به دنبال پخش خبر افزایش قیمت آرد و چندین اقلام خوراکی از سوی تلویزیون رژیم جمهوری اسلامی، فرودستان جامعه بسیار سریع واکنش نشان دادند و به خیابان آمدند تا اعتراض خود را نه تنها به افزایش قیمت ها، بلکه به سرتاپای حاکمیت ناکارآمد و فاسد رژیم سرمایه داری اسلامی نشان دهند.
این اعتراضات که از شهر ایذه شروع شد، در چشم بر هم زدنی به دیگر شهرهای خوزستان و سپس به سراسر ایران سرایت کرد و مردم در ده ها شهر کشور به طور گسترده به میدان آمدند و اعتراض خود را نه تنها بر گرانی و تورم افسار گسیخته، بلکه به کل حاکمیت جمهوری اسلامی اعلام کردند و با نیروهای سرکوبگر رژیم دست به یخه شدند. علرغم قطعی اینترنت در این نواحی، اما بسیار سریع اخبار و فیلم های شورش گرسنگان انتشار پیدا کرد و در دسترس همگان قرار گرفت. اما فکر میکنید ژورنالیسم رسمی دولتهای بورژوایی در خارج از کشور، آن را چگونه منعکس کردند!
رسانه هایی از قبیل بی بی سی، رادیو فردا، تلویزیون انترناسیونال و صدای آمریکا و ده های رسانه از این دست با تاخیر بیست و چهار ساعته ای به اجبار اقدام به انتشار اخبار دستکاری شده این اعتراضات کردند.
هیچ رسانه و میدیای بی طرفی در جهان وجود ندارد و هر کدام از این رسانه ها بنا به منبع تغذیه فکری و مالی خود، تلاش می کند که اذهان جامعه را به سمت و سویی بکشد که خود می خواهد. عمل می کند.
امروزه به یمن اینترنت و پیشرفت تکنولوژی، اخبار و اتفاقات دنیا بسیار سریعتر از غولهای رسانه ای و میدیای راست در دسترس جامعه قرار می گیرد و همین امر باعث شده که حتی ماهیت وجودی این رسانه به درجه ای بسیار زیادی کم اعتبار شود.
دیگر آنزمان گذشت که مردم منتظر پخش اخبار از زبان این رسانه ها شوند، به یمن اینترنت و گوشی های هوشمند، این خود مردم هستند که شخصا اخبار و گزارشات اعتراضات را به شیوه ای انفجاری در میدیا و شبکه های اجتماعی به گوش جهانیان می رسانند و به شیوه ای که حتی تلاش شبکه های اجتماعی متا (فیس بوک و انستاگرام) برای کم بیننده کردن و یا سانسور آن کارساز نشد و این رسانه ها مجبور به پوشش خبری این اعتراضات و دستکاری آن به نفع اهداف خود کردند.
امروزه کمتر کسی هست که نقش برجسته رسانه و میدیا را در سمت و سو دادن اذهان عموم انکار کند، سالانه ملیاردها دلار از درآمد کشورها که از جیب طبقه کارگر و مالیات دهنده گان پرداخت می شود برای گسترش میدیا هزینه می شود تا آنچه را که دولتمردان دنیای سرمایه داری می خواهند را در ذهن مردم بکارند.
کشورهای سرمایه داری و میدیاهایشان با ایجاد شبکه های اینترنتی، تلویزیونی و رسانه های دیگر و هزینه های ملیاردی تلاش دارند که کنترل افکار عمومی جهان را در دست داشته باشند. رسانه به عنوان یک ابزار یک طرفه ی سیاسی برای تبلیغ وحتی بمباران ذهنی توده های مردم، استفاده می شود. نتیجه این عمل آن است که، توده های مردم به جای کسب آگاهی و شعور همه جانبه سیاسی و به جای اخبار دقیق و درست، تنها مطالبی را می بینند و می شنوند که سیاستهای سرمایه داری و اهداف و منافع قدرت حاکم را تبلیغ می کند.
این حقیقت را نمی توان کتمان کرد که به همان اندازه که رژیم جمهوری اسلامی از شورش و قیام گرسنگان و فرودستان جامعه و یا از اعتراضات و اعتصابات طبقه کارگر نگران و ترسان است، به همان اندازه نیز دولتهای سرمایه داری نگران هستند و حفظ یک دولت حامی سرمایه در راس سیاستهای آنها قرار دارد . بر این منبا اگر در نهایت در قبال اتفاقات پیش روی جوامع و اعتراضاتی که منجر به تغییر سیستم حکومتی شود که در اینجا روی صحبت با ایران است، مجبور به موضعگیری و یا پوشش اخبار شوند. لذا تمامی تلاششان اینست که این تغییر نه از پایین و زیر بنا و نه به دست طبقه فرودست جامعه، بلکه از بالا و تنها با تغییر روبنا صورت بگیرد تا پایه های سرمایه داری را به خطر نیاندازد.
اگر به پوشش اخبار رسانه های همچون بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فردا و ایران انترناسیونال نگاهی بیاندازیم این مهم را به عینه می توان مشاهده کرد. سانسور شعارهای رادیکال، پخش شعارهای انحرافی، در انتظار نگه داشتن مردم، تلطیف چهره های رژیم و نیروهای سرکوبگر و نشان دادن اعتراضات مسالمت آمیز و جلوگیری از رادیکالیزه شدن این اعتراضات، نشان دادن چهره ای خشن و ویرانگر از انقلاب و ترساندن مردم از شورشهای خیابانی و نشان دادن جو و فضای ناامن و غیره، تنها برای ترساندن مردم از دست بردن به تغییرات ریشه ای در آن جامعه است.
اگر بخواهیم گوشه ای کوچک از نقش رسانه ها را در تاریخ نشان دهیم، تا به ماهیت واقعی آنها در زمان حال پی برد باید گفت: سیاست رسانه های راست ادامه همان سیاستهایی ست که عکس خمینی را در ماه نشان می داد و با تبلیغات مسوم خود در قیام بهمن ۱۳۵۷ جریانات ملی -مذهبی به رهبری خمینی را به کمک دولتهای بورژوایی امریکا و غرب ملاخور کردند. اگر مردم با قیام خود شاه را از تخت سلطنت به زیر کشیدند، همان نظام سرمایه و کار مزدی و حاکمیت اقلیتی مفتخور، اینبار زیر نام جمهوری اسلامی به قدرت رسید.
در طی سالهای اخیر نیز هر زمان اعتراضی جدی در جامعه شکل می گرفت، با تهدید نظامی ایران و با اشاعه این توهم که قرار است آمریکا به ایران حمله کند، با توهم پراکنی در مورد سرانجام مسئله "برجام" و یا ترس از سوریه و عراقیزه شدن ایران در صورت هر اتفاقی، مردم را به خانه های خود می فرستادند و امید به مهدی موعود یعنی دخالت آمریکا در ساقط کردن این رژیم را نوید می دادند. در واقع تلاشی برای بی قدرت کردن پایین و از میدان بدر کردن مردم فرودست و جان به لب رسیده و سپردن دست بدست شدن قدرت توسط نیروهای مافوق مردمی بورژوایی، چه داخل حکومت چه بیرون حکومت.
واقعیت اینست که تمامی رسانه های راست از درون حکومتی گرفته تا میدیای غرب مطالب و موضوعاتی را که از رسانه های خود ساطع می کنند تا بتوانند حقایق را از جامعه پنهان و در خدمت تحمیق تدریجی مردم به کار گیرند.
رسانه های بورژوایی بطور کلی متناسب با منافع بورژوایی خود، متناسب با منافع طبقاتی شان، چه منافع سیاسی و چه منافع اقتصادی، اخباری را مورد توجه و یا انتخاب می کند که در خدمت منافع مادی و سیاستهای سرمایه داری، باشد. که یک رکن آن دامن زدن به ترس و ناتوانی طبقات زیرین جامعه در تغییرات ریشه ای و بی امیدی و تمکین به قدرتها و سیاستهایشان قرار بگیرد.
بنابرین در جامعه ملتهب ایران که شورش گرسنگان می رود که به یک قیام عمومی منجر شود موضوع فراتر از افشاگری و انتقاد و یا توهم به بورژوازی حاکم است. هدف به زیر کشیدن یک حکومت استبدادی، تغییر بنیادین یک نظام استثمارگر و بر پا کردن جامعه ای آزاد و برابر و ایجاد یک حکومت کارگریست.
پیشروان و کمونیست های جامعه لازم است که به موازات نقد سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی، افشاگری و به چالش کشیدن رسانه های و میدیای دست راستی قدرتهای منطقه ای و جهانی را هم مورد توجه قرار دهند و و توهم به این رسانه ها را در جامعه خنثی کنند. بی تردید یک راه خنثی کردن این سیاست ها، اعمال فشار بر این رسانه ها و از همه مهتر تعمیق و گسترش مبارزه خود علیه جمهوری اسلامی است.
پیشروان جامعه ضمن افشای این راسانه ها، به این نیاز دارند که شبکه های سازمانیافته برای سازماندهی این اعتراضات و ارتباط با یکدیگر و پخش گزارشات و اخبار دقیق را در دستور کار قرار دهند و خود را برای تدارک یک تغییر بزرگ، آماده کنند.
رهبری و سازمان دادن مبارزات و اعتراضات جاری جامعه از وظایف اصلی پیشروان آن جامعه است و مجامع عمومی کارگری و شوراهای حاصله از آن یکی از ابزار های اصلی این رهبریست. نباید اجازه داد در خلا حضور ما و سازمانهای مردمی ما، رسانه های دست راستی بدنبال سیاست های قدرت های حاکم، زمام امور را بدست بگیرند و مبارزه ما را به انحراف بکشند. بخصوص که برای تحویل گرفتن قدرت از جمهوری اسلامی و تحویل آن به موجود ارتجاعی دیگری از همان جنس، هم باندهای مخرب در درون خود حاکمیت و هم عناصر سناریو سیاهی چون باند مجاهدین، تلاش میکنند که در خلا حضور ما و با تحمیل استیصال به مردم، برای خود میدان عملی باز کنند. در چنین شرایطی بی تردید رسانه های بورژوایی که هر جانوری را به یک قدرت مردمی و کارگری ترجیح میدهند، در خدمت آنها خواهد بود.
اگر میدیای غرب و دست راستی می خواهد شعارهایی انحرافی که ممکن است در گوشه و کنار هم به گوش برسد را بزرگنمایی و لائسه کند، این وظیفه ما به عنوان پیشروان جامعه است که تبلیغات مسوم این رسانه ها را خنثی کنیم، راه به حاشیه راندن آن شعار ها را پیدا کنیم و بی تردید دست اندرکاران مبارزات مردمی و کارگری بهتر از هرکس میدانند که چگونه این امر را پیش ببرند.