بیش از دو هفته از جنگ در اوکراین، بمباران ها، کشتار و خانه خرابی، و ویرانی در این کشور می گذرد. در حالیکه هر طرف از درجه پیشروی های خود گزارش می دهد و مرتبا دیگری را باعث و بانی این جنگ معرفی میکنند، روزانه بر تعداد قربانیان این جنگ افزوده می شود.
جنگی که نه نیازو یا خواسته مردم اوکراین و روسیه است، بلکه اساسا ریشه در تقابل های بورژوازی جهانی، و بلوک بندی های درونی آن دارد، جنگی که تنها دودش فراتر از مردم اوکراین، به چشم مردم سراسر جهان می رود و مستقل از نتیجه آن، دنیایی ملتهب تر و میلیتاریزه شده تری را در مقابل همه قرار خواهد کرد.
تا کنون، مانند جنگ های ارتجاعی اخیر در عراق و سوریه و لیبی، میلیون ها نفر از مردم بیگناه مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده اند و بنا به جنسیت و سن شان، یا بالاجبار به جبهه های جنگ گسیل داده شده اند و یا مجبور به فرار از این ویرانی شده اند. باز همچون گذشته فراریان از این جنگ و ویرانی در پشت مرزها، با انواع محدودیت های دولت ها و مشخصا اروپا، مواجه شده اند. اما پشت تبلیغات و ادعاهای سران این دولت ها در "دفاع از جان شهروندان اوکرائینی" و هیاهوی راسیستی میدیای رسمی غربی در ضرورت پناه دادن به فراریان از جنگ، اما در دنیای واقعی کماکان حق فرار، حق اراده انسان برای انتخاب محل سکونت، به رسمیت شناخته نمیشود. علیرغم تبلیغات دست راستی میدیا که باید سریعا به نجات جان قربانیان اروپایی، چشم آبی، مسیحی و بلوند، قربانیان جنگ در اوکراین مانند قربانیان جنگهای عراق و سوریه و لیبی آینده ای ناروشن را در مقابل خود دارند. سیاست رسمی دولت بریتانیا، که فقط سه سال حق اقامت برای فراریان از اوکراین را تعیین کرده است و هیچ تضمینی برای آینده را نپذیرفته است، نمونه ای از این سیاست ضد انسانی دول غربی .
دول غربی به کمک دستگاه تبلیغاتی خود، میدیای آزاد، تمام تلاش خود را کردند که موج وسیع و همبسته توده ای از مسکو تا نیویورک، علیه این جنگ و همه بانیان آن از ناتو و اروپا تا روسیه و خواست پایان جنگ را زیر تبلیغات مشمئز کننده به شدت دست راستی خود خفه کنند. تلاش کردند نفرت مردم متمدن از جنگ را مستمک دامن زدن به کثیف ترین و شنیع ترین تبلیغات ناسیونالیستی، دامن زدن به تفرقه و نفرت علیه مردم روسیه، کنند. طی دو روز کمپینی سازمانیافته از جانب دولتها و میدیای آنان با هدف دامن زدن به تبعیض و تفرقه در ابعادی بین المللی براه افتاد.
در کنار آن از یکطرف تحت نام "حمایت از مردم اوکراین"، خروارها اسلحه سبک و سنگین را روانه اوکراین کرده اند. بطوریکه سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی شان خطر تسلیح بیشتر نیروهای ناسیونالسیت های دست راستی و باندهای فاشیستی شناخته شده در اوکراین را هشدار میدهد. باندها و نیرویی که دولتهای غربی و میدیا، به روال "ارتش آزاد سوریه"، از آن بنام ارتش "آزادی بخش" تبلیغ می شود. ارتشی که به نام "مقاومت و مقابله مردم با ارتش روسیه"، مانند سوریه و افغانستان، نیرویی مخاطره آمیز در مقابل مردم اوکراین، امنیت و آینده شان قرار خواهد گرفت. از طرف دیگر و پا به پای کمک کردن به تسلیح و سازمان یافتن این نیروهای فاشیست، تبلیغات شان "علیه تهاجم" به ضدیت با حاکمیت و پوتین محدود نشده و به تبلیغات ضد مردم روسیه و ساکنان روسیه تبدل شده است. در سیاست و تبلیغات دست راستی شان، متولد روسیه بودن فی النفسه جرم است، همانطور که پس از فاجعه ۱۱ سپتامبر افغانستانی بودن جرم بود. تفتیش و بررسی حساب های بانکی هر شهروند روس و یا بلاروس ساکن در اروپا توسط بانک های اروپایی نمونه ای از این سیاست است.
جنگ اوکراین یکبار دیگر مستمسکی شد که به نام ضدیت با جنگ و یا دفاع از مردمی، راست ترین نوع ناسیونالیسم را در بوق و کرنا کنند. دیروز، متولد افغانستان و سوریه، یا مسلمان بودن مترادف با "تروریست" شناخته می شد، امروز، تولد در روسیه برای شروع تفتیش، برای تنبیه، برای بی حقوق کردن، برای اخراج از کار و مصادره اموال و .... کافی است. بار دیگر فاشیسم، بعنوان ابزاری در دست طبقات حاکم، در مقابل مردم قرار گرفته است. این همان پرچم کریه فاشیسمی است که در مقابل "خارجیان"، در مقابل مردم و کارگران مهاجر از اروپای شرقی، در مقابل هر معترض علیه جنگ خلیج، و سوریه و لیبی و ... هر بار برافراشته شده است. و هر بار این تنها صف وسیع و اعتراض عمومی بود که با شعار "نه به جنگ" و یا "پناهنده خوش آمدید"، ... علیه تبلیغات دست راستی و فاشیستی لوپن و ترامپ و رهبران و سخنگویان برگزیت، و ... در همین غرب در مقابل این تهاجم ایستاد و اعلام داشت که این تهاجم را یکبار در دوره پس از جنگ جهانی دوم شکست داده است و حاضر به قبول آن نیست.
دامن زدن به ناسیونالیسم دست راستی و تعرض به موج رادیکال و انسانی، به همبستگی جهانی که بشریت متمدن در حمایت از فراریان جنگی از سوریه، عراق، افغانستان و ... عرض اندام کرد، دامن زدن به فضایی فاشیستی در غرب، یکی از اولین تبعات جنگ اوکراین است. باید امروز در مقابل این راسیسم و فاشیسم سازمان یافته و دولتی ایستاد. این بخشی از یک مبارزه جهانی علیه این فاشیسم رسمی و علنی است.
۱۷ مارس ۲۰۲۲