در حاشیه انتخابات فرانسه

پس از برگزاری دو دور انتخابات ریاست جمهوری، امانوئل ماکرون در مقابل حریف انتخاباتی راست افراطی،  "پیروز" شد. این خبری بود که رو به مردم فرانسه و دنیا اعلام شد و به پیوست آن، سران دولت ها از روسیه و چین تا اروپا و آمریکا، تبریکات خود را برای این "پیروزی" به ماکرون ارسال کردند. به این ترتیب از قرار، مردم دنیا دیگر می توانند نفس راحتی بکشند که بالاخره ماکرون توانست مردم فرانسه را "قانع" کند که بجای  "چهره محبوب" ماری لوپن، این کاندید حزب راست افراطی و فاشیست، او را انتخاب کنند!

قبل تر و در طی این انتخابات، نه فقط ماکرون و سران رسمی حاکمیت در فرانسه، که اتحادیه  اروپا و اتاقهای فکری بورژوایی، همه اذعان داشتند که این انتخابات، نه بیانگر انتخاب نماینده واقعی انتخاب کنندگان، که بیانگر "نه"ی انتخاب کنندگان به بازنده این انتخابات است. به بیان دیگر اهمیت این انتخابات اساسا در "نه" مردم فرانسه به راست افراطی است نه در "اری" آنان به برنده انتخابات!  اما این، تصویری سطحی از واقعیتی است که در بطن جامعه فرانسه و در کشمکش و مبارزه طبقاتی جاری در این کشور در جریان است.

هر بیننده ای که دنیا را از دریچه طبقات نگاه می کند، ماری لوپن از پیش از آغاز انتخابات بازنده بود. بخش وسیع جامعه، اصلا این انتخابات را به رسمیت نمی شناخت. برای اولین بار در تاریخ چند دهه اخیر، بخشی از نیروهای چپ خواهان عدم شرکت مردم در این انتخابات بودند و نزدیک به ۳۰ درصد از رای دهندگان، بن بست انتخاب بین "بد و بدتر" را نپذیرفتند و پای صندوق رای نرفتند. در این دوره، بعد از افتضاح برگزیت و اوضاع رقت بار اقتصادی و اجتماعی در بریتانیا، در دوره پسا ترامپ، کمپین لوپن علیه "دشمن خارجی"، اروپای واحد، به مثابه بانی و باعث وضعیت وخیم اقتصادی مردم در فرانسه، بی معنا بود. در دوره "پسا برگزیت" و"پسا ترامپ"، امکان سوار شدن بر جنبش ساختار شکن اقشار پایین جامعه، ممکن نبود و به همین دلیل، ماری لوپن کمپین "ضد اتحادیه اروپا" را به ماندن در اتحادیه اروپا و "تغییر از درون" آن تغییر داد! اما مردم در اروپا و بالطبع فرانسه مدتی است که از این کجراه عبور کرده است. مسئله اصلی طبقه کارگر و اکثریت مردم فرانسه در این دوره، به درست معضل معیشت و نابرابری های اجتماعی در خود فرانسه بود.

سیاست های ماکرون در دوره ریاست جمهوری اش، حملات حاکمیت به سطح معیشت  و حقوق سیاسی و اجتماعی مردم در این مدت، با مقابله جدی جامعه روبرو شد. مقابله با سیاست های دست راستی ماکرون و شرکا، با دخالت از پایین، با حضور جلیقه زردها، با اعتصابات و تظاهرات های پی در پی علیه افزایش سن بازنشستگی، علیه کاهش پایه ای دستمزد، علیه خشونت بر زنان، علیه باز گذاشتن دست پلیس و علیه راسیسم عریان و ....، سراسر جامعه فرانسه را در بر گرفته بود. کرونا در این میان، هرچند کوتاه مدت، موهبتی برای حاکمیت بود و وقفه ای در اعتراضات مردم انداخت و به ماکرون امکان دادن تا مانع گسترش این اعتراضات شود. اما، با کاهش محدودیت های ناشی از کرونا، با تاثیرات اجتماعی و بخصوص اقتصادی بحران کرونا بر زندگی اکثریت مردم، همانطور که انتظار میرفت، بار دیگر اعتراضات توده ای از سر گرفته شد. تظاهرات ها در مقابل سیاستهای میلیتاریستی قدرتهای جهانی، با شعار "نه به جنگ" و "نه ناتو، نه پوتین"، علیرغم پمپاژ دستگاه های تبلیغات جنگی بورژوازی فرانسه در مشروعیت میلیتاریسم و جنگ، طی همین هفته گذشته، نمونه ای از انزجار پایین جامعه از سیاستهای راست ماکرون و تاثیرات مخرب آن بر زندگی مردم فرانسه است.

تمام سرمایه گذاری ماری لوپن بر این انزجار وسیع از ماکرون بنا شده بود، اما در مقابل این موج وسیع انزجار، راه کارهایی چون "محدودیت بر واردات" و یا "علیه حقوق شهروندی خارجیان" پیش پا افتاده تر از این است که از طرف مردم فرانسه بعنوان پاسخی درخور و قابل قبول برای حل مشکلات اقتصادی شناخته شود و سمپاتی به خود جلب کند. باخت لوپن را باید در شکست راست افراطی در "هایجک" کردن جنبشهای ساختارشکنانه پس از افتضاح برگزیت و ترامپ دید.

علاوه بر این، برای هیئت حاکمه بورژوایی در فرانسه، مدیران و صاحب کاران در صفوف بورژوازی نیز، ماکرون نسبت به لوپن مقبولیت بیشتری داشته و دارد. فراتر اینکه  با ریاست دوره ای اتحادیه اروپا، تغییر در بالا و کنار رفتن ماکرون در فرانسه، می توانست موقعیت و بالانس موجود را، آنهم بر پس جنگ اوکراین، مشکل تر کند.

ایندوره هم مردم فرانسه فاشیسم را بعنوان جنبشی بورژوایی، شکست دادند! اما آنچه در این انتخابات و امروز حائز اهمیت است نه تبلیغات لوپن و میدیای رسمی حول "پیشروی های لوپن" نسبت به اننتخابات قبلی و نه "قهرمان سازی" از ماکرون در "پیروزی" بر لوپن، بلکه جامعه ای است که پیام پایه ای تری را به هیئت حاکمه فرانسه داد. فاصله گرفتن بخش قابل ملاحظه ای از جامعه از مراسم انتخاباتی، بخشی از همان "نه" بزرگی است که طبقه کارگر و مردم فرانسه تا امروز به ماکرون و شرکا او داده اند! واقعیت و اتفاق مهمتر و اساسی تری که میدیا و "کارشناسنان" و ... از آن حرفی نمیزنند این عدم شرکت و این "نه" ایی است که مردم فرانسه به ماکرون، لوپن، به انتخابات و به کل هیئت حاکمه فرانسه و بورژوازی فرانسه دادند. "برنده" و "بازنده" و دستگاه تبلیغاتی شان در سانسور این حقیقت "تلخ" و این خطر بزرگ برای "دمکراسی پارلمانی" متفق القول اند!

زمینه ها شرایط اعتراضات پیش از انتخابات، همچنان با شدت و حدت بیشتری موجود است. تظاهراتهای گسترده علیه ماکرون درست یکروز پس از "پیروزی" حاکی از ادامه کشمکش و جدال های تعیین کننده در فرانسه است. زمانیکه هم لوپن و هم ماکرون، به چند پارگی فرانسه و تقسیم بین "آنان که دارند و آنان که  ندارند" اذعان می کنند، مردم فرانسه با  قرار دادن هر دو نماینده بد و بدتر در موقعیتی ضعیف تر و شکننده تر، خود در موقعیتی مناسب تر از قبل قرار گرفته اند. رئیس جمهور منتخب اقلیت شکننده در فرانسه با اکثریتی قوی روبرو است که انتخابات را به سکویی برای قدرتمند تر کردن خود تبدیل کرد.

پیروز این انتخابات نه ماکرون، بلکه اکثریت همان مردمی است که خود را در موقعیتی مناسب تر، برای مقابله با بورژوازی حاکم در این دومین دوره ریاست جمهوری ماکرون، آماده می کند. اروپا با اشتیاق به این فرانسه چشم دوخته است!

۲۸ آوریل ۲۰۲۲