برای مقابله با شورش "نان به قیمت جان"
حمله پیشگیرانه حکومت علیه روز کارگر، با جلب و حبس تعدادی از دست اندرکاران مبارزات کارگران و معلمان، پیش و پس از اول مه، تنها حمله ای به کارگران و معلمان، فعالین و سازماندهندگان اعتراضات آنها، نبود و نیست. این تعرض که دامنه آن به دستگیری طیفی از ژورنالیست ها و دانشجویان و سایر بخش های معترض جامعه کشیده شده است، در کنار تعرض به معیشت مردم است و اعلام آمادگی حاکمیت در مقابل عکس العمل پایین نسبت به "افزایش انفجاری قیمت نان" است.
حمله پیشگیرانه حکومت علیه روز کارگر، با جلب و حبس تعدادی از دست اندرکاران مبارزات کارگران و معلمان، پیش و پس از اول مه، تنها حمله ای به کارگران و معلمان، فعالین و سازماندهندگان اعتراضات آنها، نبود و نیست. این تعرض که دامنه آن به دستگیری طیفی از ژورنالیست ها و دانشجویان و سایر بخش های معترض جامعه کشیده شده است، در کنار تعرض به معیشت مردم است و اعلام آمادگی حاکمیت در مقابل عکس العمل پایین نسبت به "افزایش انفجاری قیمت نان" است.
این صف بندی، یک حمله پیشگیرانه حکومت علیه شورش گرسنگان و خیزش های بعدی است به این امید که خوردن آخرین لگدهای مردم به نظام را باز هم به تعویق انداخت. این دستگیری ها، حمله پیشگیرانه علیه دانشجویان معترضی است که در سال جدید رادیکال به میدان آمده اند. علیه همه مردمی است که از فقر و فلاکت و گرانی افسار گسیخته، کارد به استخوانشان رسیده است و در آستانه شورش علیه "نان به قیمت جان" زمین زیر پای حاکمیت را بشدت داغ کرده اند.
لیست بلند بالای اسامی معلمان زندانی، که برای آزادی شان تحرک سازمان یافته و سراسری معلمان و حامیان شان، در اقصی نقاط ایران براه افتاده است، گواه بی اثر بودن این حمله پیشگیرانه است. مقایسه خیزش آبان ۹۸ و گرانی بنزین، هشدار مقامات به همدیگر در مورد سنجش دقیق میزان "تاب آوری" جامعه و تلاش برای ایجاد فضای "امنیت رسانه ای" یا در واقع "خاموشی بزرگ رسانه ای" و تلاش برای جلوگیری از پخش خبر رسیدن قیمت نان به مرز انفجاری تا حدی که خوراک کم ارزشی چون "ساندویج ماکارونی" امروز به غذایی لوکس و برای اکثریت مردم دست نیافتنی تبدیل شده است، سران حکومتی را برای حمله پیشگیرانه در مقابل شورش گرسنگان، هار تر کرده است.
دستگیری معلم و کارگر معترض و "مطالبه گر" ابزاری است برای ساکت نگاه داشتن بخش متشکل و آگاه و معترض مردم، برای از میدان بدر کردن آنها، و برای آماده کردن خود برای حمله وحشیانه دیگری به کسانی است که غیرمتشکل در اعتراض به گرانی نان، شهرها و روستاها را بر سرشان خراب میکنند!
دیماه و آبانماه دیگر در راه است! اما نه توازن قوا پایین با بالا و نه عوامل تفرقه و شکاف در صف مردم معترض، و نه حاکمیت در موقعیت پیشین است. این خیزش میتواند خیزش دیگر و شورش گرسنگانی باشد که پاشنه در حکومت شان را از جا برکند. از میدان بدر کردن بخش آگاه و پیشرو و سازمان یافته جامعه، یعنی کارگران و معلمان، "شانس برد" ارتجاع حاکم و همه ارتجاع های حاشیه ای را بی تردید بالا میبرد. اینجا است که امروز دستگیری معلم و کارگر پیشرو و معترض، نه فقط برای ارعاب که عملا تاکتیکی در استراتژی حفظ نظام از خطر شورش گرسنگان است.
اگر بتوان امیدوار بود که شورش بعدی گرسنگان را، با کشتار ها و قتل عام های بیشتر موقتا خاموش کرد، اما نمی توان به همان اندازه امیدوار بود که خطر قدرت کارگر پیشرو و متشکل، معلم پیشرو متشکل، سازمان ها و شوراها و مجامع عمومی آنها را کاهش داد. اگر هنگام شورش گرسنگان این نیرو پیشرو و آگاه و متشکل، به جدال در سطح بالاتری شیفت و عروج کند، به قدرت خود برای دخالت در سطح سراسری دست ببرد، با هیچ قتل عام و سرکوبی عقب نشاندنی نیست.
حبس و دستگیری لیست بلند بالایی از کارگر و معلم معترض، برای دور نگاه داشتن آنها از ابراز وجود برای دخالت در هدایت تحولات سرنوشت سازی است که در راه است.
از این رو، مبارزه برای آزادی معلم و کارگر زندانی، دفاع از آنها و تشکل ها و سازمان هایشان، مستقیما مبارزه ای در هم تنیده با مبارزه گرسنگان به تنگ آمده ای است که علیه "نان به قیمت جان" بپاخواهند خواست. اگر این قدرت و نیرو، همانگونه که دشمنانش در قدرت، امکانات و توانایی های آن را می شناسند، او هم به قدرت و توانایی های خود واقف باشد، و برای دخالت فوری هنگامی که جدال پایین با بالا وارد فاز دیگری میشود، خود را آماده کرده باشد، هیچ سرکوبی کار ساز نیست.
بخش پیشرو و آگاه و سازمانیافته جامعه، پیشروان طبقه کارگر و معلمان، میتوانند خیال "خاموشی بزرگ" و کشتار دیگری را به کابوس نظام تبدیل کنند و در راس تحولات سرنوشت ساز جامعه، نقش خود را ایفا کنند.
۱۰ مه ۲۰۲۰