تهاجم دولت روسیه به اوکراین، باعث آوارگی جمع کثیری از مردم بی گناه اوکراین شده، هر چند قبلتر نیز بنا به سیاستهای دولت دست راستی و افراطی دولت اوکراین در مناطق شرق این کشور آوارگی شمار زیادی از مردم بازهم بی گناه، این مناطق را نیز به دنبال داشت.
به گفته میدیای غربی تاکنون بیش از دو میلیون نفر از کشور چهل میلیونی اوکراین از خانه و کاشانه خود آواره شده اند. میدیا و پروپاگاند بورژوازی تلاش دارند تا نشان دهد کشورهای اروپایی با موج عظیمی از پناهندگان اوکراینی روبرو هستند و این کشورها درهای خود را به روی پناهنده گان گشوده اند.
اما واقعیت پشت پرده این تبلیغات که با رنگ و لعاب نژاد پرستانه و راسیستی تزئین شده و به خورد اذهان عموم داده می شود چیست؟
گوینده شبکه آمریکایی CBS استارت این پروپاگاند را با این جمله که "اوکراین مثل افغانستان و عراق نیست و کشور متمدنیست. اینجا مردم متمدن و نسبتا اروپایی هستند، من باید در انتخاب کلمات دقت کنم" شروع کرد و به دنبال دیگر میدیای بورژوازی غرب با همان ادبیات نژاد پرستانه اظهار داشتند اینها همانند ما مو بور و چشم آبی هستند و درهای کشورهای اروپایی بر روی آنها باز است.
تمامی این اظهارات مهوع نژادپرستانه، در حالی مطرح می شود که تاکنون تنها چند کشور و آنهم در حد چند ده پناهجوی اوکراینی پذیرش کرده اند، به استثنا گفته میشود دولت آلمان که در این زمینه نسبتاً "گشاده دست تر" عمل کرده و تعداد کمی بیشتری را پذیرفته است. پس بقیه این پناهجویان کجا هستند؟ و در چه شرایطی به سر می برند؟
اکثریت کسانی که از خانه و کاشانه خود آواره شده اند به دیگر مناطق کشور اوکراین، که نسبتا از منطقه جنگی فاصله دارد پناه گرفته اند و یا در مرزهای لهستان، مولداوی، رومانی و اسلواکی گیر افتاده اند و اکنون صحبت از ایجاد اردوگاها و پناهگاهایی در این مرزها در جریان است، تا جلوی ورود آنها را به دیگر کشورها بگیرند.
از همه مهمتر، نکته ای که شایان ذکر است بنا به قانونی که دولت اوکراین تصویب کرده است، خروج مردان ۱۶ تا ۶۰ سال، از کشور ممنوع است. اکنون گفته میشود که خروج همه شهروندان را ممنوع کرده اند و مجبورشان کرده اند که برای این رژیم و تحت لوای دفاع از وطن و خاک اسلحه به دست بگیرند و بجنگند.
به این ترتیب، حق فرار از جنگ و پناهندگی، رسما توسط دولت اوکراین، از بخش اعظم جمعیت فعال و مردم اوکراین گرفته شده است و عملا ناچار هستند در جنگ شرکت کنند! نام ان را هم دفاع “داوطلبانه” گذشته اند!
ممنوعیت خروج افراد بالای ۱۶ سال از یک سو و سواستفاده ابزاری از کودکان در جنگ اوکراین موضوع دیگریست که نباید آنرا نادیده گرفت، با وجود تمامی تلاش میدیای غربی برای پنهان کردن این واقعیت دردناک، اما اکنون کودکان 14 سال به بالا را مجبور به آموزش نظامی و طرز استفاده از اسلحه می کنند تا در تمامی رویدادهای آینده از آنها به عنوان گوشت دم توپ ماشین جنگی استفاده شود.
همین استفاده از کودکان در جنگ، که بارها میدیای غربی بقیه دولت ها را در آفریقا و آسیا به درستی محکوم میکرد، امروز در کیس اوکراین استفاده از کودکان، به فضیلت تبدیل میشود و عملا قابل قبول و کسی هم حرفی از آن نمی زند.
در طی یک هفته اخیر دولتهای غربی با تبلیغات وسیعی از مردم کشورهایشان خواستند که در حد توان کمک های خود را (ترجیحاً مادی) جمع آوری کنند و به دست این دولتها برسانند تا به قول خود روانه اوکراین کنند.
هرچند که اینکه همه شهروندان اوکراینی چقدر از این کمک ها بهرمند خواهند شد،خود جای تردید بسیار است! اینکه چقدر خط کشی های نژادپرستانه ای که دولت های اوکراین و لهستان به بهانه این جنگ کشیده اند و فرهنگ نژادپرستانه “اروپا محوری” آن را تعمیم داده است، و بین اوکراینی زبان ها، روس زبانها و دهها هزار غیراوکراینی آفریقایی و آسیایی، دیوار جدایی کشیده اند و حق فرار و دسترسی به امکانات زندگی و امنیت و ... را عملا محدود به بخش اوکراینی زبان کرده اند، جای اعتمادی به رسیدن سالم این کمک های مردمی، بدست مردم، برجای نمی گذارد.
تمایل مردم در اروپا به کمک رسانی انسانی، بی سابقه بوده و تا اینجا، این کار بشردوستانه قابل تقدیر و تشویق است و وظیفه انسانی ایجاب می کند که در هر کجای کره زمین به کمک همنوعان خود باید شتافت.
اما همانطور که گفته شد، آنچه که در این باره قابل تامل است، برخورد دوگانه دولتهای غربی با مهاجران دیگر کشورهاست و حتی برخورد دوگانه(برمبنای رنگ پوست) با آوارگانی که حتی از اوکراین به این کشورها آمده اند. بنا به گزارشات و فیلمهای موجود پلیس کشورهای اوکراین، لهستان و آلمان از سوار شدن پناهندگان اوکراینی که پوست رنگی دارند، جلوگیری می کنند.
طی بیست سال اخیر با توجه سیاستهای میلیتاریستی و جنگ افروزی های "ناتو"، کشورهای غربی و در راس آن آمریکا در خاورمیانه و جهان که به قیمت کشتار، خانه خرابی و آوارگی میلیونها نفر از کشورهایی همچون افغانستان، عراق و سوریه تمام گشت، میلیونها نفر از مردم این کشورها آواره سایر کشورهای و خصوصا اروپا شدند. اما و هیچ وقت شاهد این همبستگی دولت های غربی به اصطلاح با مردم در “اوکراین” ، که عموما تبلیغاتی است، با این آوارگان نبودیم و بعضا شاهد برخوردهای راسیستی دولت ها با آنها بوده ایم.
حساب مردم متمدن و بشردوست در جوامع غربی که در “بحران پناهندگی” و فرار وسیع از آفریقا و خاورمیانه که در صف صدهاهزار نفره در این جوامع به خیابانها آمدند و فریاد زدند “پناهندگان” خوش آمدند و خود راسا کاروان های کمک رسانی بسمت کمپ های پناهنگی براه انداختند، از دولت هایشان طبعا جدا است!
تا جایی که به دولت ها برمیگردد، تنها طی یک هفته گذشته صدها پناهنده که از ترکیه به یونان رفته بودند در کمال بی شرمی و با هتک حرمت به ترکیه برگردانده شدند و این امر را در برخورد با پناهجویانی که از آفریقا به ایتالیا یا اسپانیا رفته اند را بارها شاهد بوده ایم و مدیای غربی در برابر آن کاملا سکوت کرده است.
تنها طی همین ده روز گذشته بنا به سیاست گسترش شهرک های یهودی نشین در اسرائیل، صدها خانواده فلسطینی از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شدند و در صورت مقاومت آنها به وحشیانه ترین شیوه توسط پلیس اسرائیل لت و پار شده و یا روانه زندان شدند.
آنچه که عیان است حمله روسیه به اوکراین شروع دیگری از تقابل و کشمکش میان قطب های سرمایه داری جهانیست به این معنی که هر کدام از قدرتهای جهانی به دنبال زهر چشم گرفتن از رقبای خود از طریق حمله نظامی، گسترش میلیتاریسم و اشغال دیگر کشورها هستند تا به قیمت آوارگی میلیونها نفر به اهداف ارتجاعی و امپریالیستی خود دست یابند.
بی شک حمله روسیه نیز بهانه ای شد تا کشورهای غربی با رشد و عروج دوباره ناسیونالیسم، راسیسم و فاشیسم بر پیکره بی جان زیاده خواهی، میلیتاریسم و فروش اسلحه روح تازه ای بدمند.ما بارهای اعلام کرده ایم که این جنگ، "جنگ مانیست" و خواستار کوتاه کردن دست پوتین ها، بایدن ها و مکرون ها از زندگی بشریت متمدن، امن شدن جهان و تضمین یک زندگی بدون جنگ و خونریزی و کشتار و نسل کشی هستیم، ما در کنار طبقه کارگر جهانی برای کوتاه کردن دست قدرتهای ارتجاعی از زندگی بشریت، دولتهای تا دندان مسلحی که در یک چشم بر هم زدن میتوانند زندگی میلیونها انسان را با خطر مرگ و نابودی روبرو کنند، ایستاده ایم.
کشورهای غربی و دیگر دوّل سرمایه داری طی مدتی که ویروس "کرونا" تاخت و تاز می کرد و صدها هزار نفر قربانی عدم امکانات پزشکی و درمانی شدند، در حالیکه در بسیاری از کشورها بر اثر کمبود بیمارستان و پرسنل پزشکی و درمان مجبور می شدند از بین بیماران به صورت گزینشی(انتخاب بیماران بر اساس شغل، سن، جنسیت و نژاد) از درمان تعداد زیادی سرباز می زدند.
در تمام این مدت هیچ کدام از این کشورها حاظر نشدند برای تقویت زیر ساختهای درمانی، تهیه دارو و درمان هزینه ای بپردازند، اما تنها دو روز از حمله روسیه به اوکراین گذشته بود که ملیاردها دلار از خزانه عمومی به منظور تقویت ماشین جنگی و تجهیز اسلحه و مهمات اختصاص داده شد. آنهم نه برای نجات مردم اوکراین، و پایان جنگ، که برای برتری بر رقیب جنگی دیگر، روسیه!
اکنون که به بهانه جنگ در اوکراین، و گسترش آن به جنگ تجاری و مسابقه تسلیحاتی در بالا ترین سطح قدرت های مخرب نظامی و اقتصادی و سیاسی در جهان، علاوه بر فجایعی که در اوکراین در جریان است، علاوه بر مخاطرات جنگی و غیرقابل کنترل شدن آن توسط عاملین آن در هر دوسو، فی الحال جهان را به فقر بیشتر و عنان گسیخته تر تهدید کرده است. گفته میشود که گندم و غلات برای مردم در خاورمیانه، و آفریقا، بلافاصله معضل شده است و به خطر گسترش قحطی و مرگ و میر بیشتر از فقر، دامن زده است. ابعاد مخرب این جنگ در جغرافیاهای دیگر، غیرقابل تصور است. چیزی که میدیای اصلی در غرب، آن را مرکز توجه نه تنها قرار نمی دهد، که دولت های درگیر در این جنگ را هم نسبت به آن، بی مسیولیت نشان میدهد.
فی الحال نرخ مایحتاج زندگی، نرخ سوخت و انرژی و خوراکی ها به شدت افزایش پیدا کرده است و به نارضایتی عمومی دامن زده است، اکنون که دولتهای بورژوازی اروپایی خود را با خطر طغیان طبقه کارگر و زحمتکش و اعتراض سراسری روبرو می بینند، گسترش ناسیونالیسم، راسیسم و فاشیسم و همچنین انشقاق در میان طبقه کارگر اروپا، می تواند به ماندگاری این حکومتها و سرکوب هر نوع اعتراضی کمک کند. کار ما و جنبش ما، مقابله با تبعات این تقابل جنگی، در سراسر جهان و در همه ابعاد است. این جنگ ما، بشریت کارکن و زحمت کش، طبقه کارگر، اکثریت مردم، نه در روسیه نه در آمریکا نه در عراق و نه در ایران و نه در کشورهای اروپایی است!
تنها یک همبستگی انترناسیونالیستی علیه دولت های خودی، میتواند این ماشین کشتار نظامی و تجاری را فلج کند و از کار بیندازد.