در آغاز سال نو میلادی، روزنامه واشنگتن پست خبر یک واکسن کرونا جدید، بنام "کورب وکس"، توسط یک گروه کارشناس از بیمارستان کودکان در تکزاس آمریکا را پخش شد. طبق گزارش مقدماتی، این واکسن از توان بالایی در مقابل ویروس های دلتا و آمیکرون برخوردار است و با هزینه کمی قابل تولید است، تا بحال هندوستان ۳۰۰ میلیون دوز از این واکسن را پیش خرید کرده است. گرچه هنوز باید منتظر نتایج کامل آزمایشات پیش از ساخت وسیع واکسن بود، اما آنچه این واکسن را از بقیه واکسن های موجود متمایز می کند در این است که حق انحصاری در تولید این واکسن وجود ندارد.
در حالیکه کرونا در دو سال اخیر، مایه جان باختن میلیون ها نفر شده و گسترش ناامنی و فقر در سراسر دنیا را تحمیل کرده است، واکسنهای مختلف کرونا، خود به کالایی پر سود تبدیل شدند. در این مدت شرکت های داروسازی، ارقام نجومی سودهای خود را منتشر کرده اند. دانش بشری، تولید واکسن و راه مقابله با این پاندمی، به ابزاری برای باجگیری و معامله های سیاسی و تجاری میان دولت های گوناگون تبدیل شد. باری دیگر کرونا نشان داد که نه جان و سلامت انسانها، نه مقابله همه جانبه با آن، بلکه سود تعیین می کند كه چه بخشی از مردم جهان حق و امتیاز ادامه زندگی را داشته باشند و چه بخشی بدلیل فقر امکان دسترسی به واکسن را نداشته و قربانی سیاست بازار آزاد، متکی به کسب سود و به جیب زدن میلیاردها دلار توسط غولهای سرمایه شوند.
با اعلام امکان تولید واکسن جدید، یکبار دیگر ضدیت حق انحصار تولید با نیازهای بشریت و در این مورد با حیات و زندگی میلیارها انسان را در سراسر دنیا می توان دید. حق انحصار تولید، همان حق احتکار سرمایه، بدون شک یکی از پایه های تضمین سودآوری و ادامه کاری آن است. "حقی" که به سرمایه داران اجازه می دهد تا موقعیت خود در رقابت با دیگر سرمایه داران تحکیم کنند، و آنرا پیش شرط هرگونه تولیدی کرده اند و بنیادهای بین المللی برای حفاظت از آن ساخته اند. امروز نه فقط تولیدات، بلکه حتی فکر انسان را قابل انحصاری شدن، کرده اند. از تخم گندم گرفته تا ماشین آلات و کتاب و موزیک ،همه و همه جواز و حق انحصار تولید خود را دارند! کرونا باری دیگر نشان داد که دولت های بورژوایی، با قانونی کردن این "حق انحصار" تا چه حد دست سرمایه داران را برای تولید سود باز گذاشته اند، نیاز مردم به حتی حداقل های نیازهای جامعه بشری را به گروگان گرفته و دسترسی به حداقل امکانات زندگی را برای بخش اعظم مردم در سرتاسر جهان را غیر ممکن کرده اند.
عدم به رسمیت شناختن این حق انحصار و این امتیاز ویژه، این مجوز کسب سودهای کلان به قیمت تحمیل محرومیت از دستارودهای بشری به بخش اعظم مردم یکی از پایه های دولت کارگری و هر دولت مردمی است. هیچ فرد و نهاد و سازمانی، نباید این امکان را داشته باشد که هیچ بخشی از محصولات و تولیدات جامعه را، به بهانه حقوق انحصاری خود، به احتکار خود در آورد و بابت ارائه آن به جامعه، باج بگیرد. این خواسته قدیمی مردم دنیا است که بتوانند از هر دستآوردی در دنیا بهره مند شوند. امروز با گسترش علم، هر محصولی هر چند کوچک و یا بزرگ، می تواند به راحتی در هر نقطه دنیا تولید شود، مانع دسترسی به این تولیدات در واقع نه ناشی از توانای بشر، بلکه حقوق ویژه ای است که سرمایه داران برای خود ملحوظ کرده اند و اجازه تولید را به احتکار خود درآورده اند.
اعلام واکسن جدید، تنها نشانی از این خواسته بشر است که امروز در مقابل این بیماری همه گیر، از جانب یک گروه در آمریکا ابراز می شود. اعلام این خبر به همه نشان داد که جامعه انسانی، دیگر تحمل این زورگویی و "انحصار طلبی" بورژوازی برای محروم کردن اکثریت جامعه از تولیدات خود را ندارد و آنرا به رسمیت نمی شناسد. اگر بخش بسیار کوچکی از حمایت دولتها از شرکای خود در شرکتها و غولهای داروسازی، به این تحقیق و تولید "کورب وکس" اختصاص پیدا میکرد، اگر برای دولتهای بورژوازی نجات جان میلیونها انسان در کشورهای فقیر و محروم به اندازه پر کردن جیب بورژواها اهمیت میدادند، مردم دنیا می توانستند از پیشروی کرونا جلوگیری کنند و میلیون ها نفر زندگی و جان خود را از دست نمی دادند و قربانی نمیشدند.
این تنها در مورد یک واکسن، برای مقابله با یک پندمی است. کافی است که همین عدم رسمیت شناسی حق انحصار را نه تنها به دارو و سلامتی، بلکه به عرصه دیگر تولید در جامعه اشاعه داد، تا بسیاری از تولیدات بشری را به وفور قابل دسترس همگان کرد.
باید به "اجازه ثبت"، "حق انحصار" احتکار "قانونی" دستآوردهای تاکنونی و حتی آینده را، پایان داد. تولید واکسن جدید، جرقه ای از این خواست عمومی است که نه تنها انزجار خود از این دنیای وارونه، بلکه عزم خود برای سازمان دادن تولید و محصولات متنوع را بر اساس نیازهای واقعی جامعه، و نه تولید سود است که به نمایش گذاشته است.
در دولت کارگری حق انحصار تولید رسمیت ندارد. باز تولید محصول مورد نیاز مردم از طرف هر فردی نه فقط جرم نیست که آزاد و مجاز است. برعکس هرگونه جلوگیری و مانع تراشی در دسترسی مردم به محصولات جرم است. احتکار جرم است. محروم کردن مردم از دسترسی به نیازهای خود جرم است! محروم کردن مردم از دستاوردهای علمی، به مخاطره انداختن زندگی و سلامت مردم به هر بهانه ای، منجمله "حق انحصار تولید" جرم است! در دولت کارگری مردم حق دارند و باید به همه امکانات زندگی بدون هیچ اما و اگری دسترسی داشته باشند. اولویت اول و آخر دولت کارگری تامین زندگی مردم، تضمین سلامت، سعادت و رفاه مردم جامعه است. بشر برای آینده انسانی، برای تضمین به مخاطره نیفتادن حیات بشری، برای حفظ محیط زیست، برای جلوگیری از جنگ و کشتار، برای تضمین یک زندگی انسانی و سعادتمند نیازمند زیر و رو کردن این دنیای وارونه با همه "حقوق انحصاری" آن است!