اخیرا باز شاهد بحران آب در ایران و به دنبال آن اعتراضات وسیع مردم به این شرایط و عملکرد قهریه حاکمیت در سرکوب مردم هستیم.
جامعه ایران با بحران بی آبی و خشکسالی روبرو است که هم در بخش کشاورزی و هم در بخش تامین آب قابل شرب تقریبا تمامی نقاط ایران را در برگرفته است و هر روزه اعتراضات و مطالبات اقشار مختلف مردم را شاهدیم که با جواب سربالا از طرف حاکمیت روبرو هستند. حاکمیتی که خشکسالی را به دامان خدایان و ماوراء -الطبيعه انداخته و راه حل آن را با باران گلوله و شلیک ساچمه به سمت مردم جواب میدهد.
سیستم حاکمیت در ایران با پروپاگاند وسیع و هدفمند تلاش میکند شهروندان را به این اقناع برساند که این اوضاع نگران کننده و مهلک نتیجه روند منطقی طبیعت است و جمهوری اسلامی، گناهی در این مورد ندارد و باید فقط دست به دعا به درگاه خدا شد. اگر اینگونه است پس سوال اینست كه چرا نظام تا دندان مسلح آقایان با ماشین کشتار و ابزار قهریه به جان مردم معترض به این وضعیت افتاده است؟
مردم ایران خوب واقف هستند که مسئول بی آبی و فلاكت گسترده امروز كسی جز خود جمهوری اسلامی نیست؛ درست همانگونه كه برای مردم سایر نقاط دنیا، روشن و قابل درک است که بحران محیط زیست از خشکسالی تا تغییرات اقلیمی، گرمایش زمین، طوفانهای شن و باد و آب و آتش، نتیجه عملکرد دولتهای بورژوایی حاکم بر کل دنیاست.
سیستمی كه منطق سودآوریش ریشه در سفره های آب زیر زمینی، تالاب ها، دریاچه ها و رودخانه ها و کوهها دارد و به تدریج و هر روزه در حال مکیدن شیره جان منابع طبیعی در ایران است و در زمان بروز فجایع در تلاشی مذبوحانه می خواهند رو به جلو فرار کنند و وانمود كنند كه كار طبیعت است و از كنترل نظام شان خارج است. بدتر آنکه طراحان این نظام با گستاخی تمام در جواب به مطالبات محق مردم با دست آویز قراردادن واقعیات، میفرمایند كه مردم باید برای شرایط بسیار وخیم تر آماده باشند و تا ده سال آینده اوضاع سیرصعودی رو به وخامت را طی میکند و بحران بی آبی و حتی بحران آب شرب تا دهها برابر امروز خواهد رفت و حکومت عاجز از رفع مشکل و مقصر، اوضاع جهانی است.
در این شکی نیست که توان فناوری و تکنولوژیک جمهوری اسلامی در این زمینه بسیار عقب و ناکارآمد است اما با این تئوری هم نمی تواند از زیر باز مسئولیت قصر در رفت بلکه بدتر، در عدم وجود فناوری و تکنولوژی لازم برای مقابله با خشکسالی و در حوزه بحران آب، حاکمیت را در مقابل خشم عظیم تری از جانب مردم و شهروندان ایران قرار میدهد. مردم این مهملات را از نظام حاکم بر ایران نمی پذیرند. مردم به درست مسبب و خاطی را نشانه رفته اند و میپرسند چگونه است که همین سیستم توان برنامه ریزی بلند مدت در ایجاد فناوری ساخت انواع موشک های قاره پیما و دور برد و تجهیزات و تکنولوژی عریض و طویل نظامی را دارد، یا برای مثال توان برنامه ریزی و تهیه تجهیزات لازم برای تخریب بیش از پنجاه درصد از اراضی جنگلی و احداث ۱۴۰۰ سد آبی مهلک برای محیط زیست و شیوه سود بردن از آنها را دارد، یا توان برنامه ریزی و تهیه فناوری و تکنولوژی نیروگاه های هسته ای و هزاران زرادخانه دیگر را دارد، اما نوبت به تهیه امکانات و تجهیزات و تکنولوژی لازم برای ادامه حیات و رفاه مردم كه میرسد، خزانه شان خالی است، تکنولوژی معیوب دارند و دوجین شلنگ تخته می اندازند که فقط میتوانند خودشان را با آنها گول بزنند و رنگ بكنند.
تنها پاسخ این نظام به مطالبات فروكوفته مردم ایران چیزی جز گسیل نیروهای امنیتی خود، آنهم نه از سر قدرت بلكه از سر ترس و هراس از موجودیتش در حمله به صفوف مردم معترض نیست؛ که این بار نیز در جواب به معضل بی آبی به تحصن كشاورزان اصفهان باران گلوله و خون پاشید و در رفت.
اما مردم جان به لب رسیده و آگاه با اتکا به خرد جمعی شان جواب روشنی را در مقابل حاکمیت گذاشته اند و با صدای بلند و روشن فریاد میزنند که جمهوری اسلامی را مسبب هر سیه روزی که به جامعه ایران تحمیل شده است، میدانند.
مردم با اتکا به مجامع عمومی و خرد جمعی شان یك پیام روشن را در مقابل سیستم حاکمه گذاشته اند که اگر دنیا دست مردم و شوراهای مردمی باشد هزینه های نجومی که صرف ساخت بمب و موشک و ماشین سرکوب و دستگاه تولید خرافه میشود را قطع میکنند، تولید را در جهت رفع نیاز بشریت و رفاه و امنیت شهروندان هدایت و مدیریت خواهند کرد. نعمات و امکانات آن جامعه را در راستای ارتقاء سطح فناوری ها و تکنولوژی هائی که آسایش و آینده حیات و رفاه بشریت را تضمین میکند صرف خواهند کرد و هر سیستم و ساختاری را که رقابت خونین سرمایه برای سود بیشتر که دنیا را به تباهی و سیاهی کشانده در هم میشکنند و با سیستمی مدرن و پیشرو و سوسیالیستی که متضمن امنیت زندگی و جان انسان است جایگزین میکنند.
فعالین و رهبران مردمی از کارگران تا کشاورزان، معلمان، بازنشستگان و پرستاران و ... از شوش تا اصفهان، سنندج، مریوان، تبریز و تهران و .... با قدرت به میدان آمده اند و اعلام میکنند زندگی و دنیای خود را هزاران برابر بهتر از سیستم پوسیده در حال ریزش جمهوری اسلامی می توانند مدیریت کنند.
خرد جمعی و شوراهای مردمی همان راه کار و آلترناتیوی است که جمهوری اسلامی و طبقه حاكم در ایران را به نبردی سرنوشت ساز فراخوانده است و اعلام میکند که حق دادنی نیست بلکه گرفتنی است. امروز دیگر مبارزه مردم از لاک دفاعی خود بیرون آمده و در همبستگی سراسری با هم رنگ و بوی یك آرایش تهاجمی را به خود گرفته است.
امروز مردم معترض در عرصه عمل میبینند که بدست گرفتن سرنوشت خود با برپایی شوراهای مردمی تنها آلترناتیو کارا و نهائی در رسیدن به رفاه، امنیت، آسایش و نجات جان شهروندان از دست بختک سیاه جمهوری اسلامی و طرفداران درون یا برون حکومتی آن است؛ حاکمیتی که به میل و رغبت خود قرار نیست كه کنار برود.
ایجاد هرچه سریعتر و گسترده تر شوراهای مردمی، جدیترین و طبیعی ترین راه حل و واکنش مردم در شرایط کنونی است، آلترناتیو همه جانبه از اعمال فشار تا تعرض و در اختیار گرفتن سرنوشت به دست خود مردم است.
اگر گلوله و سرکوب جواب از سر استیصال حاکمیت سرمایه و جمهوری اسلامی به بحران آب یا هر مطالبه دیگر در جامعه است، جواب مردم تشکیل شوراهای مردمی با توسل به خرد جمعی و اتحاد شان تا ریشه کن کردن این سیستم و نظام پوسیده است.