گفتگوی با رادیو نینا
آسو سهامی: امسال هم مثل هر سال طبقه کارگر در استانه روز جهانی کارگر اول ماه مه است و به استقبال آن می رود. سوال من این است که طبقه کارگر امروز به نسبت سال و سال های قبل در چه وضعیتی قرار دارد؟

مظفر محمدی: در یک دهه اخیر و بخصوص سال های اخیر طبقه کارگر ایران پیشروی چشم گیری داشته است. صرفنظر از این که مطالبات کارگران تماما متحقق نشده اما قدرت طبقه کارگر امروز به درجه ای از اتحاد و انسجام درونی و به تشکل و مبارزه رادیکال دست پیدا کرده و از جنبش های بورژوایی فاصله گرفته و استقلال طبقاتی به دست آورده و حفظ کرده است.
همه میدانیم که سال ها است حقوق های معوقه یعنی کار کردن بدون گرفتن دستمزد در اخر هر هفته یا ماه مثل زنجیری بر دست و پای بخش بزرگی از کارگران بود و فقر و سفره خالی کمر کارگران و خانواده های کارگری را خم کرده بود. امروز ولو در میان بخش هایی هنوز حقوق های معوقه وجود دارد اما بخش های مهمی از طبقه کارگر از حالت دفاعی به تعرض دست زده است. حتی در بخش هایی مثل پتروشیمی ها و نفت و گاز دستمزدهای بیشتری را به کارفرماها تحمیل کرده اند.
موضوع دیگر ویژگی این دوره مساله اتحاد و تشکل کارگری است. در تمام این دهه های اخیر تشکل های دولتی شورای اسلامی و خانه کارگر در کنترل مبارزات کارگری و بازدارندگی آن از به میدان آوردن قدرت اتحاد و اعتراض رادیکال کارگری، نقش مخرب ضدکارگری داشتند. طرح مساله مجامع عمومی و شوراهای کارگری میخ اخری بر تابوت ان تشکل های زرد و سیاه ضد کارگر است. مجمع عمومی کارگری و اداره شورایی  ابتدا از هفت تپه پراتیک شد و به عمل در آمد و  می رود تا بخش های مهم طبقه کارگر را در بر بگیرد. مجامع عمومی با شکوه کارگران هفت تپه و شعار اداره شورایی جامعه و شوراهای مردمی، مثل بمبی است که زیر پای نظام سیاه سرمایه داری در ایران منفجر شد. مجامع عمومی و شوراهای کارگری می روند تا به یکه تازی کارفرماها و سرمایه داران و دولت در بیحقوق کردن کارگران، تحمیل دستمزدهای نازل، باز بودن دستشان در اخراج کارگران، ایجاد تفرقه در صفوف کارگران و غیره خاتمه بدهند. رهبران و آژیتاتورهای کارگری با اتکا به مجامع عمومی و قدرت اتحاد و همبستگی منفعت کارگران را نمایندگی می کنند. وقتی کارگران هفت تپه کارفرمای اختلاسگر و فاسد و دشمن سر سخت کارگران را از شرکت بیرون کردند و شرکت را ملک و مال جامعه تعریف کردند، نشان داد که کارفرماها در هر کجا و در هر بخش صنعتی نمی توانند فعال مایشا باشند و هر غلطی دلشان خواست بکنند.
خلاصه، امسال و در استانه ی اول مه یازدهم اردیبهشت طبقه کارگر ایران متحد تر و قدرتمند تر و با اعتماد به نفس بیشتر به استقبال این روز می رود. امروزه سرمایه داران و دولتشان و  جنبش های مختلف بورژوایی در موقعیتی هستند که نمی توانند به آسانی و کمافی سابق یکه تازی کنند، به کارگران زور بگویند، دستمزد کارگران را بموقع نپردازند، به مطالبات کارگری دهن کجی کنند و طفره بروند. و این آغاز پایان قلدری و زورگویی سرمایه داران و دولتشان است. اول مه امسال مهر این دوره ی طبقه کارگر متحدتر و قوی تر را بر خود دارد. بورژوازی ایران و دولتمردانش امروز با چنین نیروی مواجهند. سیلی کارگر را تجربه کرده اند. و این تازه شروع کار است.
 
آسو سهامی:  با توجه به موقعیتی که شما از طبقه کارگر امروز ایران تصویر و تعریف کردید، در اول مه امسال چه اتفاقی قرار است بیفتد؟

مظفر محمدی:
به نظر من اولین اتفاقی که انتظار می رود بیفتد این است که روز جهانی کارگر مهر پیشروی های طبقه کارگر را برخود داشته باشد و آن را منعکس کند. برای مثال اگر کارگران نفت و فولاد و هفت تپه توانستند مجامع  عمومی بزرگ برپا کنند، اعتصابات با شکوه و تجمعات توده ای پر قدرت برگزار کنند، روزها و هفته ها خیابان های شهرها را قرق کنند، سمپاتی و حمایت مردم شهر را به مبارزه شان جلب کنند...، قاعدتا کارگران و خانواده هایشان باید بتوانند اول مه یازدهم اردیبهشت هم تجمعات و میتینگ های با شکوه برپا کنند.
موضوع دیگری که در روز کارگر از اهمیت بالایی برخوردار است این است که این روز باید تعطیل باشد. تا امروز کارفرماها با حمایت پلیس دولت، اول مه را نمی گذارند تعطیل شود. تعطیلی روز کارگر یک گام دیگر در پیشروی جنبش مستقل کارگری است. تعطیلی اول مه به کارگران و بهمراه خانواده هایشان در هر شهرو منطقه ای، این فرصت را می دهد که دور هم جمع شوند و مراسم کارگری اول مه را برگزار کنند. برای مثال تعطیلی روز کارگر به کارگران شرکت نفت و پتروشیمی ها و غیره که بین پروژه ها و پیمانکاری های مختلف تقسیم و متفرق شده اند، این امکان و فرصت را می دهد که در این روز جمع شوند، دیوار تفرقه را بشکنند و اتحاد و همبستگی شان را نشان دهند. اول مه باید تعطیل شود. پافشاری براین موضوع، بسیار با اهمیت است. در حالی که حتی در اسناد دولتی این روز تعطیل اعلام شده است
 
آسو سهامی: اول مه و روز کارگر موفق، چه خصوصیاتی دارد. کارگران در این روز چه هدف و یا مطالباتی دارند؟

مظفر محمدی:
اولین خصوصیت اول مه، روز کارگر این است که این روز روز هیچ جنبش دیگر نیست. یا روز ملی و قومی و مذهبی نیست. اول مه روز کارگر است بعنوان طبقه ای واحد در ایران و بعنوان بخشی از ارتش جهانی طبقه کارگر. روزی است که طبقه کارگر در هرکجای جهان یک منفعت واحد و یک هدف واحد دارد و آن علیه نظام سرمایه داری است. طبقه واحد و جهانی کارگران به طبقه واحد و جهانی سرمایه داران اعلام می کند که نظام سود و سرمایه و کار و بردگی مزدی ازلی و ابدی نیست. طبقه کارگر جهانی را می خواهد و می سازد که سوسیالیسم و ازادی و برابری به معنای واقعی برقرار است.
طبقه کارگر سرباز و سیاهی لشکر هیچ جنبشی نیست. جنبشی مستقل و روی پای خود است. دشمنان طبقه کارگر تلاش می کنند کارگران را بخشی از مردم، بخشی از خلق، بخشی از هم وطن ها و غیره تعریف کنند. طبقه کارگر نه بخاطر این که نامش کارگر است بلکه بخاطر نقشش در تولید و خدمات در جامعه او را به طبقه اصلی در مقابل طبقه سرمایه دار تبدیل کرده است. جامعه بدون کار کارگر می ایستد. این را هر بچه دبستانی می فهمد. طبقه بورژوا و سرمایه داران هم از راه زور و سرکوب  و هم از راه  تفرقه در صفوف طبقه کارگر، این طبقه  را تحت استثمار و بهره کشی و تسلط خود در آورده اند. تا زمانی که قدرت دست طبقه سرمایه دار است، این وضعیت ادامه دارد. به همین خاطر است طبقه کارگر مدعی است و اعلام می کند که باید قدرت دست من باشد. قدرت دست نیرویی باشد که عملا چرخ های اقتصاد و تولید  را می چرخاند و همه ی نعمات جامعه محصول کار او است. بورژوازی و احزاب و جنبش هایش هیچ منفعتی از کارگران و زحمتکشان را نمایندگی نمی کنند. برعکس این اقلیت  سودجوو مفتخور مانع رشد و پیشرفت و تعالی انسان کارگر و زحمتکش است. مانع ازادی و برابری است که طبقه کارگر خواهان آن است. تا زمانی که بورژوازی در قدرت باشد آب خوش از گلوی طبقه کارگر که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند، پایین نمی رود. 
این ها اهداف و ادعانامه ی روز جهانی کارگر علیه نظام سرمایه داری است.

 شما از مطالبات گفتید. که روز کارگر چه مطالباتی دارد.
به نظر من اهمیت اول مه در طرح مطالبات کم یا زیادش نیست که معمولا در قطعنامه های مختلف ردیف می شوند. اهمیت اول مه در این است که کارگران در قامت یک طبقه چه در یک کشور و چه در سطح بین المللی می ایستد و به طبقه سرمایه دار مقابل خود می گوید، روابط و مناسباتی که بورژوازی به اکثریت جامعه تحمیل کرده است قابل قبول نیست. اهمیت اول مه در نقد تمام و کمالی است که طبقه کارگر به جامعه سرمایه داری دارد.
برده ها روابط و مناسبات صاحب برده و برده را نپذیرفتند. این نظام از بین رفت و تمام شد. رعیت ها روابط ارباب و رعیتی را نپذیرفتند و این نظام برافتاد و تمام شد. طبقه کارگر هم رابطه کار و سرمایه را که براساس بالادستی بورژوازی و فرودستی کارگر است را . این نظام هم باید بر بیفتد و تمام شود.
 
طبقه کارگر این نظم ظالمانه و نابرابر و ناعادلانه را نمی پذیرد. و این ادعانامه مطالبه ی طبقه کارگر از بورژوازی نیست. بورژوازی به میل خود و از سر ترحم یا شرافتی که ندارد دست از بهره کشی از کارگر بر نمی دارد. باید از او گرفت. ادعانامه ی طبقه کارگر گرفتن قدرت از بورژوازی و نگه داشتن آن در دستان خودش است. قدرت و ثروتی که دیگر در دست اقلیتی نیست، مال کل جامعه است.
در نتیجه اگر در اول مه و در بیانیه و قطعنامه های کارگران مطالباتی مطرح می شود، این خواسته ها نباید بر ماهیت و ادعانامه ی طبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری سایه بیندازد. کارگران بخش های مختلف در مبارزات و اعتراضات و اعتصابات خود مطالباتشان را مطرح می کنند و برایش می جنگند. اما جنگ اول مه طبقه کارگر بر افراشتن پرچم طبقه ای است که می گوید نظام بردگی مزدی را نمی پذیرد. می خواهد قدرت دست خودش باشد. بدون کسب قدرت روابط و مناسبات ظالمانه ی سرمایه داری از بین نمی رود. پس اول مه برای کارگران اولا خودنمایی بعنوان یک طبقه واحد و متحد است و دوما اعلام می کند که قدرت باید دست کارگر باشد. 
اول مه زمانی موفق است که اگر میکروفون را جلو هر کارگری بگیری و از او بپرسید روز کارگر برای شما چه معنی دارد،  بگوید امروزبرای من روزیه که بهمراه همه هم طبقه ای هایم در سراسر ایران و همه هم طبقه ای هایم در سراسر جهان اعلام می کنیم که نظام کار مزدی و بهره کشی از گرده طبقه ی کارگر از جانب سرمایه داران قابل قبول نیست. نظامی که طبقه کارگر برایش می جنگد سوسیالیسم است. برابری کامل انسان ها است. در سوسیالیسم کارگری اقلیت سرمایه دار مفتخور و سوار بر گرده اکثریت کارگران وجود ندارد. نظام طبقاتی جامعه باید بر بیفتد و برابری و ازادی بی قید وشرط برقرار شود. این پیام اول مه کارگران است. با این اعلام و ادعا هر کارگری که شب به خانه بر می گردد، خود را عضو یک طبقه چند ده میلیونی در ایران و چند میلیاردی در جهان می بیند. این اتحاد طبقاتی برای فردای اول مه کارگران الهام بخش اعتماد به نفس، احساس قدرت و وحدت در مبارزه برای مطالباتش و در جنگ  جدال روزمره کارگران با کارفرمایان و دولتشان است.
امروز ما شاهد بحران اقتصادی و بلبشو سیاسی در نظام بورژوایی حاکم ایران هستیم. بعد از اول مه اتفاقی که باید بیفتد این است که این بورژوازی بحران زده، تا مغز استخوان فاسد و دزد، ضد کارگر، ضد زن و ضد تمدن و انسانیت خودش را در مقابل طبقه کارگری ببیند که آگاهی طبقاتیش و اتحادش و روابط بین رهبرانش محکم تر شده است. برای بورژوازی و حکامش اعتراض مداوم برای معوقه ها یا مطالبات دیگر امری عادی و حتی از نظر خودشان قابل چشم پوشی است. اما ظاهر شدن کارگران مثل یک طبقه واحد و متحد و خودآگاه و مدعی کسب قدرت برایشان کابوسی مرگبار است. این قدرت عظیم خواب را از چشمان دشمنان طبقاتی کارگران می رباید و توازن قوا را برای جدال های مستمر و مطالبات و خواستها به نفع طبقه کارگر تغییر می دهد.
 
آسو سهامی: شما درصحبت تان از استقلال طبقاتی کارگران گفتید. استقلال طبقه کارگر از که و برای چه؟

مظفر محمدی:
من در اول صحبتم گفتم روز کارگر فقط متعلق به طبقه کارگر است. هر سال رژیم تلاش می کند از طریق نهادهای ضدکارگری خانه کارگر مراسماتی برگزار کند و به تعدادی از کارگران به قول خودشان نخبه و برتر جایزه بدهند. کارگر نخبه برای دولت و کارفرما یعنی کارگر خاموش و سربزیر و مطیع کارفرما و کسی است که منفعت کارفرما را بیشتر از منفعت خود و همکارانشش پاس می دارد.
 
استقلال طبقاتی کارگران به این معنا است که این طبقه هیچ سنخیت و منفعت مشترکی با تشکل های ضد کارگری شورای اسلامی، خانه کارگر و احزاب و جنبش های بورژوایی سبز و سیاه و غیره  ندارد. طبقه کارگر با تشکل های فابریکی و منطقه ای و سراسری اش، با مجامع عمومی و شوراهایش و با ضدیتش با نظام سرمایه داری، در جامعه ظاهر می شود. این استقلال واقعی طبقه کارگر است.
در ایران ما جنبش های اجتماعی دیگر از جمله جنبش معلمان و بازنشستگان و جنبش زنان و در مقاطعی جنبش دانشجویی... را داریم. سمپاتی و دوستی و همبستگی این جنبش ها به طبقه کارگر و جنبش کارگری در میتینگ ها و تجمعات و تظاهرات شان با شعار "کارگر، معلم، دانشجو اتحاد..."، خودش را نشان داده است. این که سرها به طرف جنبش طبقاتی کارگران بر می گردد، نشان از موقعیت قدرتمند این طبقه در جامعه و در جدال با سرمایه داری است.  جنبش های اجتماعی "غیرکارگری"، بهر درجه با مطالبات و منفعت طبقه کارگر و مبازه طبقاتی برای انقلاب سوسیالیستی و پایین کشیدن نظام سرمایه داری، آگاه باشند و نزدیک باشند، پشتوانه و حامی خوبی برای طبقه کارگر هستند و هر گام پیروزی و پیشروی جنبش کارگری، پیروزی آن ها هم هست.
جنبش کارگری در حاشیه هیچ جنبش دیگری نیست و معیار دوری یا نزدیکی احزاب و جنبش های توده ای خیابان و غیره، با میزان همسویی با مبارزه طبقاتی و افق سوسیالیستی کارگری، سنجیده می شود. برای مثال رهایی واقعی زن در گرو رهایی جامعه با قدرت گیری طبقه کارگر و کمونیسم و برقراری جامعه سوسیالیستی، آزاد و برابر است. پذیرفتن این واقعیت که طبقه کارگر نه بخاطر تقدس نام کارگر یا بخاطر تعداد روشنفکران و تحصیلکردگان در صفوف طبقه کارگر، بلکه بخاطر موقعیت خطیر طبقه کارگر در تولید و گرداندن چرخ های جامعه است. کسی نمی تواند منکر باشد که بدون کارگر جامعه می ایستد. این برای دیگر بخش های جامعه صدق نمی کند. به همین دلیل است طبقه کارگر نقش رهبری کننده در انقلاب برای بزیر کشیدن دولت سرمایه داران و خلع ید از مالکیت بورژوازی و برقرای جامعه سوسیالیستی دارد.
 
اسو سهامی: شما از رابطه جنبش های اجتماعی با جنبش و مبارزه طبقاتی کارگران گفتید. امسال شورای هماهنگی معلمان روز 11 اردیبهشت و روز کارگر را فراخوان تجمع معلمان صادر کرده اند. ایا این اتفاق نشانه همبستگی جنبش های مختلف و در اینجا معلمان با کارگران است ؟ این همزمانی را چگونه می بینید؟

مظفر محمدی:
من رابطه با استقلال طبقاتی کارگران از دیگر جنبش های اجتماعی و معیار دوری و نزدیکی این جنبش ها به مبارزه طبقاتی و افق سوسیالیسم در جواب سوال قبلیتان اشاره کردم.
این که شورای هماهنگی معلمان تصادفا و یا آگاهانه 11 اردیبهشت روز کارگر را برای تجمع و اعتراض در تهران جلو مجلس و در شهرستان ها جلو ادارات آموزش و پرورش فراخوان داده اند، اطلاع ندارم.
 
اما هر چه هست، مبارزه و اعتراض معلمان، جنبشی مستقل با مطالبات معین خود است. همزمانی اعتراض معلمان با روز کارگر، چیز متفاوتی به این جنبش اضافه نمی کند. همین شورای هماهنگی معلمان اول مه را به کارگران تبریک گفته و از مبارزات کارگران حمایت کرده اند، نشان از آگاهی طبقاتی معلمان و تعلق خاطرشان به طبقه کارگر است.
همزمانی تجمع معلمان با روز کارگر، به این معنی نیست که کارگران هم جلو مجلس یا ادارات آموزش و پرورش به تجمعات معلمان می پیوندند. خود معلمان هم این تقاضا یا توقع را نداشته اند. ولو بعضی از مطالبات معلمان عمومی تر و به جامعه مربوط است از قبیل آموزش رایگان و غیره اما روز جهانی کارگر نه کارش طرح مطالبات است و نه مکان ابراز وجودش جلو مجلس یا ادارات اموزش و پرورش.
فراخوان و ادعایی هم در حاشیه ی جنبش اول مه مطرح شده که می گوید، روز کارگر را بخاطر تجمعات معلمان به روز اعتراض سراسری تبدیل کنید! این فرمان قیام سراسری، نشان پرت بودن از تحولات جامعه، جایگاه جنبش های اجتماعی و توازن قوا و یک اتوپی گمراه کننده است!
 
آسو سهامی: بعنوان اخرین سوال، شما  تلاش های فعالین و رهبران کارگری برای تدارک اول را چگونه می بینید؟ و کلام آخرتان در باره 11 اردیبهشت  روز کارگر 1401 و ما در کجای این اوضاع قرار داریم؟

مظفر محمدی:
 من از استقلال طبقاتی کارگران حرف زدم و باز اینجا تاکید می کنم  که اول مه روز کارگر است نه هیچ بخش و جناح و جنبش دیگر.  امسال ما می بینیم که بخش هایی از طبقه کارگر ایران برگزاری اول مه را تدارک می بینند و تصمیم دارند بهر شکل ممکن صدای کارگران جهان متحد شوید  و سرود انترناسیونال در فضای شهرهای ایران طنین انداز شود.
موضوع دیگری که من باز تاکید می کنم این است که روز کارگر باید تعطیل باشد. اگر این اتفاق بیفتد، کارگران و رهبران شان می توانند مکان های معینی در شهرهای بزرگ و کوچک را برای تجمع و میتینگ کارگری خود انتخاب می کنند. در تجارب تا کنونی بخصوص در سطح شهری، کارگران تجربه ی کمیته های برگزاری روز کارگر را دارند. کمیته هایی که از نمایندگان کارگران بخش های مختلف تشکیل می شوند و می توانند صدها و هزاران کارگر و خانواده های کارگری را در شهرهای بزرگ و کوچک برای برگزاری اول مه بسیج کنند.
خانواده های کارگری جزئی از طبقه کارگر است. جمع شدن خانواده های کارگری، متحد شدن و احساس رفاقت و اتحاد و آگاهی طبقاتی در صفوف طبقه کارگر هدف اساسی اول مه روز کارگر است.
لازم است خاطر نشان کنم که اگر تعطیلی اول مه میسر نشود که امیدوارم چنین نشود، تجمع کارگران در میانه ی کار و ساعت معینی در محل کار کاملا ممکن است.
در مورد قطعنامه های کارگری در اول مه اگر طبقه کارگر به صدور یک ادعانامه ی مشترک و سراسری نمی تواند دسترسی پیدا کند، اما در سطح منطقه ای و مراکز بزرگ صنعتی نزدیک بهم و در یک منطقه این امکان وجود دارد. برای مثال در جنوب ایران مراکز صنعتی بزرگ مثل نفت و پتروشیمی ها و فولاد و کشت و صنعت نیشکرهفت تپه قرار گرفته اند. و بطور قطع می توان گفت که شبکه های ارتباطی بین فعالین و رهبران  کارگری و سخنگویان کمونیست و سوسیالیست طبقه کارگر وجود دارند. هماهنگی و همبستگی و همزمانی بزرگداشت اول مه در این مراکز صنعتی بزرگ جنوب ایران و صدور قطعنامه مشترک دور از دسترس نیست و امکانپذیر است. این قطعنامه ی مشترک هم می تواند مبنایی برای دیگر بخش ها و مراکز کارگری بزرگ و کوچک در سراسر کشور باشد.
 
این که ما چکار می کنیم؟  ما بخشی از تلاشی هستیم که این روزها فعالین و رهبران و کمونیست های صفوف طبقه کارگر برای تدارک اول مه با شکوه انجام می دهند. ما بهمراه کارگران کمونیست و سوسیالیست جنبش طبقه کارگر در تمام سال و در مبارزات و اعتصابات کارگری، برای تحکیم و گسترش اتحاد کارگری و بویژه اتحاد فعالین و رهبران کارگران تلاش کردیم و علیه تفرقه در صفوف طبقه کارگر ایستاده ایم. مثل تقسیم و تفرقه میان کارگر کرد و ترک و فارس و عرب و بلوچ و غیره،  میان کارگر صنعتی و غیره صنعتی، میان کارگر در رشته های خدمات و تولیدی، میان کارگر زن و مرد و میان  کارگر ایرانی و افغانستانی غیره.
 ما شریک و همراه ادعانامه ی اول مه کارگران علیه سرمایه داران و ابراز وجود طبقه کارگر به مثابه طبقه واحد برای به زیر کشیدن بورژوازی از قدرت و باز پس گرفتن ثروت و داراییهای جامعه از اقلیتی مفتخور و مرتجع و زورگو و ظالم و فاسد، هستیم. ثروتی که باید در اختیار جامعه و در خدمت رفاه و خوشبختی و برابری انسان باشد. طبقه کارگر در مبارزه و جدال طبقاتی علیه سرمایه داران چیزی برای از دست دادن ندارند جز زنجیرهایشان.
 
اردیبهشت ۱۴۰۱ - مه ۲۰۲۲