جامعه قطبی شده ی ایران از یک طرف صف آرایی دولت نظامی ها و امنیتی ها از فرط استیصال و درماندگی شمشیر را از رو بسته و بگیر و ببندهایشان را گسترش می دهند و این تنها کاری است که از بیت رهبری و رییس دولت تا مجلسیان و دستگاه قضایی، بلدند.
در طرف مقابل طبقه کارگر مصمم به اتحاد صفوف خود درمجامع عمومی و شوراهای کارگری و سازماندهی اعتصابات مکرر علیه استثمار و بیحقوقی است. متحدان طبقه کارگر، معلمان و بازنشستگان و حاشیه نشینان شهرها علیه فقر مطلق و فلاکت و گرسنگی و سرکوب از خیزش های دی ماه ۹۶ تا آبان ۹۸ و جنبش تشنگان جنوب، ضربات پی در پی بر پیکر نظام جمهوری اسلامی وارد می کنند. در دل جدال آشتی ناپذیر طبقاتی دو قطب پایینی ها و بالایی ها، هر روز در گوشه و کنار جامعه مواردی از ابراز وجود و جلوه هایی از انسانیت و احترام به حقوق انسان با ماهیت سوسیالیستی و برابری طلبانه، سیمای جامعه ما را به تصویر می کشد.
تنها در یک هفته اخیر و همزمان با اعتصابات کارگری، دانشجویان دختر فارغ التحصیل دانشگاه تهران یکی از بنیادهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی یعنی حجاب اجباری را به سخره گرفته و تصویر زیبایی از ازادی را به جامعه نشان دادند.
در همین مدت در کردستان و شهرهای سنندج و مریوان، جلوه هایی از احترام به انسان و اعتراض به دشمنان انسانیت به نمایش گذاشته شد.
در شهر سنندج آزادیخواهان انساندوست، مادر آسیه "دایه آسیه" مادر دو فرزند انقلابی جانباخته یکی از اعدام شدگان دهه ۶۰ و دیگری در حمله نظامی رژیم به کردستان جان باخت را به عنوان سمبل مقاومت انقلابیونی که تسلیم جمهوری اسلامی نشدند، بدرقه کردند. مراسم خاک سپاری "دایه آسیه" که خودش مدتی را در زندان جمهوری اسلامی گذراند، با یک دقیقه سکوت به احترام او و همه ی جانباختگان راه ازادی و سوسیالیسم و سخنرانی بستگان این مادر و فعالین کارگری شروع و با شعار زنده باد سوسیالیسم و زنده باد ازادی برابری حکومت کارگری، پایان یافت.
در جریان بیش از چهار دهه کشتار و جنایت جمهوری اسلامی، نام مادر بعنوان سمبل مقاومت و اعتراض جانباختگان در جدال انسانیت با توحش نظام سرمایه و دین، به نام "مادران خاوران"، "مادران آبان"، "مادران جانباختگان جنبش انقلابی کردستان"...، ثبت و حک شده است. مادران و خانواده هایی که از احترام و همبستگی و همسرنوشتی طبقه کارگر و مردم سراسر ایران برخوردارند.
در شهر مریوان هم مردم ازادیخواه در جشنواره تئاتر خیابانی سالانه که از سنتهای فرهنگی و سیاسی این شهر است و رژیم بهرغم انواع فشارها موفق به تعطیل آن نشده، درد و رنج کولبران و چهره ی غیرانسانی و کریه کولبری که توهین به بشریت است، به نمایش گذاشته شد. در این تئاتر خیابانی، حضور مادر یکی از کولبران جانباخته، فضایی از اندوه همراه با بغض و نفرت از نظام جمهوری اسلامی بر قرار بود.
کولبری جدال مرگ و زندگی انسان هایی است که اگر با تیر مستقیم گزمه های رژیم کشته نشوند، با مخاطره پرت شدن از صخرهای سخت و یا دفن شدن زیر آوار برف و بهمن قربانی ناچیزی اجرت می شوند که تنها برای چند روز نان خالی سفره خانواده هایشان و یا هزینه تحصیل جوانانی که در سن ۱۳ و ۱۴ سالگی، به آن تن می دهند، کفایت می کند.
سالانه صدها نفر از این انسان ها توسط ماموران مسلح رژیم کشته یا دچار حوادث مرگبار می شوند.
پدیده ای به نام کولبری که تصویری ازکار و زندگی قرون وسطایی و دوران بربریت برده داری است، داغ ننگی بر پیشانی حاکمان فاسد و بیگانه با وجدان و شرافت انسانی و خفته بر گنج رنج طبقه کارگر و دارایی های تصرف شده جامعه است. حقارت کولبری برای کولبران کم تر از باری که بر دوش میکشند، نیست. حقارتی که دشمنان انسانیت و لم داده بر ثروت های بیکران مملکت، به انسان های جامعه ما تحمیل کرده اند. ننگ شان باد!
ننگ شان باد، فروشندگان دکل نفت، برادران قاچاقچی، اختلاسگران سرمایه های کشور و متعلق به کارگران و مردم، بنگاه های عظیم مالی بیت رهبری و سپاه معاف از مالیات و دولتمردان و عمامه به سرهای جمهوری اسلامی که همگی سرشان در آخور ثروت های باد آورده ی مملکت است.
ننگ شان باد دزدهای میلیارد دلاری که بخاطر برداشتن یک بسته شیرینی از طرف انسانی گرسنه او را بعنوان دزد و مجرم روانه زندان می کنند. "در این بازار پلید، زندگی ارزان تر است از نان" سرود زندگی علیه مرگ و اعتراض به بردگی کولبری در شهر مریوان است!
این موارد از نمایش های انسانی در چند روز اخیر و به اشکال مختلف و بعنوان اعتراض به نظم غیر انسانی حاکمان جمهوری اسلامی و مهر عدم مشروعیت و اعلام آغاز پایان این نظام، از تهران تا سنندج و مریوان، تنها جلوه هایی از نوک کوه یخی در اعماق جامعه است، جلوه های انساندوستانه، برابری طلبانه، ازادیخواهانه و رفاه طلبانه ای که جمهوری اسلامی با آن بیگانه است. می گویند دیکتاتورها تا یک روز قبل از قیام توده های مردم، فکر می کنند هیچ مشکل و خطری در کار نیست.
"همه چیز خوب است"، ورد و دعایی است که سران نظام جمهوری اسلامی هر شب با کابوس آن می خوابند.