۱- تعمیق و تشدید بحران و بن بست سیاسی-اقتصادی جمهوری اسلامی، ورشکستگی و شکست کامل سیاسی-ایدئولوژیک آن، که از طرفی در گسترش فقر و فلاکت و از طرف دیگر در رشد اعتراضات توده ای برای رفاه، آزادی و برابری و ناتوانی رژیم در مقابله با جنبشهای اعتراضی در جامعه، خود را نشان میدهد، حاکی از نزدیک شدن جدال جامعه برای زیر کشیدن جمهوری اسلامی و دستیابی به آزادی، برابری و رفاه و قرار گرفتن آن در آستانه تحولاتی تعیین کننده و بنیادی است.

۲- تعمیق مبارزه طبقاتی در ایران، نزدیک بودن خطر سرنگونی و انقلاب، بر متن شکست راه حل های درون حکومتی، توسط طبقه کارگر و مردم آزادیخواه، از طرفی شکافهای درونی حاکمیت را تشدید کرده و از طرف دیگر باعث ریزش درونی رژیم و پیوستن طیفی از حکومتی ها به نیروهای راست در اپوزیسیون شده است.

۳- پیوستن بخشهای وسیعتری از مردم به مبارزه برای رفاه و آزادی، بی افقی و بی جوابی نیروهای بورژوایی، روشن شدن فاصله عمیق این نیروها با منافع و آرمانهای مردم تشنه آزادی و رهایی و بالاخره حضور قدرتمند طبقه کارگر و سوسیالیستهای آن، منجر به پولاریزه شدن هرچه بیشتر فضای سیاسی و اجتماعی در جامعه و نیروهای سیاسی شده است. پولاریزاسیونی که با به میدان آمدن طبقه کارگر با پرچم رادیکال و سوسیالیستی خود، و سمپاتی عمومی به این پرچم، امکان و فرصتی تاریخی را برای زدن مهر کارگر و کمونیسم آن به آینده ایران فراهم کرده است.

۴- حضور قدرتمند طبقه کارگر در صحنه سياسى ايران، با پرچم رادیکال و سوسیالیستی خود، به جایگاه این طبقه بعنوان مهمترین نيروی دخيل در اوضاع سياسى پرتلاطم امروز در سطح جامعه رسمیت داده است. این حضور در کنار وجود حزب حکمتیست (خط رسمی) بعنوان یک حزب سیاسی کمونیستی و رادیکال که طی چند دهه گذشته نمایندگی استقلال سیاسی و طبقاتی طبقه کارگرعلیه افقها، سیاستها و تلاشهای نیروهای بورژوایی راست و چپ در جامعه را کرده است، قدرت و وزن طبقه کارگر و آزادیخواهی و کمونیسم آنرا دو چندان کرده است.

۵- امروز رابطه حزب حکمتیست (خط رسمی) و سوسیالیسم درون طبقه کارگر قابل چشم پوشی نیست. حزبی که با افق کمونیستی خود و با تلاش برای سازماندهی یک پراتیک کمونیستی و اجتماعی، امروز بعنوان نیروی اصلی و شاخص آزادیخواهی، برابری طلبی، رادیکالیسم و سوسیالیسم کارگری شناخته شده است، حزبی که با اتکا به پیشروی ها و موقعیت سیاسی و اجتماعی طبقه کارگر و کمونیسم آن، روشن وشفاف آلترناتیو نظام سیاسی آتی ایران را در مقابل تمام آلترناتیوهای بورژوایی دیگر قرار داده است. تقابل مشترک همه نیروهای بورژوایی راست و چپ با این حزب، با کمونیسم و رادیکالیسم کارگری آن، در این واقعیت نهفته است.

۶- جدالهای جدی و تعیین کننده ای در پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی در راه است. تلاش نیروهای راست و بورژوایی برای در نطفه خفه کردن این انقلاب کماکان مخاطره ای جدی در پیش روی طبقه کارگر و مردم آزادیخواه است. پیروزی طبقه کارگر و کمونیستها برای آزادی و برابری و رهایی مردم در این جدال سرنوشت ساز منوط به تقویت و هژمونی طبقه کارگر با پرچم سوسیالیستی خود و متحد کردن توده وسیع مردمی که برای آزادی، برابری و سعادت همگانی به پا خاسته اند حول آلترناتیو سیاسی و اجتماعی این طبقه، حکومت شورایی، است. این امر از وظایف عاجل ما است و بدون ایفای نقش حزب حکمتیست (خط رسمی) و کمونیستهای طبقه کارگر متحقق نمیشود.

٧- کنگره با علم به این اوضاع و خطیر بودن آن، آلترناتیو "کنگره سراسری شوراهای مردمی" بعنوان تنها آلترناتیو رادیکال و مطلوب و مهیا کننده بهترین شرایط برای پیروزی طبقه کارگر و همچنین بر نقش حزب در شکل دادن به این آلترناتیو تاکید میکند.

۸- کنگره مقابله با آلترناتیوهای بورژوایی، سناریوهای نیروهای راست علیه جنبش آزادیخواهانه و رادیکال طبقه کارگر و مردم محروم را کماکان در دستور و اولویت خود قرار میدهد.

۹- کنگره بر ضرورت عروج حزب بعنوان حزبی کارگری- توده ای و نیروی پیشقراول و رهبر در بزیر كشیدن جمهوری اسلامی تاکید میکند و دستیابی به این موقعیت را در اولویت حزب قرار میدهد.

۱۰- کنگره با توجه به خطیر بودن اوضاع سیاسی امروز و رسالت تعیین کننده حزب در دوره کنونى، با تاکید بر نقش ویژه حزب در توده ای، قابل انتخاب کردن و متحقق کردن آلترناتیو خود، خواهان بالاترین دخالتگری حزب در همه عرصه های مبارزه طبقاتی، ارتقاء ظرفیتهای سیاسی و عملی حزب در همه سطوح، بویژه رهبری حزب، با نيازهاى اين دوره است.

۱۱- کنگره با توجه به اولا ضرورت متحزب شدن کمونیستها بطور عموم و دوما ضرورت تقویت قدرت طبقه کارگر و کمونیسم آن در حکومت شوراهای مردمی بطور اخص، بر تلاش جدیتر و گسترده تر حزب برای متحزب کردن کمونیستها در حزب حکمتیست (خط رسمی) و تبدیل حزب به ظرف متشکل کننده کارگران سوسیالیست تاکید و اصرار دارد.

۱۲- کنگره توجه همه اعضاء و فعالين حزب را به درک خطیر بودن اوضاع سیاسی امروز، به فرصت تاریخی که برای طبقه و جنبش ما فراهم شده است و به حضور فعال و متحدانه براى پيروزى طبقه کارگر و کمونيسم در تحولات جارى ايران فراخوان ميدهد.

۱۳- کنگره دهم حزب، توجه کارگران سوسیالیست و کمونیستها را به نقش تاریخی و تعیین کننده آنان در این برهه زمانی، به ضرورت متحزب شدن در این شرایط متلاطم جلب کرده و آنان را به متشکل شدن در حزب سیاسی خود، حزب حکمتیست (خط رسمی) فرا میخواند.

 

پیشنهاد دهندگان: آذر مدرسی، فواد عبداللهی، خالد حاج محمدی، امان کفا