(در مورد هفته حكمت)
۱۵ خرداد روز تولد منصور حكمت است و به این مناسبت هر ساله حزب ما طی یك هفته ( ۴ تا ۱۱ ژوئن) كه به عنوان هفته حكمت نامگذاری شده است، به شناساندن و معرفی حكمت و تئوری های او میپردازد.
منصور حكمت، تئوریسین، سیاستمدار، رهبر و نظریه پرداز، سازمانده و پراتیسین بزرگ كمونیست تاریخ معاصر ایران و جهان بود. جنبش كمونیستی طبقه كارگر، فعالین كمونیست در جامعه ایران و هر فعال سیاسی که بخواهد تاریخ تحولات جامعه ایران و جهان را از نگاه كمونیسم دوره ما بررسی كند و تشنه آشنایی با مباحث صاحب نظران مارکسیست و كمونیست بر سر اصلی ترین تحولات سیاسی در این تاریخ باشد، لازم است حكمت را بشناسد و مباحثات مهم و اساسی او بر سر این تحولات را بخواند. هر تاریخ نویس منصفی که بخواهد به این تاریخ بپردازد و در مورد آن تحقیق كند، لازم است بسیاری از مباحث اصلی حكمت در مورد مهمترین تحولات جهانی، مهمترین مسائل سیاسی جامعه ایران (از انقلاب ۱۳۵۷ تا مرگ حكمت در سال۱۳۸۱)، مهمترین پروبلماتیك های سیاسی جهان معاصر و مباحثات تئوریك او را نگاه كند و بررسی كند.
برای جنبش ما، جنبش كمونیستی طبقه كارگر، برای فعالین كمونیست این طبقه خواندن و آشنایی با حكمت آشنایی با تاریخ جنبشی است كه از سال ۵۷ به بعد به رهبری این كمونیست برجسته سیر دیگری را پیدا كرد و از زیر آوار تحریفات و تئوری های ناسیونالیستی و بورژوایی، كه در قالب چپ و كمونیسم به جامعه پمپاژ میشد، بیرون کشیده شد. امروز بیش از هر زمانی جنبش ما برای پیشروی خود به شناختن این تاریخ و به آشنایی و احاطه به مباحثات و تئوری های مارکسیستی منصور حكمت محتاج است.
امروز جامعه ایران وارد دورانی جدید و متفاوت از حیات خود شده است. گرایش سوسیالیستی طبقه كارگر با اتكا به تجارب تاریخی خود دستاوردهای مهمی كسب كرده و پیشروی های چشمگیری داشته است. فضای سیاسی جامعه ایران مهر جدال طبقه كارگر با خواست و مطالبات برابری طلبانه این طبقه را خورده است. نقش مبارزات طبقه كارگر در یك دهه اخیر سیمای كل جامعه و جنبشهای سیاسی، از راست تا چپ، را تغییر داده است و خود را به همه تحمیل كرده است. در این دوره كمونیسم این طبقه در صحنه سیاسی و در دل این جدال طبقاتی به پدیده ای مشهود و صاحب نقش تبدیل شده است. این حقایق بر كل صف بندی های سیاسی در جامعه، بر افق و آرمان اعتراضات اقشار محروم تاثیر گذاشته است. امید به تحولات انقلابی در ایران بر دوش طبقه كارگر، به رهبری این طبقه و نقش كمونیسم آن، بیش از هر زمان دیگری است. بی تردید چنین نقشی توسط طبقه كارگر و پیشروی این طبقه و قد علم كردن آن به عنوان صاحب جامعه، با صف مستقل و پرچم سیاسی خود، بدون ایفای نقش كمونیستها به عنوان پرچمدار تحولات آتی ممكن نیست.
نسل امروز کارگران کمونیست و فعالین این جنبش، نسلی متفاوت از نسل انقلابیون و کمونیستهایی اند که در انقلاب ۵۷ نقش ایفا کردند. بخش اعظم پرولتاریای امروز و کمونیستهای آن پس از تحولات انقلابی سال ۵۷ و جدال طبقاتی حاد و خونین پس از آن متولد شده است. اما این تفاوت نسلی و حتی اختناق چهل ساله حاکم در ایران نتوانسته است عطش و نیاز به درسگیری از تجربه کمونیستهای کارگری را خاموش کند و مانع تلاش این نسل در شناختن و آشنایی با مارکسیسم و تئوریسین مارکسیست و کمونیستی چون منصور حکمت شود. امروز منصور حکمت نامی آشنا برای کمونیستها و بویژه کارگران کمونیست است و تئوری های انقلابی و کارگری او نه فقط در میان کارگران کمونیست که در مبارزات و جدال هر روزه طبقه کارگر، سیاستی آشنا و معتبر است و مدافعان خود را دارد. اما این تازه آغاز کار است. برای پیشروی های بیشتر، برای محکم کردن استقلال طبقاتی طبقه کارگر، برای دفاع از رادیکالیسم کارگری در مقابل تعرض سایر گرایشات سیاسی باید به تئوری های مارکسیسم معاصر، تئوری های منصور حکمت مسلح شد. این امر نیاز فوری و حیاتی نسل جوان كمونیستها، نسل جوان كارگران كمونیست و نسل جوان زنان کمونیست است.
دستاوردهای حكمت برای جنبش کارگری و کمونیستی، دستاوردهایی بزرگ، غنی و همه جانبه و رهایی بخش اند. مباحثات مختلف حكمت از تجربه شوروی و نقد آن، از نقد او به دمكراسی (دمكراسی تعابیر یا واقعیات) و ناسیونالیسم، تا مباحثات او بر سر اهداف جنگ خلیج و "نظم نوین جهانی" تا حمله به افغانستان و "جنگ تروریستها"، از مباحث " كمونیسم كارگری"، "حزب و قدرت سیاسی"، بحثهای او از نقد پوپولیسم و بحث سبك كار كمونیستی، بررسی انقلاب ۵۷ تا بحث دولت در دوره های انقلابی، از فروپاشی دیوار برلین و عواقب آن و تا مباحثات او در خصوص انقلاب كارگری و انقلابیگری كمونیستی، مباحثات او بر سر جنبش كارگری از بحث تشكلهای توده ای طبقه كارگر تا عضویت كارگری و دهها و صدها مبحث دیگر بخشی از دستاوردهای و كار این انسان بزرگ است كه تاریخ كمونیسم دوره ما را ساخته است.
حكمت بزرگترین ماركسیسم تاریخ معاصر است كه جواب تحولات دوره خود را از دیدگاه ماركسیسم و از زاویه منافع طبقه كارگر و انقلاب كمونیستی، داده است. مرگ زودرس این انسان بزرگ امكان نداد كه نقش و تاثیر او بر تحولات بعدی ادامه پیدا كند و همزمان مشكلات زبان فارسی كه دایره كوچكی از كشورها را میپوشاند مانع شدند كه حكمت به اندازه كافی برای جهانیان شناخته شود. اما تلاش برای معرفی و شناساندن او، معرفی آثار مختلف و نقش و جایگاه او بر دوش ما و همه كمونیستهای طبقه كارگر است.
هفته حكمت فقط متعلق به حزب ما (حزب حكمتیست- خط رسمی) نیست، هفته منصور حکمت متعلق به همه كمونیستها، همه كارگران، رهبران و فعالین كمونیست طبقه كارگر، همه دوستداران و همه انسانهایی است كه خود را متعلق به جنبش کمونیستی میدانند. باید تلاش کرد با ابتکارات مختلف در شهر و محله، درکارخانه و دانشگاه و مدرسه، در اداره و بیمارستان و هر جا که ممکن است برای معرفی منصور حکمت، برای گسترش و اشاعه بیشتر افكار و مباحثات او تلاش كرد.
اشاعه کمونیسم منصور حکمت كه چیزی جز كمونیسم ماركس دوره ما نیست، وظیفه ماست! ما و جنبش ما به شناساندن او به توده وسیعتری از كارگران نیاز داریم. تئوری ها و سیاستهای کمونیستی حکمت را باید بسیار وسیعتر از قبل اشاعه داد تا طبقه کارگر و کمونیستها به رگه ای فکری که رهایی بخش است، که عمیقا انسانی است، که آموزنده و راهگشاست مسلح شوند. آشنایی با مباحثات این انسان بزرگ، به کار گرفتن تئوری ها و سیاستهای او، ابزاری برای مسلح شدن در جدال برای جامعه ای برابر و انسانی است. طبقه کارگر و جنبش ما برای پیروزی در جدال خود علیه دنیای نابرابر كاپیتالیستی و برای نجات انسان از این توحش به مارکسیسم منصور حکمت نیاز دارد. باید تئوری ها و مباحث حکمت را خواند، در ابعادی وسیعتر آنرا اشاعه داد و به کار بست!