فقر و فلاکت و گرانی افسارگسیخته کارد را به استخوان توده های مردم رسانده است. دستمزد و حق معیشت برای زندگی بخور و نمیر، بحدی نازل است که تاب و توان حرکت را از انسانها گرفته است. انسانها باید قادر به زیستن باشند باید انرژی و نیروئی داشته باشند تا بتوانند کار کنند. زندگی قبل از هر چیز متضمن خوردن و آشامیدن، مسکن ، پوشاک و سایر نیازهای دیگر است . در واقع انسانها تا زمانیکه نیازهای بدنی آنها بر آورده نشود قادر به کار کردن و تولید هستی خود و خانواده و ملزومات دیگر نیستند.
بیش از چهار دهه است که حاکمیت سرمایه داری اسلامی نان و معیشت و زندگی انسانها را به گرو گان گرفته است. بیش از چهار دهه است که فقر و فلاکت و بیکاری و بی مسکنی و بیحقوقی و حاشیه نشینی را به قسمت عظیمی از این انسانها تحمیل کرده است. این حاکمیت سرمایه، بیش از چهار دهه است که بوسیله کار ارزان و تشدید استثمار طبقه کارگر دنیایی از ثروت و سرمایه را بنفع حاکمان بورژوایی انباشت کرده است .
جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند به حاکمیت ننگین خودش ادامه بدهد و بتواند انباشت بیشتری از سرمایه را از طریق استثمار طبقه کارگر و بیحقوقی اقشار مختلف جامعه بدست آورد، احتیاج به سرکوب عریان و حمله به سطح معیشت توده های کار کن جامعه دارد. بخشی از این سرمایه را، یعنی میلیاردها میلیارد خرج دستگاه عریض و طویل سرکوب ، زندان، سپاه، ارتش، پلیس، بسیجی و مزدوران لباس شخصی برای حفاظت از خود و حاکمیتش و از این استثمار بی رویه و بی حقوقی مردم میکند، تا بهتر بتواند بیکاری، بی حقوقی، فقر و فلاکت را به جامعه تحمیل کند. این از خصوصیات سرمایه و حاکمیت سرمایه داری در تمام دنیا است، اما ویژگی اساسی برای جمهوری اسلامی دیکتاتوری و سرکوب عریان و از این طریق انباشت فوق سود بیشتر است.
جمهوری اسلامی در طول حاکمیتش ، شرایطی را بوجود آورده است که انسانهای این جامعه هیچ تضمینی برای یک زندگی بخور و نمیر برای امروز و فردایشان را نمی بینند. فقر و فلاکت و بردگی مزدی تحمیل شده توسط حاکمیت سرمایه اسلامی به تودههای رنجدیده مردم، باعث شده که این انسانهای معترض و کارد به استخوان رسیده هر روزه برای بر آورد خواسته ها و مطالباتشان دست به اعتراض و اعتصاب زده و یا به خیابانها در سراسر کشور بیایند. از اعتراضات اجتماعی کارگران نفت و پترو شیمی و فولاد و هفت تپه و غیره و غیره گرفته تا اعتراض سراسری معلمان و بازنشستگان و اقشار مختلف اجتماعی تا اعتراض و شورش میلیونی گرسنگان( روزی برای گرانی بنزین، روزی برای مشکل آب و روزی هم مسئله نان و ضروریات زندگی).
امروزه همه شاهد اعتراضات گسترده توده های مردم هستیم که زیر بار فقر و فلاکت و گرانی افسار گسیخته و بیکاری و گرسنگی در مناطق مختلف از جمله خوزستان، لرستان، چهار محال بختیاری، فارس، تهران، کرمانشاه، کهگیلویه و بویر احمد و.... به راه افتاده اند و در بعضی شهرها به مقر های بسیج و پلیس حمله کرده و آنها را به آتش کشیده اند و یا به بعضی از فروشگاه ها و مرغداری و یا اماکن دولتی حمله کرده اند تا مایحتاج زندگی خود را بزور از دولت بگیرند.
بعضی ها به غلط و یا در واقع برای انحراف از مبارزات طبقاتی کارگران، اعتراض مردم رنجدیده، اعتراض گرسنگان و مردم آزادیخواه و برابری طلب، عنوان می کنند که ما گرسنه نیستیم و برای “آزادی و کرامت انسانی” مبارزه می کنیم. این سخنان از حلقوم کسانی که از تمام امکانات کافی و مکفی برای زندگی و تفریح و شادی بر خوردارند بیرون می آید. آنان یا به عمد و یا واقعا از درک این مسئله ناتوان و عاجز هستند که مادام که انسانها قادر نیستند خوردنی و آشامیدنی ، مسکن و پوشاک را باکمیت و کیفیت مکفی بدست آورند نمی توانند آزاد باشند. کسی که محتاج معیشت و لقمه نانی برای خود و خانواده اش هست، هیچوقت نمی تواند آزاد باشد. مسائل اقتصادی و معیشتی که در یک تقسیم کار در مناسبات تولیدی سرمایه داری نمودار می شود همچون نیرویی نامریی ظاهر شده و در حکم زنجیری دست و پای کارگرن مزدی و نیروی استثمار شونده گان را به بند می کشد. اینجا در حقیقت” آزادی و کرامت انسانی” خود اسیر و در بند این مناسبات تولیدی سرمایه داری هستند.
شورش و اعتراض گرسنگان، به گرانی افسار گسیخته و بالا بردن قیمت مایحتاج اساسی مردم از جمله نان و نیازهای ضروری زندگی، به مشکل و کمبود آب، به وضعیت معیشت، به چهار دهه حاکمیت ظالمانه و استثمارگرانه حکومت سرمایه داری اسلامی، به فقر و فلاکت و نابرابری اجتماعی، به بیکاری و حاشیه نشینی و کلا به وضعیت مشقت بار توده های مردم است. این شرایط مشقت بار در درجه اول روی طیف محروم و بە فقر کشیده طبقه کارگر از جمله لشکر عظیم بیکاران، حاشیه نشینان کولبران، سوخت بران، دست فروشان کنار خیابانها و کلا کارگران محروم و آسیب پذیر جامعه سنگینی می کند و بدنبال آن کلیه کارگران شاغل و معلمان و بازنشستگان، پرستاران و ....و اقشار دیگر جامعه را در بر می گیرد. این شورش گرسنگان و اعتراضات اجتماعی بطور واقعی کور نیستند، بی رهبر نیستند، بلکه آگاهانه است و نوک حمله را به طرف عاملین و بانیان این نابسامانیهای اجتماعی، یعنی دولت جمهوری اسلامی، گرفته، که این شرایط مشقت بار را به طبقه کارگر و توده های مردم جامعه تحمیل کرده است. این شورشها نتیجه مستقیم به گرسنگی کشاندن اقشار مختلف مردم از طرف جمهوری اسلامی است. مردم برای امرار معاش و سیر کردن شکم خانواده و فرزندان خود راهی جز تعرض و اعتراض و شورش های خیابانی برایشان نمانده است. برای هر درجه از تغییر اوضاع معیشتی، برای دستیابی به هر حداقلی از زندگی نظام حاکم راهی جز اعتراض و تعرض را برای مردم نگذاشته است. فضای ملتهب جامعه، فضای اعتراضی و مبارزاتی موجود در ایران سر راست متوجه کل حاکمیت بورژوایی اسلامی است و آنرا به مصاف طلبیده است.
تنها و اساسی ترین معضل واقعی شورش گرسنگان و اعتراضات اجتماعی، سازماندهی این مبارزات و حرکتهای اجتماعی است. در چنین شرایطی برای پیروزی موفقیت آمیز حرکت های اعتراضی و پیروزی شورش، سازماندهی آگاهانه و برنامه ریزی شده توسط فعالین و رهبران جنبش اجتماعی طبقه کارگرو کمیته های کمونیستی کارخانه و محل زندگی اساسی و از اهمیت بالایی برخوردار است. بنا براین وظیفه هدایت و بسر انجام رساندن این حرکتها و سازماندهی و اعتراضات بر عهدۀ رهبران عملی جنبش طبقۀ کارگر، سازماندهندگان کمونیست، رهبران خود آگاه سوسیالیست و کمیته های کمونیستی است. این سازماندهند گان کمونیستی و رهبران عملی در کارخانه در محل زندگی، در تجمع و اعتراض لشکر بیکاران، در میدانها و خیابانها، در کوچه ها و محلات و در هر جایی که امکان تجمع و اعتراض وجود دارد، باید قادر باشند و بتوانند این حرکت ها و اعتراضات را سازمان داده و پیش برنده آگاهانه این حرکات اعتراضی باشند. باید حرف اول و آخر را آنها بزنند، راه ها ، کارها، چه باید کردها، نقاط شروع و پایان، پیشرویها، عقب نشینی های حساب شده و بموقع، را بشناسند. هم چنین برای پشبرد موفقیت آمیز شورش و اعتراضات اجتماعی، باید کارگران شاغل و معلمان و مردم آزادیخواه و برابری طلب و تمام هم سرنوشتان طبقه کارگر را به طرفداری و شرکت در این اعتراضات فرا خوانند، اعتصاب کارگران در کارخانه ها و مراکز مهم صنعتی و حیاتی در بعد سرا سری، اعتصاب سراسری معلمان و … تاثیر بسزایی در کمک به پیشبرفت اعتراض و ضربه زدن به دولت و دستگاه سرکوب خواهد داشت . بوسیله این مجموعه کارها و حرکتها و اعتصابات، تمام پایه های حاکمیت بلرزه در خواهد آمد و شرایط را برای تغییر و دگرگونی انقلابی جمهوری سرمایه داری اسلامی آماده و مهیا خواهد کرد. در چنین اعتراضاتی، شعارها همچنین باید بیان کننده تمایلات و خواستگاه طبقاتی و اعتراضی این معترضین اجتماعی باشد. باید روی شعارهای جایگزینی برای تغییر و دگرگونی وضعیت موجود از جمله مجامع عمومی و شوراهای کارگری کارخانه و محلات، شوراهای مسلح محلات ( بنکه ها)، شوراهای مردمی و بلاخره کنگره شوراها، بعنوان شعار الترناتیو تبلیغ و ترویج کرد و آن را به شعار اصلی تبدیل کرد.
۱۵ می ۲۰۲۲