذشته نه از طرف دولت ها و میدیا، در پی منافع کشوری و منطقه ای خود، بلکه از جانب بشریت متمدنی است که دیگر خریدار اراجیف فیفا و دولت های گوناگون نیست. اینبار این مردم هستند که با اعتراضات خود و بایکوت جام جهانی امسال، آنچنان فشاری به قطر و فیفا آورده اند که وزاری قطر و مسئولین فیفا را وادار به پاسخگویی و توجیه جنایت و کثافت کاری های خود کرده اند.
طبق آمار رسمی سازمان جهانی کار، تنها در طی ده سال پس از انتخاب شدن به مثابه میزبان مسابقات، ۵ تا ۶ هزار کارگر مهاجر از نپال، هندوستان، پاکستان، بنگلادش و سریلانکا، جان خود را از دست داده اند. این آمار تنها قربانیان تا پایان سال ۲۰۲۰ را در بر می گیرد و کارگران مهاجر کشورهای آفریقایی، منجمله کنیا، و یا خاور دور که بسیاری از آنان در هیچ جا رسما ثبت نشده اند در این آمار جایی ندارند.
دولت قطر حتی به خود زحمت ثبت دلیل و شرایط جان باختن کارگران را نداده است. بسیاری از کارگران مبالغ قابل توجهی را از پیش برای کار کردن در قطر به دلالان کار پرداخت کرده اند و کماکان فشار بازپرداخت قرض ها را بر عهده داشته و دارند. کارگرانی که در گرمای طاقت فرسا بخصوص در تابستان ها، با عدم دسترسی به حداقل شرایط اسکان و بهداشتی، به کار گرفته شده اند و بسیاری از آن ها با انواع بیماری های دست بگریبان هستند، همه و همه بخشی از امکاناتی است که استادیوم ها و مراکز مسابقات و غیره را برای قطر و دستیابی به کرسی برگزار کننده مسابقات را فراهم ساخته است. دولت قطر و فیفا قادر نشدند این واقعیات را از چشم جهانیان مخفی کنند. مسابقات جام جهانی امسال از همان ابتدا مهر بردگی کارگران و قتل خاموش آنان را برخود داشت و به حق مورد اعتراض وسیع مردم جهان قرار گرفت. دول "متمدن" و مدافع "حقوق بشر" و "دمکرات" در مقابل این جنایت به روال همیشگی سکوت کردند.
علاوه بر این، انواع قوانین در محدود کردن آزادی های مدنی شرکت کنندگان، مانند محدودیت ها بر حضور گروه های ال جی بی تی، مذاهب غیر اسلامی، .. همگی اعتراضات عمومی جهانی را تشدید کرد. عکس العمل و انزجار از این درجه از توحش حاکمان قطر نسبت به کارگران، سلب آزادی های فردی و اجتماعی و صحه گذاشتن بر آن توسط مسئولین فیفا، تا بحال سابفه نداشته است. بی دلیل نیست که امسال نظر سنجی ها برای نمونه در اروپا حاکی از تحریم های گسترده و عدم شرکت علاقمندان فوتبال در استادیوم های قطر و حتی تماشا نکردن مسابقات در برنامه های تلویزیون ها است.
عکس العمل ایندوره مردم در سرتاسر جهان به توحش و بردگی حاکم در قطر، به پز "غیر سیاسی" بودن فیفا و تصمیمات آن، پز دولتها در استقلال ورزش، هنر و... از سیاست، تمکین نکردن به ادعاهای دولتهای "متمدن" و نهادهای "ورزشی" جهانی بی نظیر است. امروز جهانیان به این واقعیت که همه چیز، از ورزش و هنر تا ارزش انسانها، از آزادی و حرمت تا حق حیات در این جهان سیاسی است. اینرا برخورد ریاکارانه دول غربی به فراریان جنگ در سوریه و لیبی و یمن و عراق و افغانستان با فراریان از جنگ اوکراین، سکوت شرم آورشان در مقابل قتل عام مردم بیگناه فلسطین، خفقان گرفتن دول فخیمه غربی در مقابل کشتار کارگران مهاجر در قطر و ... به مردم متمدن جهان ثابت کرد.
ویژگی مسابقات جام جهانی در قطر نه اعتراض های آبکی دول غربی به "برخی" محدودیت ها برای "شهروندان غربی" که اعتراض جهانی مردم متمدن به فساد و بیحقوقی بنیادی در قطر، در فیفا و تمام دولتها است. تغییر مرکزیت اعتراض از دولت ها به مردم، به مردمی که هیچ نفعی در این تضییقات و استثمار ندارند، نشانگر اوضاع دیگری در دنیای امروز است. دنیایی که نشان از تقابل های جدی، علیه وضعیت وخیم اقتصادی، انداختن بار بحران اقتصادی آنهم پس از قربانی دادن وسیع میلیون ها نفر درمقابله با کرونا به دوش طبقه کارگر و اقشار تهیدست دارد. جهان شاهد سربلند کردن جنبش های اجتماعی و واقعی است که حاضر به قبول کردن سیاست های دولت های حاکم، و گروگان گرفتن هنر، تفریح و ورزش سالم در دست بنیادهای فاسدی چون فیفا نیست. غول خفته بشریت مدتها است از خواب بیدرا شده است.
برنده مسابقات قطر بشریت متمدنی است که به بردگی مزدی، به بیحقوقی، به فساد مالی، به گروگان گرفتن زندگی و شادی خود، نه میگویند. بازار کساد این مسابقات گواه این ادعا است.