پیوستن دانش آموزان مدارس به جنبش ازادیخواهی، ضربه ی کاری است برتلاش های ضد انسانی بیش از چهار دهه ی جمهوری اسلامی برای دینی کردن آموزش و تحمیل فرهنگ خرافه بجای علم و تمدن و فرهنگ مترقی. رژیم اسلامی علاوه بر تحمیل پوشش اجباری برای نیمی از انسان های جامعه، تمرکز عظیم و سنگینی بر عرصه فرهنگ و آموزش و تعرض خرافات به علم و بربریت به تمدن، داشته است.  با اختصاص هزاران میلیارد از سفره مردم و بسیج همه ی نهادهای دولتی و مجلس و قوه قضائیه  از خامنه ای و بیت رهبری تا سپاهیان و دستگاه های قضایی و امنیتی و اطلاعاتی و گشت های تعقیب زنان و تا ده ها هزار مساجد و حوزه های مذهبی ضد علم و امامان متحجر جمعه و میدیای گندیده ی صدا و سیما... برای مذهبی و دینی کردن فرهنگ و آموزش، نقش مخرب و ضد کودک و ضد انسان  را بازی کرده اند.

جمهوری اسلامی بیش از یک میلیون کودک و نوجوان را به میدان های مین جنگ " راه قدس از کربلا می گذرد" فرستاده و تیکه پاره  شدند. دختران جوان و نوجوان در بازداشتگاه های پلیس رژیم مورد شکنجه و آزار و تحقیر و تجاوز قرار گرفتند... کودکان کار و خیابان تا کمر در آشغالدانی ها دنبال نان می گردند و آرزوهایشان را فراموش کرده اند، مواد مخدر توزیع شده توسط سپاه پاسداران، در مدارس توزیع می شوند...
رژیم دین و سرمایه ، این اواخر می خواست درب طویله های طلابی که شستشوی مغزی داده شده اند را باز و به مدارس و دانشگاه ها گسیل کند. و سرود رسوای "سلام فرمانده" را می خواست به الگوی دهه ۹۰ ایها تبدیل کند. آخرین تلاش کثیف نظام  ورشکسته ی اسلامی، پوشانیدن لباس نظامی بسیج بر تن کودکان و فرستادن به جنگ خواهران و برادرنشان در خیابان ها است!

. نتیجه این شد که:

- دهه ی هشتاد و نودی ها به جنبش انقلابی برای آزادی پیوستند.
- جبهه دانش اموزان از دبستان تا دبیرستان وهنرستان ها، علیه مقنعه و مانتو و محتوای گندیده ی مذهبی کتاب های درسی، به عرصه های جدال علیه فقر و فلاکت  کارگران و زحمتکشان و جنبش ازادی زن علیه پوشش اجباری و دخالت در زندگی نیمی از انسان های جامعه، پیوست.
- بچه ها، قوانین زندگی و آموزش دینی در مدارس را به تمسخر گرفتند و زیر پا له کردند...
 
کودکان و نوجوانان، درس اعتراض را نه در قصه ها، بلکه در زندگی خود و از تجربه ی خواهران و برادران بزرگ تر خود، یاد گرفته اند. آن ها سفره ی خالی خانواده هایشان را می بینند، ازار اجبار مقنعه برسر و مانتوی سیاه بر تن را چشیده اند، با زور و تهدید، آموزش آیات خرافی نماز و اجرای فرایض پوسیده ی دینی  در مساجد مدارس و عزاداری برای امامان متحجررا متحمل شده اند.  
پاسخ این کودکان به 4 دهه کودک ازاری جمهوری اسلامی را امروز با اعتراض زیبایشان در پایین کشیدن تصاویر دزدان ارزوهایشان از دیوارهای کلاس درس، نوشتن رویاهایشان بر تخته و دیوار کلاس ها، پرت کردن مقنعه ها به هوا در مدارس و خیابان...، می دهند. اعتراض حق آن ها است. حقی که آموزش اجباری خرافات در مدارس دینی و ممنوعیت زندگی شاد، از آن ها سلب کرده است.
 
بچه های نازنین!

اگر چند نسل کودکان و نوجوانان و جوانان ما در جمهوری اسلامی تباه شد، اما در دنیای فردایتان با سرنگونی این نظام ضد کودک، ضد زن و ضد بشر، ما نان را تقسیم می کنیم، کودکی گرسنه نمی ماند و در زباله ها دنبال نان نمی گردد، دارو را تقسیم می کنیم، دیگر کودکی یا سالمندی از بی دارویی نمی میرد، مسکن را تقسیم می کنیم، دیگر هیچ خانواده ای بی مسکن نیست. کار را تقسیم می کنیم، دیگر هیج انسانی بیکار نیست. ازادی، خوشبختی، شادی و رفاه را تقسیم می کنیم. 

بچه ها! دنیای فردای شما زیبا است. این دنیارا با دستان خود میسازیم! دنیایی که شما کودکان و نوجوانان عزیز از همین امروز در ساختنش شریک شده اید! بچه ها خوش آمدید!