مردم آزادیخواه در ایران، جمهوری اسلامی را نمیخواهند! طبقه كارگر، زنان، جوانان معلم و بازنشسته و پرستار، دانشجو و نوجوانان، اقشار محروم جامعه، به هزار زبان و علنا در مقابل حاكمت اعلام كرده اند كه این حكومت باید برود. بخش اعظم جامعه، بخشی كه رفاه و آزادی و عدالت و سعادت مردم را میخواهد در طی بیش از چهار دهه جدال و مبارزه خود برای ابتدایی ترین حقوق انسانی، از آزادی بیان و تشكل تا آزادی پوشش و تجمع، تا دستمزدی مناسب و تامین زندگی انسانی، تا خواست تحصیل و طب رایگان، حقوق كودك و رسیدگی به محیط زیست و.. به این نتیجه رسیده است كه تامین این حداقل ها در گرو رفتن این حكومت است. امروز همه جا در كوچه و خیابان، در محلات و میادین شهرها، در مراكز كارگری، در دانشگاه و صف زنان، مرگ بر جمهوری اسلامی در كنار خواست رفاه و آزادی زن تا آزادی و برابری، سر لوحه اصلی این اعتراضات به وسعت ایران است. 
 
جمهوری اسلامی درست زمانی كه فشار جنبش اعتراضی، پایه های حاكمیت را به لرزه در آورده و كل ارتجاع از حاكم تا اپوزیسیون بورژوایی را ترسانده است، در تلاشی مذبوحانه و فریبكارانه برای برگرداندن عقربه های ساعت به عقب است. این كار را قبلتر حكومت پهلوی دیرهنگام كرد و به جایی نرسید و جمهوری اسلامی هم سرنوشت بهتری در انتظارش نیست. حكومت ایران هر روز به تاكتیك و ترفندی متوسل میشود، كه نه تنها زمان را به عقب بر نمیگرداند، بعلاوه توده وسیعتری از مردم ایران را به این نتیجه میرساند كه جز سرنگونی این حاكمیت راهی نیست. تاكتیكهای این مدت حكومت، تهدیدها و ترفندها، توطئه ها و نقشه های شوم و فریبكارانه آنها یكی پس از دیگری مرده متولد میشوند.
 
در این مدت ، مسئولین و مقامات حكومتی یكی پس از دیگری و هر كس به نامی و با زبانی به میدان آمد، عده ای رسما و عملا تهدید كردند، عده ای تلاش كردند منشا اعتراضات را "عناصری اغتشاشگر سر به دولتها" نام بگذارند، عده ای هم وعدهای بهبود و مقابله با فساد مالی و اداری را بانگ زدند و عده ای هم بدون نگاه به وقایع روزانه و اعتراضی در جامعه، با اعلام پایان "فتنه" و محاكمه روسای این اعتراضات، سعی كردند صفوف روحیه باخته حكومتیان و نیروهای خود را متحد كنند.
 
بر اساس رسانه های حكومتی ۲۲۷ نفر از نمایندگان مجلس خواهان حكم قصاص علیه معترضین شده اند!! حكم قصاصی كه در چهار دهه حاكمیت جمهوری اسلامی جان هزارن انسان حق طلب و آزاده را گرفته است. نمایندگان فوق از سر استصال و درماندگی دارند شرارت و جنایت پیشگی خود در آخرین روزهای صدارت علیه مردم ایران را به نمایش میگذارند. این توحش و بربریت، سنگسار و اسید پاشی، ترور و آدم ربایی و احكام قصاص، اگر جمهوری اسلامی را نجات میداد، امروز این حاكمیت به این روز نمی افتاد. این افاضات نسنجیده و جنون آمیز، تنها حقانیت این اعتراضات و اینكه قدم اول برای هر نوع رفاه و بهبودی، سرنگونی است را تایید میكند. نمایندگان مجلس جمهوری اسلامی و همه مقامات لشكری و كشوری آن باید بدانند كه اینگونه ادعاها تنها پرونده جنایت و توحش آنها را سنگین تر میكند و فردا در كوچه و خیابان و محله نمیتوانند از ترس مردم آفتابی شوند.
 
همزمان دولت و رئیس و مقامات مختلف آن رسیدگی به خواست بهبود اقتصادی را با افزایش درصد بسیار ناچیزی از حقوق اقلیت كوچكی از كاركنان دولت، نیروی انتظامی، بخشی از بازنشستگان و كارمندان را در بوق كرده اند كه گویا با این اقدام جامعه ساكت خواهد شد!  و همزمان وعده ایجاد شغل و راه اندازی اقتصاد و مراكز تولیدی و خدماتی در مناطق محرومتر و قول اختصاص بودجه به این امر را اعلام كرده اند. وعده های حكومت و افزایش ناچیز در حقوق و مزایای مورد ادعای آنها حتی اگر عملی شود، علاوه بر اینكه تنها اقلیت بسیار ناچیزی از مزدبگیران این جامعه را شامل میشود بعلاوه این افزایش در مقابل تورم سرسام آور در جامعه كه حكومت با چاپ بی رویه اسكناس جوابش را میدهد، حتی یك وعده نان خشك را هم به سفره اقشار پایین جامعه اضافه نمیكند. نه تنها این بعلاوه وضع درآمد طبقه كارگر و اكثریت جامعه هر روز وخیمتر میشود و در مقابل، فساد و دزدی و افزایش سرمایه اقلیتی بورژوا و سران و مقامات حكومتی هر روز بیش و بیشتر میشود، چیزی كه مردم را به قیام علیه بالا كشانده است. وضع حاكمیت و اقتصاد آن ورشكسته تر از آن است كه با این وعده ها و این اقدامات حقیرانه بتواند معضلات عظیم فاصله طبقاتی، فقر و گرسنگی، بیكاری و گرانی را، كه دامن دهها میلیون انسان را گرفته، جوابگو باشد. بعلاوه مردم ایران نیك میدانند كه همین را هم فشار وسیع پایین جامعه به آنها تحمیل كرده و این عقب نشینی ها را هر چند ناچیز به عنوان دستاورد خود نگاه میكند.
 
در این مدت و زیر فشار پایین و با هدف كنترل اعتراضات بارها اعلام شد كه حاضرند صدای معترضین را بشنود، حاضرند به دانشگاهها بروند و صحبت كنند و میكروفون در اختیار هر مخالفی بگذارند و... این وعده هم پوچتر از آن بود كه كسی برایش تره خرد كند. حكومتی كه در كنار این ادعاها با تهدیدات روسای قوه قضائیه، فرماندهان سپاه، نمایندگان مجلس و نیروهای اطلاعاتی و بازپرسان و بازجوهایش، هر روز در گوشه ای جان كسی را میگیرند و خیابانها و محل كار و زندگی مردم را به پادگان تبدیل كرده، حاكمیتی كه دهها هزار انسان را به جرم اعتراض در زندانها محبوس كرده است، این ادعاهایش بیش از اینكه گشایشی باشد، به عنوان حقه بازی ترجمه میشود. دستگاه حكومتی به بهانه های مختلف و با پرونده های از قبل آماده روزی دهها نفر را می رباید، نمایندگان و سخنگویان و دلسوزان اقشار مختلف مردم محروم، كسانی كه مورد اعتماد آنها هستند را زندانی میكنند، سعی میكنند جامعه را به بهانه اعتراضات از انقلابیون و مدافعان آزادی و برابری پاك كنند، برای مردم معترض چنین حكومتی لیاقتی جز سرنگونی ندارد.
 
طبقه كارگر ایران، نسل جوان از دانشگاه و مدارس تا محلات شهرها، زنان و اقشار محروم جامعه، برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمده اند. اقدامات حكومت، تهدید و وعده و توطئه های تفرقه افكنانه او در خوزستان و بلوچستان و كردستان، برای ایجاد نفاق مذهبی و قومی و...، اعدام و ترور و حمله به تجمعات مردم به نام داعش و گروههای آدم كش و... همگی در دوره های مختلف آزمایش خود را پس داده اند. مردم آزادیخواه با هوشیاری و چشمان باز به این اقدامات نگاه میكنند، صاحبان و مهندسین آنها را میشناسند و دست حكومت را رو كرده اند. مردمی كه برای آزادی زن، برای برابری و جامعه ای آزاد و انسانی و برای بزیر كشیدن جمهوری اسلامی متحد و سراسری به میدان آمده اند، با این اقدامات راه خود را گم نخواهند كرد و فریب حكومت را نخواهند خورد.
 
طبقه كارگر و مردم آزادیخواه در این جدال به نیروی خود متكی اند. میدانند در این جهان جز طبقه كارگر و مردم متمدن و آزادیخواه جهان در میان حكومتها حامی ندارند و نمیخواهند هم داشته باشند. این مردم روی حمایت مردم مترقی در دنیا، روی حمایت سازمانها و نهادهای مدافع حق انسان، طبقه كارگر و جریانات چپ و آزادیخواه حساب میكنند و تا كنون هم به آنها متكی بوده اند. مردم آزادیخواه درایران نقش مخرب دولتهای مختلف بورژوایی از شرق تا غرب و از شما تا جنوب از آمریكا و اسرائیل و عربستان تا بقیه را به نام "دفاع از مردم" و در خدمت منافع خود و دفاع از انواع دولتها و نیروهای ارتجاعی را دیده اند. آنها تجربه عراق، سوریه، لیبی، افغانستان و بسیاری از كشورهای افریقایی و... ، و به خاك سیاه كشیدن زندگی صدها میلیون انسان را بدست همین دولتها در زندگی خود دیده اند. مردم ایران نقشه شوم جریانات راست را هم كه به همین دولتها متكی اند میشاسند و تا هم اكنون هم دست رد به سینه آنها زده اند. این دولتها از جنس خود جمهوری اسلامی اند و ترفندهای جمهوری اسلامی علیه آزادیخواهان در ایران و منتسب كردن آنها به دولتهای آمریكا، انگلستان، اسرائیل و عربستان و.. كه همگی در دشمنی با طبقه كارگر و مردم محروم دست كمی از حاكمین بر ایران ندارند، پرونده سازی های شنیعی است كه هزار بار حكومت ایران بكار برده است و هر بار بیش از گذشته بی ابرو شده است.
 
نسل جوان دختر و پسر آگاه در جامعه ایران، فعالین آگاه اعتراضات مردم ایران، فعالین و كمونیستها در میان طبقه كارگر، در دانشگاه و محلات شهرها و در میان اقشار مختلف و محروم جامعه، هوشیارانه برای خنثی كردن این توطئه ها و همه دسیسه و نقشه های شوم حاكمیت جهت شقه شقه كردن صف متحد مردم آزادیخواه، میكوشند. این فعالین برای متحد ماندن و به هم بافتن صف میلیونی كارگر و اقشار محروم در همه جا میكوشند. آنها به این امر واقفند كه باید در همه جا در محل كار و زندگی، در دانشگاه و مدارس و ادارات و... نهادها و سازمانهای توده ای را به عنوان ظرف اتحاد محرومان جامعه ایجاد كنند. آنها اگاهند به این حقیقت كه نیروی دهها میلیونی كارگر و اقشار زحمتكش جامعه برای پیشروی و برای تامین ملزمات سرنگونی جمهوری اسلامی و برای تضمین جامعه ای آزاد و مرفه، باید به اشكال مختلف سازمان پیدا كند و متحد شود. امروز و در دل جدال كنونی با حاكمیت در همه جا برای اشكال مختلف سازمانیابی مردم آزادیخواه و خصوصا برای ایجاد نهاد و تشكلات كارگری و متحد كردن طبقه كارگر در سازمانهای خود میكوشند. این مهم از چشم جامعه از چشم كارگران و رهبران آگاه كارگری، از چشم ما كمونیستها و همه فعالین دلسوز جنبش زنان، جوانان و... پوشیده نیست. این دوره دوره سازمانیابی توده ای این نیروی عظیم است كه اولین قدمهایش در این مسیر هم اكنون در حال برداشتن است. این صف به این حقیقت آگاه است كه آنچه امروز در میدان است هنوز بخش كوچكی از نیروی عظیم جنبش آزادیخواهانه مردم ایران است. به این آگاه است زمانی كه طبقه كارگر ایران از همه مراكز صنعتی و خدماتی، حمل و نقل و... دست به زنجیره ای از اعتصابات بزند هیچ فریاد رسی جمهوری اسلامی را نجات نخواهد داد و برای این مهم میكوشیم. همه ما به این اگاهیم كه سرنگونی شما تنها قدمی در مسیری است كه در مقابل جنبش ما است. سرنگونی شما پیش شرط تحولات انقلابی بعدی برای تضمین حاكمیت مردم محروم بر سرنوشت خود در شوراهای مردمی است. این مهم سكوی پرشی برای طبقه كارگر و همه كمونیستها و انقلابیون جامعه برای تامین ملزومات انقلاب كارگری است.