۱- بحران محیط زیست و تغییر اقلیم سالانه جان میلیونها انسان را در سرتاسر جهان در خطر جدی قرار داده است. انتشار گازهای گلخانهای ناشی از سوختهای فسیلی، از بین بردن جنگلها و توسعه افسارگسیخته دامداریهای صنعتی، سبب افزایش دمای کره زمین شده است. معضلاتی چون خشکسالیهای شدید، سیلهای ویرانگر، آتشسوزی جنگلها، انقراض گونهها، تشدید فقر و نابرابریهای اجتماعی و مهاجرتهای گسترده بخشی از پیامدهای تغییر اقلیم است. با وجود اینکه ایران یکی از ۱۰ کشور انتشاردهنده کربن در جهان است، جمهوری اسلامی همچنان بر مسیر کربنزایی که نتیجهای جز تشدید گرمایش زمین ندارد پافشاری میکند.
۲- نظام سرمایه داری، که به دنبال پیشرفت کور خود برای سود، محیط زیست را با تخریب بیسابقه مواجه کرده، بار اصلی ویرانی ناشی از این تخریب را بر دوش کارگران و فرودستان در مقیاس جهانی قرارداده است. در دوره اخیر، اعتراضات وسیع و جهانی علیه این تخریب و تبعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن، بیانگر یک "نه" محکم به ادعاهای دروغین سرمایه داری برای "نیاز به اشتغال" یا "پیشروی و تمدن" و یا عناوینی چون "توسعه پایدار و سرمایه داری سبز"، است.
۳- مبارزه علیه تخریب محیط زیست، مبارزهای عمیقا طبقاتی و علیه سیستم تولید سرمایهداری است که قدمت آن به طول عمر نظام سرمایهداری میرسد؛ جنبشی که ریشه آن در جهان بینی ماتریالیستی و کمونیستی، در مبارزه طبقه کارگر علیه سرمایه و رابطهاش با کار نهفته است. این جنبش تنها راه جلوگیری از گسست رابطه انسان و طبیعت توسط سرمایه را در برقراری سوسیالیسم و نظامی مدون کرده که تولید را نه بر مبنای سود، بلکه بر مبنای نیاز جامعه و در همسویی با پایداری چرخه طبیعت سازمان میدهد. جنبشی که برای رهایی بشریت از کارمزدی و برقراری جامعه شورایی و اشتراکی پیش میرود. به همین دلیل است که این جنبش هراس حاکمان کشورهای سرمایهداری را برانگیخته است.
۴- در طول چند دهه اخیر خاورمیانه و به طور مشخص ایران به شدت تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار گرفته و خشکسالیهای گسترده و سیلهای مقطعی ویرانگری را تجربه میکند. علاوه بر وجود خشکسالیهای ناشی از تغییر اقلیم، حکمرانی آب توسط جمهوری اسلامی بر شدت بحران آب دامن زده است. در نتیجه از یک سو محیط زیست در شرایطی است که توانایی حفظ چرخه پایداری خود را از دست میدهد و از سوی دیگر کمآبی آسیب جدی بر سلامت، بهداشت و معیشت بسیاری از بخشهای جامعه وارد کرده است. بورژوازی حاکم در ایران حاضر به پذیرش مسئولیت در قبال این تخریب فزاینده نبوده و کاملا واقف است که اعتراض برای حفظ محیط زیست، در حقیقت کلیت حکومتش را نشانه رفته و به همین دلیل هر اعتراضی از سوی جامعه به این تخریب را با دستگیری، زندان و سرکوب گسترده پاسخ میدهد.
۵- امروز اعتراضات موجود در ایران کاملا حاکی از یک همبستگی وسیع در جامعه است که در آن جنبش اعتراضی برای حفاظت از محیط زیست، نه اعتراضی در حاشیه مبارزه طبقاتی، بلکه بخشی از مبارزه طبقه کارگر و مردم محروم در ایران است که تنها راه جلوگیری از این تخریب فزاینده را در عبور از نظام اسلامی سرمایه و بنیاد نهادن جامعهای آزاد و برابر میداند.
از این رو گنگره دهم حزب حکمتیست (خط رسمی) تاکید میکند که:
۱- حزب خود را متعلق و بخشی از جنبش وسیع بینالمللی طبقه کارگر و بشریت متمدن دنیا میداند که نظام سرمایهداری را باعث و بانی این تخریب بیسابقه محیط زیست قلمداد میکند. از این رو حزب به عنوان یک جریان کمونیستی باید دخالتگری موثر خود را جنبش علیه تخریب محیط زیست در همه ابعاد تامین کند.
۲- حزب مقابله با سیاستهای جمهوری اسلامی در تخریب محیط زیست، تلاش برای سازمانیابی مردم جهت تامین نیازمندیهای خود از آب شرب تا هوای سالم و مقابله با بحران محیط زیستی و تقویت مبارزات موجود را امر خود میداند و برای آن میكوشد.
۳- حزب همه فعالین كارگری، سوسیالیستی و فعالین جنبشهای اجتماعی را به مبارزهای مشترک علیه تخریب محیط زیست و نابودی كره زمین توسط بورژوازی و دولتهای آن فرا میخواند.
۴- نیروهای مرتجع و ناسیونالیستهای محلی و منطقهای در جهت تفرقهاندازی در صفوف کارگران گام برمیدارند. حزب راهکارهای بورژوایی به اسم "حل بحران محیط زیست" را افشا کرده و بر این اساس در راستای اتحاد کارگری مبارزه علیه هرگونه سؤاستفاده از مسئله تخریب محیط زیست و هرگونه به انحراف کشیدن جنبش اعتراضی جاری در ایران تلاش میکند.
پیشنهاد دهندگان: مهرداد نیاورانی، سارا فرهادی، بهزاد رادمنش