سونیا محمدی: در برنامهی امروز خالد حاج محمدی از رهبری حزب حکمتیست (خط رسمی) با ما هستند. ما سولاتی را در مورد كنگره حزب و ارزیابی از آن عموما و بطور ویژه هم قرار در موراد مبارزات جاری را با ایشان در میان میگذاریم. ضمن خوشامدگویی به شما خالد حاج محمدی، در کنگره دهم حزب حکمتیست (خط رسمی) که اواخر ماه مارس امسال برگزار شد مباحث و قرارهایی به تصویب رسید. ابتدا بپرسم كه شما معرف قراری بودید به اسم ٬٬وظایف حزب در ارتقاء مبارزات جاری٬٬. دوست داریم جزئیات این قرار را از خود شما بشنویم و فکر میکنید این قرار مشخص چه وظایف خطیری میتواند روی میز حزب شما قرار بدهد؟
خالد حاج محمدی: من هم سلام عرض میکنم و ممنونم از وقتی که به من دادید. در مورد قراری که به آن اشاره کردید لازم میدانم چند نکته را بیان کنم. اولا اگر کسی فضای سیاسی ایران را دیده باشد و مسائل و اعتراضات این جامعهی را تعقیب کرده باشد، شاهد این واقعیت است که جامعهی ایران یک جامعهی انفجاری و اعتراضی است. سالانه شاهد هزاران اعتراض کوچک و بزرگ در ایران هستیم؛ از اعتراضات و اعتصابات کارگری تا اعتصابات معلمین، بازنشستگان، زنان، جوانان، اقشار محروم، پرستاران و غیره. به این اعتبار جامعهی ایران امروز و یا در چند سال گذشته، یکی از معترضترین جوامعی است که میتوان دید. این قرار به طور مشخص بر سر این مبارزات و تلاش برای ارتقای این مبارزات است. طبیعتا این قرار و مجموعهی قرارهایی که در این کنگره به تصویب رسید، و از جمله قطعنامهای که به تصویب رسید، همه اجزای متفاوت یک پدیده و جهتگیری عمومی حزب ماست در یک دوره تاریخی معین، برای تقویت موقعیت کمونیسم و برای پیشبرد اموراتی که در دل این وضعیت کمونیستها و طبقه کارگر به پیروزی نزدیک بشوند و از دورهی تحولات اخیر سربلند بگذرند. آلترناتیو کمونیستی ما این است که این جامعه از دست جمهوری اسلامی و ارتجاع داخلی و منطقهای بتواند سربلند این پروسه را طی کند. قرار مبارزات جاری و تلاش برای ارتقای آن بخشی از این قرار و قطعنامههای کنگره است. كه همگی این جهت اصلی را دنبال میكنند.
تا جایی که به مبارزات جاری برمیگردد یک حقیقت وجود دارد؛ الان اگر به این اعتراضاتی که به آن اشاره کردم نگاه کنید یک پدیده در همهی آنها مشهود است: این اعتراضات حول مسئلهی معیشت میچرخد. تلاش برای بهبود شرایط، مبارزه علیه فقر و بیحقوقی و تلاش برای داشتن یک جامعهی برابرتر، انسانیتر و علیه استثمار و بردگیای که بورژوازی ایران و حکومتش به طبقه کارگر و اقشار محروم تحمیل کردهاند. به این اعتبار هرکس که فضای جامعهی ایران را نگاه کند، هرکس که سیمای این جامعه و اعتراضات جاری را رصد کند میبیند که این مبارزات عدالتخواهانه است و مُهر یک عدالتخواهی سوسیالیستی طبقه کارگر را بر خودش دارد. خواهان مساوات است، خواهان رفاه عمومی است و این را میتوان در هر مبارزه و اعتراضی دید. درنتیجه تا جایی که به ما و حزب ما برمیگردد تقویت این مبارزات برای ما حیاتی است. یعنی فکر میکنیم وضعیت و فضای اعتراضی جامعهی ایران و توازن قوای میان حاکمیت و مردم به جایی رسیدهاست که هر پیروزیای در هر مبارزهای برای مردم ایران، برای طبقهی کارگر و اقشار محروم به سکویی تبدیل میشود که تلاش کنند موقعیت خودشان را بهبود ببخشند و توازن قوا را به نفع خودشان عوض کنند و رژیم و بورژوازی ایران را یک قدم به عقب برانند و در عین حال مطالبات بعدی خودشان را مطرح کنند و قدمهای بعدی خودشان را بردارند. به این اعتبار وضعیت و فضای سیاسی ایران، همچنان که در بسیاری از مباحثات قبلی ما هم آمده است، طوری است که مردم از خیر جمهوری اسلامی گذشتهاند. جمهوری اسلامی نه از نظر اقتصادی پاسخی دارد، نه میتواند دورنمای روشنی در مقابل جامعه قرار بدهد و نه جامعه امیدی برایش مانده که در چارچوب این حاکمیت بشود به مطالبات و امیالی که معترضین، از بازنشستگان تا جوانان و کارگران، زنان و غیره ، با صدای رسا فریاد میزنند، رسید. به همین دلیل است که میگویم که مبارزات جاری با هر موفقیتی به معنای سکوی پرشی است برای طرح مطالبات دیگر و عقب راندن بیشتر حاکمیت.
در رابطه با خود این قرار: به طور واقعی نفس این مبارزات و نفس این پیروزیها برای حزب ما، به عنوان حزبی که مدافع برابری در این جامعه است و به عنوان یک حزب کمونیستی، که موفقیت در این مبارزات برایش اهمیت دارد، نفس توفیق در هر مبارزهای برای بهبود معیشت و تامین نانِ شب بخش محروم جامعه برای ما حیاتی است. این یک بخش از قرار است؛ یعنی نفس تلاش برای توفیق در مبارزات جاری.
در عین حال فکر میکنیم رمز پیروزی در این مبارزات اتحاد آن است؛ فرا رفتن از سطح محلی و فابریکی (کارخانهای) است و اتحاد فرامحلهای و سراسری بخشی از این مسئلهاست. بعلاوه فکر میکنیم تامین رهبری سوسیالیستی و رادیکال این اعتراضات در سطح محلی، منطقهای و حتی سراسری یک امر جدی است. تضمین توفیق در مبارزات بخشا در گرو این امر است. چیزی که بسیاری از کارگران سوسیالیست و رادیکال و انسانهای کمونیست و رادیکال هم برایش تلاش میکنند. حزب ما تامین این امر را وظیفهی خودش و هر کمونیستی در دل این مبارزات میداند. درنتیجه این جزو وظایف مهمی است که در دستور کار حزب ماست. در عین حال فکر میکنیم که طبیعتا یک حقیقت پا به پای پیشرفت مبارزات در جامعهی ایران در تمام سطوح آن -چه مبارزات کارگری، چه مبارزات زنان و محلات، و اقشار مختلف - اتفاق افتاده است و آن این است که این مبارزات به درجهی زیادی سازمان و رهبری پیدا کرده و بحث تکیه بر مجامع عمومی و تصمیم جمعی و شوراهای کارگری، همه اینها مطرح شدهاست و در بخشی از مبارزات موجود به آن تکیه شده است. هفت تپه و فولاد و بسیاری دیگر، نمونههایی از این امر هستند. اما تلاش برای اینکه این پدیده به مجامع عمومی و دخالت همهی کارگران و معلمان و بازنشستگان و منظم کردن مجامع عمومیشان و شکلدهی به یک اتحاد فرافابریکی و فرامحلی بیانجامد، یک امر حیاتی است و این بر دوش ماست و بر دوش حزب ما، به عنوان بخش متحزب کمونیستهای طبقه کارگر و بر دوش همهی کمونیستهاست.
علاوه بر این، اتفاقات دیگری در پیشروی جنبش کارگری به طور خاص و بخشهای دیگر جامعه اتفاق افتاده که آن هم حفاظت از رهبران و سخنگویان اعتراضات جاری است. این یک پدیدهی جدی است. رهبران کارگری و رهبران معلمان و بازنشستگان چشم و گوش این اعتراضات هستند و طبیعتا حاکمیت و پلیس سیاسی برای پروندهسازی علیه آنها و حتی ترور و از میان برداشتن آنها تلاش میکند. و همهی اینها پدیدههایی هستند که در تاریخ چهل و چند سالهی جمهوری اسلامی شاهد آن بودهایم. به همین دلیل حفاظت از رهبران و سخنگویان یک امر جدی برای حزب ماست و خوشبختانه این به یک سنت تبدیل شده است و تعمیم این سنت به بخشهای مختلف و تلاش برای حفاظت همه جانبه از آنها در دستور کار ماست.
آخرین نکتهای که در این قرار به آن اشاره شدهاست تلاشهای حاکمیت برای تفرقهافکنی است که همیشه وجود داشتهاست. چه ازطرف حاکمیت و ارگانهایش و چه از طرف جریانات قومی و ناسیونالیستی. لذا مبارزه و مقابله علیه هر گونه نفاق افکنی در صفوف طبقه كارگر و اقشار محروم جامعه به هر بهانهای -از جمله به بهانهی تفاوت قومی، زبانی، ملی، جنسیتی، مذهبی و ...- و ایستادن در مقابل هر تلاشی برای شقه شقه کردن این مبارزات و خنثی کردن این تلاشها را امر خودمان میدانیم. و طبیعتا – همانطور که در ابتدای قرار هم به روشنی گفتهایم – مسئولیتٍ این امر بر دوش ماست اما ما در این مسیر تنها نیستیم. این امر بدون دخالت مستقیم همهی فعالین کمونیست طبقه کارگر و كمونستها در صفوف زنان، معلم و دانشجویان و اقشار محروم مختلف جامعه، امکانپذیر نیست و همه را به دخالت در این امر دعوت میکنیم.
سونیا محمدی: سوال دیگری که از شما دارم این است که ارزیابی کلی شما درباره کلیت کنگره دهم چیست؟ کنگره و مسائل و مباحثی که در کنگره مطرح شد را چگونه دیدید؟
خالد حاج محمدی: در ابتدای صحبتهایم به نکاتی اشاره کردم. به قرارها و قطعنامههایی اشاره کردم که یک هدف واحد را دنبال میکنند و آن هم تقویت موقعیت کمونیسم و تقویت موقعیت حزب ماست و تلاش برای اینکه آیندهی ایران را کمونیستها رقم بزنند و نیروی طبقه و جنبشمان را حول آلترناتیو خودمان متحد کنیم. طبیعتا هر کنگرهای وظایف معین خودش را دارد و رنگ آن دورهی معین را بر خود دارد كه كنگره در آن اتفاق می افتد. و تا جایی که به کنگرهی ما هم برمیگردد به طور واقعی تمام قرارها و قطعنامههایی که در این کنگره مطرح شده است بر اولویتهایی تاکید دارد که در این دوره بر دوش ماست. به این اعتبار هم این کنگره بر مسائل مختلفی که در مقابل حزب ما و جنبش کمونیستی قرار دارد و بر پاسخ دادن به این مسائل در این دوره انگشت گذاشته است. و این اهداف متحقق شد. کنگره با سطح خیلی بالایی از دخالتگری و اتحاد سیاسی تمام قرارها و قطعنامههایی که در دستور خود داشت را تصویب کرد و یک همجهتی واقعی و جدی در میان نمایندگان کنگره و نامهها و پیامهایی که از تشکیلاتهای مختلف و رفقا و فعالین ما در ایران به دست ما رسیده بود مشاهده میشد. و حتی هیئتهایی از حزب کمونیست کارگری کردستانٍ عراق و حزب کمونیست کارگری عراقِ که در این کنگره شرکت کردند و یک هماهنگی و اتحاد بین نمایندگان حاضر در کنگره و این رفقا وجود داشت. طوری که کاملا محسوس بود که هم آنها و هم ما و هم پیامهایی که از تشکیلاتهای مختلف برای کنگره آمده بود – که تعدادی از این پیامها را هم منتشر کردهایم - بر مسائل واقعی و مشترکی انگشت میگذارند و درک مشترکی از اوضاع دارند. و این در کنگره بسیار برجسته بود. به این اعتبار من ارزیابی بسیار مثبتی از کنگره دارم. اما کنگره یک وظیفهی مهم دارد كه تامین شد و بقیه میماند دنبال كردن مصوبات و نقشه برای پراتیك آن که بر دوش مرکزیت و رهبری حزب قرار میگیرد. بخش اعظم قطعنامه وقرارها به اتفاق آراء تصویب شد و ما شاهد یک اتحاد جدی و خوشبینی در عین واقعبینی عمیق بودیم. به این اعتبار کنگره موفق بود و کار خودش را به خوبی انجام داد.
سونیا محمدی: پس با این تفاسیر باید به شما و رفقای حاضر در کنگره دهم و کلا تمام طبقه کارگر در ایران تبریک و خسته نباشید بگوییم. سوال دیگری که دارم مربوط به خوشبینیای است که دربارهی مبارزات آتی در ایران به آن اشاره کردید. با توجه به مباحثات مطرح شده در کنگره دهم تا چه حد میتوان به این تحولات خوشبین بود؟
خالد حاج محمدی: نه تنها در مباحثات کنگره بلکه در مباحثات پیش از کنگره توسط رفقا و کادر رهبری این خوشبینی مشهود است. ما کلا ارزیابی بسیار روشنی از فضای جامعهی ایران داریم و این بر کسی پوشیده نیست. من در ابتدای صحبتهایم هم به آن اشاره کردم که فضای اعتراضی جامعه چپ است. هر کس که نگاه بکند جای پای یک کمونیسم کارگری در اعتراضات بخشهای مختلف جامعه را میبیند. برای نمونه اگر به ده سال پیش ایران برگردیم و از زاویهی بیرون از جامعهی ایران نگاه کنیم میبینیم که شخصیتهایی که مشهور بودند و مدیای غربی و محلی پشتشان بود شخصیتهای دو خردادی، شخصیتهای نیمه منتقد و لیبرال همراه حاکمیت و یا منتقد آن و جمعی از شاعران و نویسندگان بودند که امری عادی بود. اما اکنون را اگر نگاه کنید میبینید که این رهبران کارگری هستند که به عنوان شخصیتهای صالح جامعه مشهور هستند. مدافعان واقعی برابری زن و مرد هستند که مشهور شدهاند. کمونیستهای جوان و دو آتشه که خواهان عدالت و برابری هستند به عنوان شخصیتهای جامعه مطرح شدهاند. شما اگر نگاه کنید میبینید که بسیاری از انسانهای رادیکال و انساندوست، به عنوان شخصیتهای صالح و نه تنها به عنوان نمایندگان محلی مثلا هپكو، فولاد و هفت تپه یا نفت، بلکه به عنوان شخصیتهای سیاسی جامعه اسم در کردهاند.
به این اعتبار جایگاه چپ و کمونیسم، جایگاه جریان مارکسی و كمونیسم نوع ما در اعتراضات و اعتصابات مشهود است. کمونیسم در این جامعه خوشنام است. بسیاری از انسانهای رادیکال آن جامعه بدون ترس میگویند ٬٬بله، من کمونیست هستم٬٬ و این را به جمهوری اسلامی تحمیل کردهاند. جمهوری اسلامی مجبور است آن را بپذیرد و سالیان سال است که این را پذیرفتهاست. اینها نشانهی این است که زمینههای رشد کمونیسم خیلی بالاست. حزب ما به عنوان جریانی که تقریبا از قیام به بعد به عنوان یک جریان شاخص در کمونیسم ایران مطرح بوده و حیات داشتهاست شناخته میشود. حزبی که کمونیسمش را از مارکس گرفته و یک تاریخ مبارزهی جدی چهل ساله را پشت سر خود دارد. و حزب حکمتیست(خط رسمی) کل این کمونیسم را در تمام این دورهاش نمایندگی می کند و کل این تاریخ را به هم وصل کرده و مدافع و پرچمدار و امتداد آن است. این کمونیسم در جامعهی ایران جای پا دارد. بحث من تنها تشکیلات نیست، بحث من بر سر جنبشی است که همین سیاستهای كه ما فروموله بیان كرده ایم و خواستهها را دارد. اینها همه موقعیتهای بسیار ارزشمندی هستند و من به این اعتبار خوشبین هستم.
اما باید تاكید كنم كه اینها به این معنا نیست كه ما فكر میكنیم مانعی بر سر راهمان نیست. موانع جدی در راه است. کسی برای کمونیسم در آن جامعه فرش قرمز پهن نکرده. راه همواری در مقابل ما نیست. من فکر میکنم که یک دورهی جدال جدی در مقابل ماست. هر زمان احساس کنند کمونیسم دارد به یک پدیدهی تودهای و زمینی و واقعی مانند الان كه به سمت میرویم- تبدیل میشود تلاش میکنند علیه آن نقشه بریزند، صفبندیهای موجود را به هم بریزند، اختلافات درونی بورژوایی حکومتی و غیر حكومتی را علیه این كمونیسم كاهش دهند و حتی ارتجاع به این امر خدمت كند. همهی اینها پدیدههایی است که حزب ما به آن پرداخته و تلاش کرده که با یک نگاه واقعبینانه و عینی آنها را ببیند. موانع راهمان را میشناسیم و از بیان آن ابایی نداریم و فکر میکنیم که باید با چشمانی باز وارد این دوره بشویم و این کار را میکنیم. در عین حال فکر میکنیم که نهایتا آن چیزی که بُرد بالایی دارد تغییر موقعیت حزب و کمونیسم است به عنوان حزب و جنبشی که میتواند آیندهی ایران را رقم بزند، میتواند خوشبختی به ارمغان بیاورد و به بردگی پایان بدهد. به طور واقعی اگر این اتفاق در ایران بیافتد، جامعهای صنعتی با سابقهی چند بار انقلاب با یک پرولتاریای بزرگ، هشیار و به درجهی زیادی خودآگاه و حتی بخشا متشکل، اتفاقی جهانی خواهد بود و تاثیرات آن محدود به ایران نخواهد ماند و ابعاد وسیعتری پیدا خواهد کرد. به همین اعتبار حساسیت بسیار بالایی به کمونیسم، خصوصا کمونیسم نوع ما و جنبش طبقه کارگر، در آن جامعه وجود دارد. درنتیجه وضع منطقه و دخالتها و مسائلی که وجود دارند همهی اینهادر مقابل ماست و اما فکر میکنم زمینههای واقعی و عینی بسیار جدیای برای رشد این كمونیسم و بزرگ شدن ما وجود دارد. نیروی جدیای در میدان است. خود حزب حکمتیست (خط رسمی) ثابت كرهد است كه اهل این كار است و تاریخ پر افتخاری دارد. منابع تئوریک و سیاسی بیشماری دارد. مراحل مختلفی را طی کردهاست. و یک جنبش کارگری قدرتمند با کمونیسم و عدالتخواهی کارگریای که بسیار عیان است و رنگ خودش را به همه چیز زدهاست را داریم. ارتجاع محلی و ارتجاع حاکم مجبور است بپذیرد و پرچمهایی بردارد که بتواند اینها را خنثی کند.
درنتیجه من خوشبین هستم اما فکر نمیکنم همهچیز هموار است و حداقل ما حزبی هستیم که فکر نمیکنیم که همهچیز گل و بلبل است و همهچیز آمادهاست. خیر، اینطور نیست. انواع و اقسام نقشهها در راه است. انواع و اقسام توطئهها علیه ماریخته میشود و تاریخ گذشتهی ما و تجربه قیام ایرانهم نشان داده است و ما این حقایق را در نظر داریم. و حزب ما به این آگاه و هشیار است و بر جنبش و بر بسیاری از انسانها و کمونیستهای آن جامعه متکی است، مستقل از اینکه امروز عضو حزب ما باشند یا نه. آنها بخشی از جنبش کمونیستی و پایههای کمونیسم در ایران هستند. و ما همه به یک جنبش معین تعلق داریم. به همین دلیل ما برای تقویت موقعیت این حزب، بزرگ کردن آن، فراخوان به این رفقا که این حزب را انتخاب کنند، تلاش میکنیم. این حزب تنها حزبی است که تمام قد از کمونیسم دفاع میکند، از برابری و عدالت و حکومت کارگری دفاع میکند. و بر سرِ این خواسته ها با هیچکس سر سازش ندارد. و فکر میکنم که باید تعجیل کرد و این دوره را فهمید و فکر میکنم که کنگره دهم بسیار واقعبینانه روی این مسائل انگشت گذاشت.