هر سال ۵۲ هفته دارد و اگر اعضای خانوادۀ سلطنتی در کشور انگلیس را هم حدوداً ۵۲ نفر در نظر بگیریم، این یعنی سوژه سرگرم کردن مردم بیچاره با این خانوانده در سال توسط میدیا! میدیا هر هفته یکی یا چند جست و خیز مثلاً سکس یکی از "رویال فامیلی" با کسی، شرکت یا عدم شرکت ملکه در جلسات رسمی و غیر رسمی کشور، شرکت یکی از فرزندان ملکه در روزهای تاریخی (کریمسٍ، سال نو، پایان جنگ جهانی اول و دوم)، شرکت در مراسم فتوحات بریتانیا، و مراسم ها و جایزه و القاب "Sir" دادن ها به این و آن، یا گزارش ازدواج و طلاق و رابطه آنها با اشخاص دیگر و سفر از اینجا به آنجا، زاد و ولد و یا هر نشست و برخاست دیگر آنان را بعنوان اخبار مهم خوراک و تیتر اول میدیای سخیف در سال می کند. بخش های دیگر برنامه ها هم صرف تجزیه و تحلیل این جست و خیزها توسط تحلیلگران مزدور این نهادها حول و حوش این "گفتمان" است. اگر زمانی از این سوژه ها هم باقی بماند، آن را به برنامه های سرگرمی، به سلبرتی ها، به فوتبال و تبلیغات کمپانی ها جهت فروختن اولی به مردم، اختصاص خواهند داد. مردم زمانی كه پیچ رادیو را باز می کنند همین است، TV روشن می کنند، همین است، روزنامه می خوانند همین است، کلیسا می روند همین است. حتی تابلوی بارها و رستوران ها را با اسامی ولیعهد (ویلز، اسیکس، ادینبرا و...) تزئین کرده اند. مشخص است، جامعه ای که این منبع فرهنگ آموزش آن باشد، جامعه ای مولد فساد، سوء استفاده از کودکان و از انسان های کم توان و کم قدرت و مبتلا کردن آنان با مواد مخدر، فحشا و تجاوز و قتل زنان است.
این را مقایسه کنید با نحوه رفتار میدیای دمکراسی با اعتصاب، تظاهرات و تحصن کارگران. آخرین نمونه سفسطه بازی رفتار میدیا با اعتصاب رانندگان قطار زیر زمینی لندن بتاریخ ۲۶ ماه نوامبر ۲۰۲۱ بود. این دستگاه سرکوب کارگران، میکروفون را جلوی هر کسی که بخاطر این اعتصاب از راه بیمارستان جامانده بود، هر کسی که به موقع به سر کار نرسیده بود و... گذاشت و دوربین را روی آنان زوم کرد و نه روی آنانیکه که بخاطر بی مسئولیتی خواست رانندگان را در مرحله اول بی پاسخ گذاشتند. میدیا گزارش ها را طوری مهندسی می کند تا بدین وسیله جامعه را علیه اقدام به اعتصاب رانندگان بسیج کند. اعتصاب را نه یک حق مسلم کارگران، بلکه اقدامی مانند جرم و مخالفت با منافع عمومی نشان دهد. میدیا از انواع ترفندهای دیگر نیز مانند فشار اجتماعی، روحی و عاطفی برای زیر منگنه گذاشتن اعتصابیون استفاده کرده می کند؛ تا کارگر نتواند پا را از خط قرمز قانون کار سرمایه داران خارج نماید. یا اگر آنان نتوانستند بالاخره مانع وقوع اعتصاب شوند، تمام تلاش خود را بعمل می آورند که آن را به حداقل دستآورد و به شکست بکشانند. میدیای دمکراسی در پرداختن به همچنین رویدادهایی، کلاً فضایی را ایجاد می کند تا جامعه تصور کند که اعتصاب، تظاهرات و تحصن کارگران نه از سر ناچاری آنان، بلکه اقدامی دلبخواهی و ضد اجتماعی است و برای این مدعا از نارضایتی کسانی که به موقع به بیمارستان یا به سر کار نرسیده اند، سوءاستفاده می کند و این سفسطه بازی ها را به اسم اخبار پخش می نماید.
میدیای دمکراسی همچنین در گزارش تراژدی غرق شدن ۲۷ پناهجو در آب های بین فرانسه و انگلیس در تاریخ ۲۶ ماه نوامبر ۲۰۲۱ ؛ قاچاقچی ها را محکوم کرد، اما یک کلمه از عواملی که منجر به فرار آنان شده است، صحبت نکرد. رفتار تحلیلگران میدیای دمکراسی در "مبارزه" با فساد این است که قاچاقچی ها را محکوم کنند، ولی کاری به نیاز مردمی که برای نجات خود حتی دست به دامن شیطان هم می شوند و چه نیازی است که آنها را بسوی قاچاقچی ها روان می کند، بی پاسخ می گذارند. در همچنین رویدادهایی، کلاً فضایی را ایجاد می کنند تا جامعه تصور کند فرار پناهجویان نه از سر ناچاری آنان، بلکه اقدامی دلبخواهی است. تحلیلگران میدیای دمکراسی قتل زنان را (نه همیشه) محکوم می کنند، اما مذهب و کلتور مذهبی و مردسالاری که عامل مستقیم این قتل ها هستند، پرو بال می دهند.
مردم انگلیس به طول عمر میدیا و ما هم از زمانیکه از دست اذان و صلوات حکومت آیت الله های ایران به انگلیس فرار کردیم، باید این اراجیف میدیا را روزمره بشنویم! البته این تنها میدیای انگلیس نیست که وظیفه خود اغوا و تحمیق کردن مردم قرار داده، نقش میدیای همه کشورهای دمکراتیک در "مبارزه" با فساد...هر کدام با سبک کشور خودشان کم و بیش همین است. و آنگاه طرفداران جنبش دمکراسی می گویند "خوب مردم خودشان بدون هیچ فشاری ملکه و نظام پادشاهی را دوست دارند".
اولاً تا وقتی متر و قیچی دست شما باشد، آمار دقیقی در دست نیست که چند میلیون انسان مانند ما به این وضعیت معترض هستند و خود را مثل شما رعیت شاه و ملکه نمی دانند و بمحض ظاهر شدن "رویال فامیلی" در کانال های تلویزیونی، فوری آن را خاموش می کنند! در ثانی، بله، اگر شما صد سال اینگونه با تبلیغات سخیف ۲۴ ساعته گوش مردم را پر کنید، بی تاثیر نیست، بالاخره مردم به این وضعیت عادت می کنند. اگر با این وضعیت هم عادت نکرده و کنار نیایند، کله شان منفجر می شود. مردم چکار کنند؟ مگر جای در این کره زمین هست که سایه نمایندگان خدا، شاه و شیخ بالایی سرشان نباشد؟ مردم بار آمده با این فرهنگ، بین بد و بدتر، ظاهراً بد یعنی شاه را بر شیخ "ترجیح" می دهند. اما ترجیح دادن شاه بر شیخ، چه افتخاری برای جنبش دمکراسی خواهی دارد؟
و بالاخره این فاکتورها یک حقیقت را آشکار می کند و آن این است که اگر کسی واقعاً بخواهد با فساد، سوءاستفاده از کودکان، انسان های کم توان و کم قدرت و با مواد مخدر، با فحشا و تجاوز و قتل زنان...مبارزه ریشه ای کند، باید علیه اولی هم دست بکار شده و جنبش دمکراسی خواهی را جُک کند.
۲۹ ماه نوامبر ۱ ۲۰۲