حمله روسیه به اوكراین و ادامه این جنگ، اهداف طرفین آن و سرانجام تلاش روسیه از طرفی و ناتو و دولت زلنسكی و حامیانش از طرف دیگر، اقدامات دولتهای مختلف غربی به نام این جنگ، سیاست آنها و تبلیغات وسیع حول آن به مباحثاتی در میان نیروهای سیاسی دامن زده است و صف بندی های حول جنگ اوكراین شكل داده است كه نگاه به آن حائز اهمیت است.
درمورد جنگ در اوكراین و یا به زبانی تهاجم روسیه به اوكراین و دلایل آن، حزب ما و رفقای مختلفی از جریان ما تا اكنون و در مقاطع مختلف اظهار نظر كرده ایم. تكرار این مواضع و بررسی خود این جنگ موضوع این نوشته نیست. این نوشته اساسا نقد مواضع راست و پرو ناتویی و سوسیال شوینیستی حزب "كمونیست كارگری ایران" از زبان شخص اول این حزب یعنی حمید تقوایی است. در این نوشته تلاش میكنم موضع ضدكارگری و پرو ناتویی این حزب، ارزیابی دلبخواهی، انتخابی و بی پایه حمید تقوایی در خدمت سیاست پرو ناتویی این حزب، دفاع رسمی و علنی تقوایی از دولت دست راستی زلنسكی و فاشیستهای متشكل در گردان آزوف و حمایت از ارسال امكانات تسلیحاتی ناتو به این دولت و این نیروی شبه نظامی در قالب حمایت از "مردم" اوكراین و دفاع از جنگ این "مردم" را نشان دهم. و بعلاوه تلاش میكنم دفاع شرمگینانه تقوایی از یك طرف جنگ و اقدامات دولتهای غربی و توجیه اعمال آنها به نام "تاثیرات تهاجم روسیه" برملا كنم. بی شك در این این ماجرا خود جنگ و برخورد ماركسیستی به آن و مشی درست كارگری و كمونیستی در برخود به این پدیده در دل نقد توجیهات حمید تقوایی نیز بیان میشود.
جنگ در اوكراین ادامه كدام سیاست؟
بی تردید و از نگاه هر ماركسیستی و هر انسان سیاسی جدی هر جنگی ادامه یك سیاست به شكل نظامی و قهرآمیز است. تخاصمات سیاسی و منافع اقتصادی ای كه پشت این تخاصمات خوابیده است، در شكل كشمكشهای سیاسی مختلفی بروز بیرونی پیدا میكنند و سرانجام میتواند در مرحله ای این كشمكشهای سیاسی به سطحی بالاتر ارتقا یابد و شكل نظامی و جنگ به خود بیگیرند. جنگ ادامه همان سیاست و همان كشمكش قدیمی تر و منافع پایه ای تر اقتصادی است كه در امتداد با جنگ و تخاصمات نظامی حل و فصل خواهد شد.
اما در مورد جنگ اوكراین بر خلاف این مسئله حمید تقوایی مستقل از پاره ای توضیحات آبكی به عنوان زمینه های جنگ مانند تخاصمات ناتو و چین وروسیه ، از خود جنگ و به قول او تهاجم پوتین شروع میكند و به نام مقابله با تهاجم نظامی یك كشور به مردم كشور دیگر عملا و به نام "دفاع از آن مردم" در كنار زلنسكی و شركایش می ایستد. تقوایی از نفس جنگ به عنوان یك مشاهد شروع میكند بدون اینكه لازم بداند به ریشه و دلایل پشت جنگ و سیاستی كه به جنگ به عنوان ادامه قهرآمیز سیاست قبلی انجامیده اشاره كند. اجازه بدهید از زبان خود تقوایی و ارزیابی او از این جنگ ببینیم كه چه میگوید.
حمید تقوایی بر سر این جنگ سمیناری در دوم مارس ۲۰۲۲ برابر با ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ گذاشته است زیر عنوان "پوتین در سراشیبی شكست، در مورد تهاجم نظامی روسیه به اوكراین". ا و در این سمینار ارزیابی و جهت و سیاست خود و حزبش در مورد جنگ اوكراین را بیان میكند. لازم است همینجا تاكید كنم كه همه نقل قولهای من از سمینار حمید تقوایی است و مسئولیت تبدیل سخنان تقوایی از گفتاری به نوشتاری به عهده من است.
حمید تقوایی در این سمینار بعد از بحثهایی در مورد هدف روسیه از این جنگ و اینكه به قول تقوایی "پوتین میخواهد دی میلیتاریزم و یا نظامی زدایی كند" و میگوید "این یعنی انحلال ارتش اوكراین" و "از طرف دیگر دولت زلنسكی را ساقط كند" و میگوید پوتین بعد از یك هفته از گذشت جنگ اینها هیچكدام برآورد نشده است و با مقاومت گسترده مردم روبرو شده است كه هیچكس انتظارش را نداشت. او میگوید پوتین از نظر سیاسی و نظامی شكست خورده است و در ادامه این بحثها میگوید:
"در مورد جنبش ضد جنگ ما این واژه را بكار میبریم اما این تهاجم نظامی است تا جنگ. جنگ باید دو طرف داشته باشد.،... این جنگ نبود زیرا كه نه مردم اوكراین و نه دولت این كشور خواهان جنگ نبودند و این دولت پوتین بود كه تهاجم نظامی كرده است."
حمید تقوایی در ابتدای سمینار خود و همچنانكه تیتر سمینار خود را هم اسم گذاشته "تهاجم روسیه به اوكراین"، تاكید میكند كه حزب آنها به این نمیگویند جنگ و این تهاجم نظامی روسیه است و نه جنگ، چیزی كه در نقل قول او هم مستتر است. من فعلا به خود این پدیده میپردازم و بعد به بقیه بحثها و ادعا های تقوایی نیز اشاره خواهم كرد.
همچنانكه اشاره كردم موضع حمید تقوایی و شروع از خود جنگ به عنوان یك مشاهده است و اینكه كی اول ماشه كشیده و اما اینكه این جنگ چرا شروع شده و ادامه كدام سیاست است كه در این مقطع در شكل نظامی و با جنگ تعیین تكلیف میشود، از دستگاه تحلیلی او آگاهانه حذف میشود. جنگ در اوكراین ادامه تخاصماتی است كه در دوره اخیر از سال ۲۰۱۴ بطور برجسته میان ناتو و در راس آن آمریكا با روسیه در جریان است. از سال ۲۰۱۴ از جانب آمریكا كشور اوكراین بعد از "انقلاب نارنجی" به مركز دخالتهای مستقیم غرب و تلاش برای تمركز تخاصمات خود علیه روسیه از طریق این كشور در دستور بود. توافقات بعد از جنگ سرد میان روسیه با غرب و اینكه غرب پای ناتو را به مرزهای روسیه نمیكشد از جانب ناتو و در راس آن ایالات متحده آمریكا یك طرفه باطل شد. درخواستهای مكرر روسیه برای توافقاتی با اروپا و حتی وارد اروپای واحد شدن با افقی كه ناتو و آمریكا دنبال میكرد بی جواب ماند. در اوكراین از سال ۲۰۱۴ به بعد "گردان آزوف" به عنوان جریانی دست راستی و راسیستی عریان و فاشیستی و ضد روس به كمك غرب سازمان یافت، جریانی كه یك پای اصلی جنگ در اوكراین است. ناتو و در راس آن ایالات متحده آمریكا در دوره بوش و بر خلاف توافقات رسمی قبلی روز به روز تلاش كردند دایرە نفوذ و حضور خود را به كشورهای هم مرز روسیه پهن كند و این كشورها را به محل پایگاهای نظامی خود تبدیل كند و خواست پیوستن اوكراین و گرجستان به ناتو را در دستور خود گذاشتند. ادامه این تعرضات به جایی رسید كه در مقطعی و بعد از جنگ سوریه و شكست غرب و عرض اندام روسیه در منطقه و اعتبار و اعتماد به نفسی كه پیدا كرد، در مقابل تعرض غرب و مشخصا ناتو و دولت آمریكا بعد از برسمیت شناختن رفراندوم و استقلال كریمه از طرف روسیه به اوكراین حمله كند. این جنگ ادامه تخاصمات قبلی و جنگ های قبلی در منطقه بود كه اتفاقا در راس همه آنها غرب قرار داشت. خاورمیانه موزائیكی و راه انداختن جنگ قومی و مذهبی و اتكا به جنگهای نیابتی و سازمان دادن جریانات و گروهای قومی و مذهبی و آدم كش، آموزش و مسلح كردن آنها به سلاحهای مدرن به نام "ارتش آزاد سوریه" كه داعش را از خود بیرون داد، مسلح كردن عشایر و گانگستر های نظامی در لیبی و دخالت نظامی در این كشورها همگی توسط غرب و ناتو انجام گرفت. چیزی كه حمید تقوایی و حزبش در تمام آنها همراه ناتو و همین به اصطلاح اپوزسیون سازمان یافته توسط غرب بود و دخالت ناتو را مثبت قلمداد میكرد و آن را از تبعات "انقلاب" مردم در سوریه و لیبی نام میگذاشت. تقوایی آن زمان هم مسلح كردن دسته جات نظامی لیبی توسط فرانسه و ناتو و جنگ خود را از كانال آنها پیش بردن، تسلیح مردم نام میگذاشت و در دفاع از آنها ارشاد میكرد كه "انقلاب" در لیبی فازی از مصر جلوتر است چون "مردم" مسلح شده اند.
در نتیجه و علیرغم اینكه جنگ را به معنای حمله نظامی روسیه شروع كرد اما و مطلقا این جنگ یك طرفه نیست و امتداد این تخاصمات است.
"جنگ مردم علیه تهاجم روسیه!"
تصویری كه حمید تقوایی دوست دارد به مخاطبین خود بفروشد این است كه جنگ در اوكراین جنگی میان یك دولت متجاوز و مقاومت و جنگ و دفاع مردم در دفاع از خود است. این تصویر حتی یك مو با تصویری كه زلنسكی و دولتش و گردان آزوف و میدیای دست راستی از این جنگ بدست میدهند، با تصویر سی ان ان، بی بی سی، رادیو فردا و اپوزیسیون پرو ناتوی ایرانی و ... فاصله ندارد و انصافا از تصاویر آنها غیر تاریخی تر و غیر واقعی تر است. این تصویری است كه آنها مهندسی كرده و در این مدت تلاش كردند با اتكا به امكانات عظیم رسانه ای به جهانیان بفروشند. این تصویر حق و باطلی كه غرب برای فریب جهانیان تلاش میكند به آنها حقنه كند و حمید تقوایی به نام چپ میكوشد حول آن و در دفاع از آن با قسم خوردن به مظلومیت "مردم" اوكراین حول آن تهیج كند. او میگوید:
"ولی این كشمكش و جنگی كه الان در اوكراین در جریان است جنگ مردم علیه یك تهاجم نظامی است. بطور مشخص و بنابر این ما سه جبهه را داریم، جبهه غرب در برابر شرق یا اروپا و آمریكا در برابر روسیه و چین زمینه و بستر این حمله است ولی قطب روسیه دست به یك تهاجم نظامی زده است و این با یك مقاومت گسترده مردم روبرو شده است. جنبش ضد جنگ بنابراین به معنای واقعی اش و اگر بخواهد یك حركت مترقی باشد باید جنبش ضد تهاجم باشد و باید خواستار قطع فوری تهاجم نظامی، خروج نیروهای روسیه از اوكراین و محاكمه پوتین به عنوان جنایتكار جنگی و غیرو باشد."
تقوایی در بخش پرسش و پاسخ هم همین حكم سه طرف به معنای تخاصمات ناتو با چین و روسیه كه دو طرف باشند و جبهه و مقاومت و جنگ مردم در مقابل تهاجم روسیه به عنوان طرف سوم را بیان میكند و میگوید:
"این جنگ سه طرف دارد، زمینه هایش را رقابت بین بلوك ناتو و بلوك روسیه و چین ایجاد كرده ولی خود جنگ یك طرف دیگر هم دارد كه مردم اوكراین هستند ، مردم اوكراین جنگشان برحق است، این جنگ مقاومت است، جنبش مقاومت در مقابل یك دولت متهاجم زورگو و قلدر است كه میخواهد بیاید سلطه خودش را همان سلطه دوران برژنفی خود را دوباره حاكم كند و مردم حق دارند، باید برخیزند علیه اش و بلند شده اند ."
فعلا از بحث "جنبش ضد جنگ" حمید تقوایی میگذریم و به سه طرف این جنگ كه دو طرف آن دو بلوك ناتو با چین و روسیه است كه زمینه جنگ را فراهم كرده اند و بقیه ماجرا یعنی "جنگ مردم" با كشور متجاوز كه جنگی قابل دفاع است و حمید تقوایی چپها را دعوت به دفاع از آن میكند میپردازیم. باید از حمید تقوایی پرسید دولت اوكراین چرا در این تصویر و در كل این ماجرا جایی ندارد؟ چرا در تمام این سمینار جز یك جا كه میگویید دولت اوكراین و مردم این كشور خواهان جنگ نبودند و این روسیه است كه تهاجم نظامی كرده است از دولت زلنسكی و نقش او در كل این ماجرا سخنی نیست؟ بلاخره این كشور دست كسی هست یا نیست؟ دولتی دارد یا نه؟ و اگر دارد در این تقسیم بندی شما كجا قرار دارد؟ باید پرسید چرا تمام میدیای غرب در تمام این دوره زلنسكی را به عنوان قهرمان مقاومت "مردم" و جنگ "قهرمانانه" در اوكراین در مقابل روسیه متجاوز كول كردند و به دنیا نشان دادند؟ این "قهرمان" ناتو و دولتش كجای تصویر شما از این جنگ است؟
اما حقیقت این است كه دولت زلنسكی و گردان آزوف همان "مقاومت و جنگ مردمی" است كه تقوایی از آوردن اسم آنها آگاهانه پرهیز میكند. تقوایی طرفدار این دولت و گروههای همراهش است. به همین دلیل است عده ای زمینه جنگ را ساخته اند و گویا این عده در این جنگ نیستند و عملا آب پاكی روی دست و پای ناتو و دول غربی ریخته است. كسی تجاوز نظامی كرده كه روسیه است و كسی هم مقاومت كرده و جنگی "بر حق و قابل دفاع" كرده است كه تقوایی خودش را طرفدار دومی میداند كه دولت زلنسكی و گردان آزوف است كه او اسمش را "جبهه مقاومت مردم" گذاشته.
حقیقت این است مردم در این جنگ جای بزرگی ندارند. مردم در اوكراین ممكن است از ترس جان خود و برای دفاع از زندگی خود در مقابل روسیه هم اعتراضی بر حق كرده باشند و اما در تصویر این جنگ این جایگاه جدی ندارند. میدان جنگ در این مملكت مستقل از كی شروع كرده است یا نه روسیه و ناتو است. و در چنین جنگهایی و در توازن قوای میان مردم و دولت زلنسكی در اوكراین تشكیل جبهه سوم و جنگ در دفاع از زندگی مردم ناممكن است. مردم در این جنگ از هر دو طرف قربانی هستند. جنگ ناتو از كانال دولت زلنسكی و گردان آزوف پیش میرود و خود ناتو تسلیحات و امكانات مهم جنگ را مهیا میكند و میدیای عظیم خود را به عنوان دستگاه تبلیغات جنگی در خدمتش گذاشته است. این همان كاری است كه در سوریه و لیبی كردند و امروز در اوكراین میكنند. معلوم نیست اگر هر دولتی اول شلیك كرد و متهاجم بود باید علیه اش ایستاد، پس خود تقوایی و حزبش چرا در قضیه لیبی به جای ایستادن كنار دولت قذافی(بخوان مردم لیبی) در كنار دولت متجاوز یعنی فرانسه و بعد ناتو ایستادند. معلوم نیست چرا حمید تقوایی و حزبش در تمام جنگ سوریه به جای مقابله با دولت متجاوز كه آمریكا و متحدین او بودند به عنوان متحد تا آخر آنها و متحد "ارتش آزاد سوریه" و علیه دولت اسد كه بر اساس سخنان و استدلال تقوایی به او تجاوز نظامی شده بود ایستادند؟ این دابل استاندارد شما و حزبت از كجا آمده است. این توجیهات سطحی كسی را قانع نمیكند و مستقل از اینكه كی حمله كرده و كی مقاومت كرده بهر حال شما در كل این تحولات در كنار ناتو ایستادید.
بعلاوه دولت زلنسكی و گردان آزوف در اوكراین میجنگند و متاسفانه سهم مردم جز آوارگی و خانه خرابی چیزی دیگر نیست. اگر به قول تقوایی مردم در موقعیتی بودند كه از زندگی خود در دل این جنگ دفاع كنند در چنین شرایطی لابد علیه جنایت و ترور و كشتار مردم روس زبان بدست آزوف و ودولت زلنسكی هم می ایستادند. مستقل از اینكه سرنوشت جنگ به كجا خواهد رسید اما در تمام دوره ای كه غرب تلاش میكرد و تحریك و تشویق میكرد و كمك میفرستاد تا دولت اوكراین و جریان آزوف بجنگند و خواهان ادامه جنگ بودند و دولت زلنسكی به بازیچه دست آنها تبدیل شده بود و فكر میكرد فوری به عضویت ناتو و اتحادیه اروپا مفتخر میشود، كلی جنایت در خود اوكراین كردند. در همین مدت تمام سازمانهای سیاسی و گروههای چپ در اوكراین را كه تعدادی از آنها دهها عضو در پارلمان اوكراین داشتند را ممنوع اعلام كرد ، دستگیری چپها و روانه كردن آنها به زندان، ترور و آدم كشی و آتش زدن خانه اتحادیه های كارگری در "اودسا" و سوختن عده ای در آن تنها بخشی است كه به بیرون درز كرده است. در طول این جنگ چیزی حدود دو میلیون انسان از این كشور فرار كرده اند و قطعا از ترس جنگ و خانه خرابی. اما یك میلیون از این فراریان به روسیه پناه برده اند. نكند مردمی كه مقاومتی انسانی و جنگی قابل دفاع و قابل ستایش در مقابل تجاوز روسیه سازمان داده اند یك میلیون از خودشان را به روسیه فراری داده اند!! اگر عده ای از جنگ و حمله نظامی فرار میكنند و راهی غرب میشوند عده ای دیگر هم از ترس جنگ طرف مقابل و كشتار و خانه خرابی خود فرار و به روسیه پناه میبرند.
"جنبش ضد جنگ" تقوایی و "كمك" ناتو
حمید تقوایی علاوه بر ناتو و چین و روسیه كه تخاصمات آنها زمینه جنگ را به قول او فراهم كرده در خود اوكراین دو طرف را میبیند كه یكی متجاوز است و دیگری در مقابل او میجگند و وظیفه خود و حزبش و مردم مترقی جهان را دفاع از دومی در مقابل اولی میداند. اما و همچنانكه گفتم متاسفانه شكل دادن به مقاوت مردمی كه علیه كل جنگ و طرفین و عاملین آن باشد در خود كشور جنگ زده و در شرایط مشخص و توازن قوای كنونی میان مردم و حكومت اوكراین، اگر غیر ممكن نباشد، نامحتمل است. اما جبهه مورد دفاع حمید تقوایی كه به نام مردم و جنگ مردم از آن نام میبرد جبهه مردم و جنبش ضد جنگ مردم نیست. این جبهه همان دولت حاكم و فاشیستهای آزوف است كه در تصویر او اسمی از آنها به زبان نمی آید. لذا موضع دفاع طلبانه حمید تقوایی در این جنگ كه قاعدتا هر كمونیست اوكراینی باید اتخاذ كند، نهایتا چیزی جز یك سوسیال شوونیست و یك میهن پرست دو آتشه از آن نتیجه نمیدهد. حمید تقوایی اگر در اوكراین زندگی میكرد و این موضع را عملی میكرد در خوشبینانه ترین شكل یك میهن پرست راست میبود كه پرچم اوكراین را در دست و با تفنگ و امكانات تسلیحاتی ناتو میجنگید. قاطی كردن این موضع سوسیال شوونیستی با مشكلات مردم و پرچم دفاع از مردم تنها احساسات اومانیستی سطحی را بیان میكند كه در خود جنگ سردار دسته جات میهن پرست از نوع اوكراینی را بیرون میدهد و عملا از این فراتر نمیرود. موضع حمید تقوایی اگر در جنگ ایران و عراق اجرا میشد، حمید تقوایی یك اكثریتی و توده ای و حتی نه راه كارگری بلكه توده ای اكثریتی تمام عیاری بود كه برای مقابله با تجاوز حكومت صدام در كنار حكومت خودی میجنگید. بلاخره و به قول تقوایی هر چه هست نه مردم ایران و نه جمهوری اسلامی خواهان این جنگ نبودند یا حداقل جمهوری اسلامی آن جنگ را شروع نكرد پس اصل و اساس مقابله با دولت متجاوز است!!!
حمید تقوایی در بخش جواب به سولات در سمینار خود در مورد كمكهای ناتو و دولتهای غربی به اوكراین میگوید:
"... جبهه مقاومت در مقابل تهاجم روسیه همین الان دارد در اوكراین خوب میجنگد و شایسته حمایت جهانی همه نیروهای چپ هست، بله نباید به همینجا پسنده كرد، نباید قطب مقابل را از یاد برد. بله قطب مقابل دارد به مردم كمك میكند و به قول شما هر كسی دارد به مردم اوكراین كمك میكند مردم اوكراین باید كمكش را قبول كند."
جالب است جنگ در اوكراین از نگاه تقوایی "مقاومت مردم" در مقابل تهاجم روسیه است و این مقاومت برحق است. جایی برای دولت زلنسكی در این جنگ و گردان آزوف كه حتی دست راستی ترین رسانه ها هم از آنها به عنوان "قهرمان" جنگ اسم میبرند، نیست. مقاومت گردان آزوف در كارخانه فولاد ماریوپل كه نهایتان تسخیر شد زبانزد همه رسانه ها بود و تلاش زلنكسی برای مبادله آنها به عنوان سربازان جنگی كشورش از طرف روسیه با این استدلال كه آنها با اسرای جنگی و ارتش و... فرق میكند و فاشیست هستند و باید محاكمه شوند را انگار حمید تقوایی دوست دارد نشنیده و ندیده بگیرد.
اما اینجا تقوایی بسیار شفاف میگوید كه دول غربی و ناتو در این جنگ به مردم اوكراین كمك میكنند و مردم اوكراین باید این كمكها را قبول كنند. اینجا دیگر و مستقل از شعارهای توخالی حمید تقوایی كه در بحث هایش بحث زمینه جنگ و باید ناتو هم ملغا شود زیرا كه قطب ورشویی نمانده را بیان میكند، اما رسما میگوید ناتو در این جنگ طرفدار مردم است و كمكهای او هم برای مردم این كشور میرود. راستش انسان انگشت به دهان میشود كه این درجه از جعل به نام حقیقت كه رسانه هایی مانند بی بی سی و رادیو فردا هم خجولانە بیان میكنند را چگونه آدمی در موقعیت رهبری یك حزب به زبان می آورد و تحویل مردم میدهد. این درجه از بی مسئولیتی و مهندسی افكار با فاكت دروغ را چه باید نامید؟
در تمام این دوره و علیرغم تبلیغات سنگین ضد روسی از رسانه های غرب، در بسیاری از كشورها اعتراضات زیادی شكل گرفته به اینكه به نام و زیر عنوان كمك به مردم اوكراین تسلیحات برای دولت زلنسكی و فاشیستهای گردان آزوف ارسال میشود. در این مدت كارگران ایتالیا و كارگران یونان از بار زدن بارها و بسته های دولتهای غربی از جمله آمریكا و ارسال تسلیحات آنها برای دولت اوكراین و گردان آزوف خوداری كرده اند و اما حمید تقوایی حتی اینها را به روی مبارك خود نمیآورد. رسانه های غربی و كمی عمیق تر و سیاستمداران درواندیش تر آنها كه مقداری عمیق تر فكر میكنند بر بسیاری از این حقایق و نقش منفی ناتو در این جنگ و ادامه آن و بر مخاطرات آن و ... انگشت میگذارند و اما چپ وطن پرست ایرانی پرو غرب حتی به اندازه آنها حقایق به زبان نمی آورد. واقعیت این است یك پای جدی این جنگ دول غربی هستند. تحریك و تشویق كننده جنگ در اوكراین ناتو و آمریكا است. آمریكا میخواهد جنگ ادامه پیدا كند تا موقعیت خود در غرب را و از جمله در اروپا را بهبود و ناتو را زنده نگهدارد و روسیه را با جنگی طولانی طرف و تضعیف كند. این را دفاع از مردم اوكراین نامیدن واقعا شرم آور است. بعلاوه مردم اوكراین در این میان قربانی خواهند شد و بیش از پیش خانه خراب و آواره خواهند شد. امروز بحث از فرستادن موشك های دوربرد از جناب امریكا و ناتو به اوكراین است. و این سلاحها از زاویه غرب برای كوبیدن مناطق دوردست تر در این جنگ است، چیزی كه ندارند. و البته باید برای حمید تقوایی اینها هدیه ای بزرگ برای "جنبش مقاومت" حزبش در اوكراین و در دفاع از "زندگی مردم" باشد چیزی كه سیاه روی سفید تاكید كرده است.
جالب است حمید تقوایی در نوشته ای دیگر زیر عنوان "تهاجم اوكراین و گندیدگی سرمایه داری عصر ما" میگوید:
"به گزارش رادیو فردا از ٢۵ حزب راست افراطی اروپا شامل نئونازیهای آلمان و جبهه ملی فرانسه، ١۵ سازمان رسما، و ۴ گروه عملا، حامی پوتین و سیاستهای او هستند. جمهوری اسلامی را هم باید به این لیست اضافه کرد."
از منبع معتبری كه حمید تقوایی به آن متكی است و از آن خط میگیرد میگذرم و انتظار بیشتری از او ندارم. اما مستقل از مسلح كردن ۵ هزار راست افراطی و نژادپرست در ارتش آزوف توسط غرب كه قطعا امروز این ارقام افزایش یافته است، بسیاری از دولتها و صاحب نظران آنها در اروپا نسبت به تقویت این جریان به همدیگر هشدار داده اند. بسیاری هشدار داده اند كه به این صورت ما داعشی از نوع اروپایی و نژادپرست آن را میسازیم كه فردا به قدرت بزرگی در مقابل خود ما تبدیل میشود و مشكل می آفریند. مقامات بالای ارتش انگلستان برای جلوگیری از پیوستن افراطگرایان ارتش این كشور به نژادپرستان ارتش آزوف وضع قوانین كردند. رفتن نئونازی ها از سوید، نروژ، آلمان و بقیه كشورهای اروپایی به اوكراین و پیوستن به گردان آزوف خود این دولتها را نگران كرده. اما بلاخره اگر ناتو طرفدار مردم است و انقلابیون حمید تقوایی را در "جنبش ضد جنگ" در اوكراین تقویت میكند و برایشان اسلحه و امكانات میفرستد، دلیلی ندارد دفاع و پیوستن راست افراطی و نئونازی ها، به نژاد پرستان ارتش آزوف كه از نظر حزب تقوایی همان مقاومت اوكراین است، برای تقوایی و حزبش جز خوشحالی مشكلی ایجاد كند.
حمید تقوایی و عواقب جنگ
حمید تقوایی در سمینار خود به نتایج این جنگ هم اشاره دارد و میگوید:
"از نتایج منفی جهانی این جنگ میلیتاریزه شدن فضای دنیا است. الان همه دولتهای اروپایی بودجه های نظامی شان را به طرز بی سابقه ای افزایش داده اند، یك مسابقه تسلیحاتی تازه ای ایجاد شده است، دولتهایی خواستار پیوستن به نیروهای اتمی و میخواهند به سلاحهای اتمی مجهز بشوند و كلا یك فضای نظامی و میلیتاریزه ایجاد شده است. این از نتایج كاملا منفی و ضد انسانی این جنگ هستش. "
در این ادعا هم به اندازه بقیه ادعاهای حمید تقوایی حقیقت موجود است. او راست میگوید اكنون فضای میلیتاریزم و افزایش عظیم بودجه نظامی دولتها و خواست به قول تقوایی پیوستن به نیروهای اتمی و كلا فضای نظامی بشدت افزایش پیدا كرده است. و من اضافه میكنم علاوه بر این گرانی و فقر سرسام آور در بسیاری از كشورها هم افزایش یافته و باز اضافه میكنم كه راسیست و نژاد پرستی و حمله به آزادی های فردی و اجتماعی و آزادی بیان و عقیده هم در خود اروپا افزایش یافته است. اما اینها نتیجه این جنگ و یا به قول حمید تقوایی نتیجه تهاجم روسیه نیست. این استدلال خود دولتهای غربی، كمپانی های بزرگ و عاملین این میلیتاریزم و مسابقه تسلیحاتی و استدلال عاملین گرانی و فقر و استبدادی است كه میخواهند به مردم تحمیل كنند. حمید تقوایی همان استدلالها و توجیهات ضد كارگری را به نام چپ تكرار میكند. حقیقت این است كه جنگ در اوكراین و حمله روسیه به این كشور بهانه ای شده تا كشورهای غربی زیر عنوان جنگ پروژه های قدیمی خود را پیش ببرند و اسم آن را درست مثل حمید تقوایی عوارض جنگ و حمله روسیه بنامند. در آلمان، درسوید و انگلستان و در بسیاری از كشورهای اروپای شرقی تعرضی كه سالها است به سطح معیشت مردم از جانب بورژوازی این كشورها در جریان است به بهانه جنگ و خطر حمله روسیه بشدت افزایش یافت. این دولتها از این فرصت برای تحمیل فقر به مردم و با توجیه جنگ و خطر حمله روسیه استفاده كردند. جالب است كه قیمت بنزین و... در این مدت و در كشوری مانند انگلستان حدود ۶۰ درصد بالا رفت و اما سود شركت "شل" امسال دوبرابر پارسال بوده است. اما به مردم میگویند افزایش قیمتها بدلیل جنگ و گناه روسیه است. این درشرایطی است كه مدعی هستند در دفاع از "مردم" اوكراین وسیعترین تحریمها علیه روسیه را اعمال كرده اند، چیزی كه دودش در چشم مردم اوكراین و روسیه و جهان میرود.
اكنون چندین سال است بسیاری از كشورهای اروپایی بحث استقلال از ناتو و تشكیل قطب اروپا و دنبال كردن منافع خود به عنوان یك قطب اقتصادی مستقل از آمریكا و لذا تشكیل ارتش اروپایی را دنبال میكنند و ماكرون چهرە و پرچمدار جدی این پدیده است. افزایش بودجه نظامی و تشكیل ارتش قدرتمند برای آلمان از قدیم تر مورد بحث است. این جنگ و تبلیغات بزرگ ضد روسی از جانب رسانه های همین دولتها و خفه كردن مردم اروپا زیر سایه سنگین آن بخشا برای توجیه همین تعرضات است، چیزی كه حمید تقوایی هم به آن پیوسته است. جنگ در اوكراین فرصتی بود تا طرحهایی كه از ترس مردم جرائت اجرایش را نداشتند به بهانه جنگ پیش ببرند. حزب كارگر انگلستان اعلام كرده است هر كس مخالف اوكراین حرف بزند از حزبش اخراج میشود. آلمان به جرم نظر مخالف اوكراین تعدای از آدمهای شناخته شده را از كار و شغل بیكار كرد. و امروز در اروپا كافی است مخالف اوكراین و ناتو باشید تا بعنوان مدافع روسیه نان شب و حق شهروندی ات را بگیرند. این تعرض به حق بیان و آزادی عقیده در خود اروپا است كه توسط دول غربی زیر نام جنگ پیش برده میشود. تقوایی در این زمینه نیز هم آواز موج راست حاكم در اروپا است.
به عنوان بخش پایانی
موضع حمید تقوایی در این جنگ پرو ناتویی است چیزی كه در كل بحران خاورمیانه بسیار روشن جهت و سیاست حزبش را تعیین كرده است. درك او از خود جنگ سطحی و بسیار آگاهانه از یك مشاهده شروع میكند و عملا ناتو و دول غربی را نه تنها بی تقصیر كه رسما مدافع و كمك كننده به مردم اوكراین به حساب می آورد. او توجیه گر اقدامات ناتو و ارسال خروار خروار تسلیحات برای دولت زلنسكی و گردان آزوف است، چیزی كه صدای طبقه كارگر و مردم مترقی جهان و اعتراض آنها را بلند كرده است. تقوایی زلنسكی و گردان آزوف و جنگ آنها را به نام جنگ و مقاومت و مقابله "مردم" اوكراین و به نام "جنبش ضد جنگ" توجیه میكند و زیر این توجیهات مبلغ و مدافع این جبهه شده است. موضع او در مورد كل ماجرا و توجیهات او در مورد تعرض دولتهای غربی به معیشت طبقه كارگر اروپا و مردم محروم و تحمیل فقر و گرانی به آنها و باز پس گیری دستاوردهای طبقه كارگر و مردم این كشورها و تعرض به حقوق شناخته شده فردی و سیاسی آنها، همگی به نام جنگ و تبعات جنگ (بخوان گناه پوتین و روسیه) توجیه میشود و به این اعتبار در این زمینه هم، حمید تقوایی همصدا با رسانه های دست راستی در غرب است. تقوایی در تمام بحثهایش فكر میكند روسیه حتما شكست میخورد و آرزوی شكست روسیه در این جنگ را دارد. او فكر میكند اگر روسیه شكست بخورد جمهوری اسلامی هم موقعیت ضعیف تری پیدا میكند و در مقابل مردم تضعیف میشود. اینجا هم تقوایی و حزبش به عنوان جریانی ناسیونالیستی از نوع ایرانی و چپ و پرو غرب مانند همه مقاطع تاریخی دیگر از جنبش سبز، تا جنگهای مختلف در خاورمیانه به عنوان جریانی راست و طرفدار غرب اعلام وجود كرده است. ظاهر تند حمید تقوایی در ضدیت با جمهوری اسلامی و البته فقط با دستگاه مذهبی و بیت رهبری و درست مانند مجاهد و اپوزسیون راست ایران با حاكمیت ولی فقیه، چیزی از این حقیقت كم نمیكند كه در دنیای واقعی متحدین او در تمام این مقاطع سر سوزنی از خود جمهوری اسلامی كمتر ضد كارگر و ضد كمونیست نبوده اند. همچنانكه گفتم موضع این حزب در جنگ اوكراین موضعی سوسیال شوونیستی از نوع ناسیونالیست و پرو غربی آن است. جنگ در اوكراین قطعا جنگ ما نیست. نه روسیه و نه دولت زلنسكی و نه دول غربی هیچكدام دنبال منافع كارگر و مردم محروم در هیچكدام از این كشورها نیستند. طبقه كارگر در این كشورها مجبور نیست در كنار یكی و علیه دیگری اعلام وجود كند. مقابله با این جنگ و ایستادن علیه همه طرفهای درگیر و سیاستهایی كه به جنگ انجامیده است از ناتو و روسیه تا دولت زلنسكی و فاشیستهای گردان آزوف و پایان فضای جنگی و میلیتارزیم و پایان تعرض وسیع به معیشت مردم، به حق شهروندی و آزادی های سیاسی در خود غرب پرچم هر جنبش انسانی و ضد جنگ است. امروز فضای سنگینی كه دول اروپایی با مهندسی افكار و دروغ پراكنی غول عظیم میدیایی كه راه انداخته اند در نیمه راه در مقابل حقایق زمخت، در مقابل ضدیت مردم مترقی با جنگ و ویرانی، گرانی و ناامنی و میلیتاریزم و فضای نظامی و در مقابل خواست بر حق طبقه كارگر و مردم متمدن در خود غرب، ترك خورده است. امروز جنبش ضد جنگ با پرچم مقابله با كل این لجنزار از كارگران بنادر ایتالیا و یونان تا شهرهای بزرگ كشورهای غربی راه افتاده است. بی تردید حمایت از این جنبش و تقویت آن وظیفه هر جریان مسئول و مدافع حقوق انسان و مدافع تمدن بشری است. بی شك در این مسیر حمید تقوایی و حزبش همراه رادیو فردایش و بی بی سی، سی ان ان و فاكس نیوز و بقیه جز رسوایی بیشتر سهمی نخواهند داشت.
دوم مه ۲۰۲۲