اگر به کارگزاران خانه کارگر باور کنیم با مقاصد پلید سی چهل نماینده مجلس دستمزد پایه سراسری کارگران در ایران در خطر است. منابع اطلاعاتی خانه کارگر پرده از رابطه مشکوک یک مثلث توطئه، یعنی نمایندگان مربوطه در مجلس، موسسات نذر و خیریه معلوم الحال اصفهان و مدیران عامل شرکت فولاد در منطقه برداشته اند. در سایت اینترنتی خانه کارگر قشقرق بر پا است و ثبت نام "فداییان دستمزد پایه مطابق قانون کار" به گرمی ادامه دارد!
گانگسترها و توطئه؛ زد و بند از یک طرف و تصفیه حساب از طرف دیگر سر تا پای بازار کار و قانون کار را فرا گرفته است. زد و بندهای رسوای حاشیه خصوصی سازیها، معاملات خونبار دوایر بازرسی وزارت کار ، شهرداری ها، ایادی بنگاه های کاریابی وابسته به وزارت کار، کارتل های ساختمانی و جهنم دره عفونی کمیته امام و سازمان بهزیستی، دم و دستگاه تعاونی های زیر دست خانه کارگر، معاملات قرض الحسنه های بانک رفاه، ... تنها سر فصل های شناخته شده از چرک و کثافت؛ از خفاشهایی است که از خون طبقه کارگر میمکند. سرنوشت صندوقهای بازنشستگی بیمه؛ ریخت و پاش بودجه و انواع سوبسیدهای مالیاتی به کارفرمایان هنوز حدیث جداگانه است. در این زد وبندها نه فقط کارخانه و معدن بلکه اساسا نیروی کار است که معامله میشود. دولت با وزارتخانه ها، مجلس با قوانین، دستگاه قضایی با زندانها و سرکوب و خانه کارگر پایه های تامین نیروی کار ارزان در لابلای چرخ دنده های نفرین زده را تشکیل میدهند.
تا آنجا که به دستمزد پایه مربوط میشود، منت خانه کارگر بیجا است. تشریفات سالانه " مذاکرات دستمزدها" بزرگترین نمایش بی حقوقی کارگر در ایران است که هرگز اجازه انتخاب نمایندگان مستقیم خود را نیافته است، تشکل های آن از حمله در امان نمانده است و ابراز وجود خواست و اراده طبقه در اعتصابات با توحش پاسخ گرفته است. ادعای "دستمزد پایه" در شرایطی که دهها سال است زیر خط فقر رقم میخورد، هیچ گونه تضمین اجرایی برای آن منظور نیست، رگ و پی آن بر جبن و گدایی و ترس و انتخاب میان بد و بدتر استوار است، زیادی بر پیکر خانه کارگر و ادعاهای "جنت مکان" حضرات زار میزند.
تماشایی است! خانه کارگر در مورد موسسات نذر و خیریه اصفهانی، از مواضع آتشین در نبرد تا آخرین قطره خون کارگران کوتاه نمیاید؛ در حالیکه بدقت مراقب است در مقابله با گانگسترهای حریف از یک دوئل قطره چکانی فراتر نرود، مواظب است که مبادا از این دعوا نفعی به کارگران برسد. هاج و واج میمانید، مقاصد مثلث منفور بجای خود، چطور و از کجا خانه کارگر قهرمان صحنه بجا مانده است! آیا نمایش به اصطلاح مذاکرات سالانه دستمزدها، با دایره و تنبک نمایندگان قلابی کارگران چیزی کمتر از یک توطئه، و اتفاقا با همان خصوصیات "دستمزدهای توافقی" است؟!
هیاهوی پوچ اینترنتی بر سر "دستمزدهای توافقی" تاکیدی بر آنستکه خانه کارگر و شوراهای اسلامی و زوائد اسلامی سرمایه جزو صورت مساله مبارزاتی کارگران باید بحساب بیایند و نه بخشی از حل مساله. در شهر هرت قانون کار در ایران که در زد و بند میان باندهای مافیایی طبقه حاکمه از دولت تا مجلس، از دار و دسته خانه کارگر تا کارفرمایان همگی به یکسان شریک هستند، نباید فرصت را از افشای دشمنان طبقه و تمرین و تقویت حفظ صف مستقل کارگری از دست داد. جا دارد کارگران قطب قدرتمند قانون کارگری خودشان از دل مطالبات و اعتراضات روزمره علیه باند رنگارنگ جنایتکار سرمایه در ایران را بشناسند و بشناسانند. آن روزی که کارگر در ایران روی پای خود بایستد، بخواهد سرنوشت خود را رقم بزند، جز با نفی نکبت و بندگی قانون موجود نمیتواند یک قدم به جلو بردارد. این روز مدتهاست فرا رسیده است.