بشریت برای تنفس نسیم سوسیالیسم به میدان می آید
جنگ در اوکراین ادامه دارد اما ابعاد تاثیرات بلافصل اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک آن نه فقط در اوکراین و اروپا که در خاورمیانه، در افریقا، امریکا و خاور دور، هر روزه گسترده تر و عمیقتر میشود.
بحران نان و خطر قحطی و مرگ در افریقا، کمبود مواد غذایی و مواد خام در اروپا و امریکا، بازار داغ فروش اسلحه و تورم و گرانی در اورپا، گسترش فقر و مردمی که زیر خط فقر زندگی میکنند، گوشه ای از تاثیرات این جنگ بر زندگی میلیاردها انسان کره خاکی است. بورژوازی جهانی که زمانیکه پای پول در میان باشد، اهل هیچ "نازک دلی" انساندوستانه ای نیست، تبدیل این فقر و فلاکت به شورشها و خیزشهای اجتماعی را روزانه مونیتور میکند و برای پیشگیری از آن در مخمصه گیر کرده است.
علاوه بر تاثیرات این جنگ بر تشدید بحران اقتصادی و به خطر انداختن زندگی میلیونها انسان در سرتاسر کره خاکی، مهیا شدن فضا برای تحرک راست افراطی در غرب، باز شدن میدان برای تعرض دول ارتجاعی به مردم و پیشبرد سیاستهای دست راستی و فاشیستی خود، رنگ خود را بر جهان امروز زده است. زیر سایه جنگ در اوکراین، "خطر جنگ جهانی سوم" و تمرکز جهان بر این جنگ، زیر سایه تمرکز شبانه روزی میدیای دست راستی بر جنایات یکی از طرفین جنگ در اوکراین و تبلیغات کثیف و دست راستی حول آن، امریکا رژیم چینج "غیر خونین" و "متمدنانه" در پاکستان را سازمان داد، دولت فاشیست اسرائیل در ادامه سیاستهای نژادپرستانه خود حمله به مردم فلسطین را آغاز کرد، طالبان در افغانستان تعرضی وسیع را به آخرین بازمانده های حقوق زنان و مردم افغانستان سازمان داد و خبر از بازگشت داعش به افغانستان است، جمهوری اسلامی همزمان با موج جدید دستگیری ها، تعرض به حقوق زنان و کارگران، راه اندختن دوباره بساط اعدام در ملاء عام، تعرض فاشیستی به شهروندان افغانستانی را رسما و علنا سازمان داد، دولت بریتانیا تبعید پناهچویان به رواندا را تصویب کرد و بالاخره دادگاه عالی بریتانیا انتقام بورژوازی جهانی را از افشا جنایات جنگی و فساد و توطئه گری شان را با تائید حکم استرداد آسانژ به امریکا از میدیای آزاد گرفت و دستگاه پروپاگاند جنگی شان انعکاس همه این وقایع را در زیر سیل اشک تمساح شان برای "مردم اوکراین" خفه کردند.
اما مدتها است دول بورژوایی و میدیای رسمی و فاسدشان حرف آخر را در مورد فضای سیاسی و اجتماعی جامعه بشری نمیزنند. مدتها است شهروندان جهان تصویر خود از جنگ در اوکراین، سوریه، عراق، لیبی، افغانستان و ....، از سعادت، آزادی، رفاه و امنیت و... را از دریچه دوربین های هالیود و گزارشات "خبرنگاران" و مفسرین "شرافتمند" و "مستقل" بی بی سی و سی ان ان و ....، نمیگیرند. پرونده قدرتهای جهانی در سی سال گذشته، این قهرمانان "دمکراسی" و "بازار آزاد" و "صلح جهانی" سیاه تر و سنگین تر از آن است که بتوانند عقربه ها را به عقب برگردانند. امروز دیگر احیا دوره "پرافتخار" پایان جنگ سرد و تحمیل یک دوره دیگر از استیصال، نا امیدی و بی افقی نسبت به آينده، تحمیل یکدوره از پوچی و سردرگمی و تیر خلاص زدن به هر ایده برابری طلبانه و آزادیخواهانه و آرمانهای انسانی بشریت قرن بیست و یک و بازگشت به "دوره برزخ" و بردن بشریت به دوره کما و خلاء ایدئولوژیک و سیاسی ممکن نیست! برعکس همنوایی بخشهای مختلف بورژوایی، از راست تا چپ، از مذهبی تا سکولار، از غربی تا شرقی، از دمکرات تا مستبد، از پوزیسیون تا اپوزیسیون، در سازمان دادن جنگ و کشتار، در تحمیل فقر و فلاكت، در ناایمن کردن جهان، در تخریب محیط زیست و ....، مردم شرافتمند، مترقى و آزاديخواه را یکبار دیگر به سوی تنها آلترناتیو ممکن، رادیکالیسم کارگری، برای مقاومت و پس زدن این هجمه جهانی علیه زندگی و سعادت خود سوق داده است.
جنگ در اوکراین و سیاست دول و احزاب مختلف چپ در برخورد به آن یکبار دیگر پوچی راه حل های بورژوایی و صلاحیت احزاب سنتی چپ بورژوایی در حل این معضلات را در مقابل شهروندان اروپا قرار داد. بحران در حزب چپ آلمان و استعفا تعدادی از اعضا رهبری آن و بالاخره دبیر این حزب، شکست حزب چپ در انتخابات فرانسه، دنبالچه ناتو شدن حزب کارگر در بریتانیا، پرونده سیاه تونی بلرها، بعنوان رهبر یک حزب چپ، در کنار پیوستن روسیه، قبله آمال چپهای پرو-روس، به کمپ "اشغالگران" و میلیتاریستها، همه و همه بی خاصیت شدن چپ بورژوایی را در مقابل مردم قرار داده است.
مقاومت در مقابل این تعرض، تلاش برای استشمام هوایی که بوی کثافات ناسیونالیستی، میلیتاریستی و فاشیستی نداشته باشد، آغاز شده است. در کنار بی اعتمادی مطلق اکثریت مردم در غرب به میدیا و دولتها و برگرداندن سرها به سوی مقابله با تعرض به معیشت، تظاهراتهای ضد جنگ با شعار "نه به ناتو"، "نه به پوتین" در آلمان، مقاومت مردم در فرانسه در مقابل دو جریان راست و فاشیست با شعار "نه ماکرون، نه لوپن"، امنتاع کارگران بنادر در ایتالیا از بار زدن تسلیحات نظامی به اوکراین به نام "کمکهای بشردوستانه"، گوشه هایی است از مقاومت در مقابل این تعرض و لجام گسیختگی راست.
جنگ اوکراین عقربه ها را به عقب و به دوره "پایان تاریخ" و "مرگ کمونیسم" برنمیگرداند، برعکس راه پیشروی را روشن تر در مقابل مردم جهان و بویژه طبقه کارگر جهانی قرار داده و سوسیالیسم را بعنوان تنها راه حل واقعی برای پایان دادن به این جهنم و خروج از این لجنزار در مقابل بشریت قرار داده است.