در مورد فراخوان ناسیونالیست های کرد برای پوشیدن لباس کردی در مراسم چهلم مهسا امینی

ناسیونالیست های کرد بارها تجربه شکست فراخوان برای پوشیدن لباس "کردی" را شاهد بوده اند. عوامفریبی های اینها به سبک کرزای در افغانستان، به سبک صدام در عراق، به سبک روسای قبایل افریقایی، و به سبک مسعودشاه کرد در بخش شمالی کردستان عراق، به سبک روسای اسلامی پاکستان و...، علت اصلی بالا بردن لباس کردی به عنوان مقدسات "کرد"، در شرایط امروز نیست. امروز در دل شروع یک انقلاب زنانه، ناسیونالیسم کرد مانند ناسیونالیسم ایرانی، بسم الله شان را با مهسا و انقلاب تحمیل شده به خود، شروع می کنند، اما قلب شان برای اهداف دیگری می تپد؛ ناسیونالیسم ایرانی به شهادت همه، ترکیبی از مردسالاری و مذهب شیعه است. بیخود نیست رضا پهلوی میگوید اگر قرار است اسلام مورد تعرض باشد، ترجیحش بقای همین نظام است. در فرهنگ هژمون مردسالارانه در ایران، "زن را زن و مرد را مرد گفته اند!" سطح شعور ملکه سابق ایران به عنوان شخص دوم سلطنت در دوران رژیم گذشته، به سوال مجری تلویزیون، نشانگر سطح درک او از جایگاه و موقعیت زن در جامعه زیر تسلط اینهاست.

انقلاب زنانه فعلی میخواهد فرهنگ ایرانی را با اسلام و ناسیونالیسم مردسالارانه آنرا جارو کند. میخواهد اسلام را کاری کند که در تمام جهان امروز در سوراخ بخزد. به همین دلیل، ناسیونالیست های ایرانی، دسته جمعی به هر سوراخی پناه می برند، به مشاور نزدیک به قدرت های قلدر در جهان امروز مراجعه می کنند تا در صورت ممکن، جمهوری اسلامی را  به کمک اینها نیم کلاج رد کرده، ضمن حفظ تمام دستگاه سرکوب فعلی، طبقه کارگر و مردمان محروم جامعه را از رسیدن به قدرت خویش محروم کنند. دشمنی تاریخی اینها با حق برابر زن و مرد، و حفظ موقعیت فرودست و درجه دوم آن در جامعه، بخشی از تقلاهای بی ثمر اینها برای حفظ نظام سرمایه داری در ایران است.

ناسیونالیسم کرد در رفتارش با حق زن، یک قرن عقب تر است؛ نزد اینها نه فقط اسلام، نه فقط کردایتی مردسالار، نه فقط لباس کردی متعلق به دوران پیشا مدرن جامعه، که تمام متعلقات دوران جهالت بشر، از ناموس و مردانگی و آداب و رسوم قبایل اولیه و... دسته جمعی جزو ارزشها و مقدسات اینهاست.

هر بنی بشر با شعور متوسط شهادت میدهد که یک انقلاب زنانه تمام این ارزشها را زیر و رو خواهد کرد؛ یعنی تکرار انقلاب کبیر فرانسه ضربدر تمام دستاوردهای اروپای غربی در سده های اخیر! به همین دلیل ناسیونالیسم کرد، موجودیت خود را در یک خطر جدی می بیند. برای جلوگیری از این خانه خرابی احتمالی، مادام به خود می پیچد تا در مقابل آن سنگری ببندد. علم کردن لباس سنتی کردی در وسط جنگ مرگ و زندگی، برای ایجاد تفرقه آنهم به بهانه احمقانه تفاوت لباس است. معنی زمینی فراخوان ارتجاعی آنها، تذکر به مردمان کرد زبان است که یادشان باشد ما قرار نیست با "آنها" متحد شویم؛ "هدف ما و سر منزل حرکت ما" متفاوت است! می پرسید چرا؟ لباس به موزه رفته قدیمی را نشانت میدهند تا مدعی شوند که هویت آنها نه یک هویت جهانشمول انسانی، که یک هویت جعلی متکی به تعلقات قومی و قبیله ای و ارزشهای فرهنگی دوران جهالت بشر است.

فراموش نباید کرد اینها تا همین ماههای اخیر منتظر امکان معامله و شرکت در قدرت زیر سایه حاکمیت اسلامی بودند. احزاب کرد هم نوع اینها در آخرین روزهای عمر صدام هم از دست بوسی "قاعد اعظم" عقب نکشیدند. مرکز همکاری احزاب مردسالار کرد ایرانی، اگر همین فردا از طرف جمهوری اسلامی دعوت به معامله شوند، مطمئن باشد دقیقا حاضرند مانند دکتر قاسملوی شان، با سر وارد جلسه شوند. در صورت عدم توفیق در این نقطه، اینها چهار چشمی سراغ قدرت دیگری برای یک معامله و دست به دست شدن قدرت از بالای سر مردم، در یک توطئه مخفیانه است. بالا بردن علم های جعلی برای تراشیدن هویت قومی و مذهبی متفاوت برای مردم، در جهت ممانعت از شکل گیری محکم تر یک اتحاد سراسری در یک انقلاب زنانه و در کنار آن، برای عدالت اجتماعی و اعمال قدرت مستقیم توده های مردم از طریق سازمان های توده ای شان است.

 توده میلونی مردم در سایه محرومیت های تمام عمری، فرصت کسب آگاهی کامل از ماهیت اینها و نقشه های شان را نداشته اند، اما تجربه زندگی و درک اهمیت حفظ اتحاد  امروز، در رسیدن به یک زندگی مرفه و شاد و آزاد، دسته جمعی در کنار هم و در یک سنگر واحد ایستاده اند. تحکیم اتحاد سازمان یافته محرومان از طریق سازماندهی شوراهای مردمی در مقابل دشمنان رنگارنگ از طبقات بالادست، تنها مسیری است که توطئه های رنگارنگ طبقاتی را خنثی می کند.