انتخابات پارلمانی در عراق روز یكشنبه گذشته برگزار شد. رسانههای اصلی همه از دم به مشاركت پایین مردم در این انتخابات اعتراف كردهاند؛ هیچكس معتقد نیست كه این انتخابات میتوانست حتی كورسویی برای مشروعیت بازماندگان استراتژی شكستخورده آمریكا یعنی سیاست قومی – مذهبی كردن خاورمیانه، از جناح «پیروز» صدر در انتخابات تا جناح بازنده نزدیك به منافع ایران ایجاد كند. برعكس، از فارن پالیسی تا واشنگتن پست، از گاردین تا رویترز و سایر شبكههای جهانی و محلی، همه به نوعی در این مدت اذعان داشتهاند كه تبعات شكستی كه آمریكا در پس خروج خود از افغانستان و بازگرداندن طالبان به قدرت بهجا گذاشته است، فراتر از مرزهای افغانستان است و مسٸله بحران مشروعیت حاكمان در كل منطقه، در واقع امر چیزی جز منطق شكست استراتژی قومی – مذهبی كردن خاورمیانه توسط آمریكا نیست.
شاید این اولینبار است كه بعد از جنگ سرد، از زبان رسانههای غربی شاهد رغبت عجیبی در اعلام شكست آمریكا در افغانستان و تبعات سیاسی آن در جهان و در خاورمیانه هستیم. اما اهمیت این شكست و این اختتامیه، در بازگشت ارتجاع اسلامی طالبان به قدرت در افغانستان نیست؛ بازتاب این اختتامیه حتی در زمزمههای عقبنشینی دولت اسراٸیل به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ یا در هیاهوی جناح «پیروز» انتخابات در عراق نیست! بلكه در گواهی است كه در تمایلات و افكار عمومی مردم، بویژه در خاورمیانه بدست میدهد. نه آنچه كه با ظاهر بزكشده «حكومت خودی» به قدرت در افغانستان بازگردانده شد، نه آنچه بعد از شكست راست افراطی در اسراٸیل بعد از نتانیاهو با چهره «دیپلماسی و مذاكره» مجبور به عقبنشینی شده است و نه آنچه با بیرق «ضدیت با مداخله آمریكا» در انتخابات عراق از صندوقهای خالی بیرون كشیده شد، بلكه شكست آنچه چكیده استراتژی قومی – مذهبی كردن جوامع خاورمیانه است در واقع جوهر حقیقی تحولات در منطقه و بیساز و آوازی مناسك انتخابات در عراق است.
صندوقهای رای در فضایی خاموش و ساكت در شهرهای عراق، پس از یازده ساعت تعطیل و برچیده شدند. این مناسك که موعد رسمی برگزاری آن سال ۲۰۲۲ بود، با هدف فرونشاندن اعتراضهای توده ای سال ۲۰۱۹ موسوم به «انقلاب اكتبر» كه نظام قومی - مذهبی حاكم بر سرنوشت میلیونها شهروند عراقی را از مشروعیت سیاسی ساقط كرد، اجبارا یكسال جلو افتاد. شبح جنبش گسترده تودههای مردمی كه از دو سال قبل، فارغ از شناسنامههای كاذب قومی و مذهبی بر فراز خاورمیانه براه افتاده بود و برای رفاه، عدالت و معیشت خیابانهای بغداد و بیروت را به لرزه درآورد و بههم متصل كرد، اینبار هم سایه سهمگین خود را در «نه» محكم و متحد خود به بساط رایگیری گانگسترهای حاكم بر فضای سیاسی در عراق گستراند.
مشارکت بسیار پایین مردم در انتخابات عراق نشان از بیاعتمادی كامل مردم به ساختار قومی – مذهبی حاكم در عراق دارد که حاصل سناریوی موزاییكی كردن جوامع خاورمیانه توسط آمریكا و متحدین آن بود. سناریویی كه در پی حمله نظامی پس از افغانستان به عراق در سال ۲۰۰۳ رقم خورد و در ادامه با حمله نظامی به سوریه و لیبی و تخریب بنیادهای اجتماعی در این جوامع و براه انداختن جنگهای بیانتهای قومی - مذهبی كه یك رقم ناچیز از دستاوردهای این استراتژی ۲۷ میلیون مردم آواره است، به آخر خط رسید.
مردم عراق با عدم شركت گسترده خود در مشروعیت دادن به نظامی كه بر متن یك عقبگرد تاریخی، جز فقر و فلاكت و تكهتكه كردن شهروندان به اقوام و مذاهب امر دیگری نداشته و ندارد، و همچنین به پاس احترام به ادامه مبارزات تودهای خود از اكتبر ۲۰۱۹ علیه دستگاه فاسد قومی – مذهبی حاكم، مشت محكم دیگری بر دهان تفالههای سیاسی بازمانده از استراتژی «نظم نوین جهانی» در عراق كوبیدند. محال است مردمی كه حكم به جارو كردن نظام طایفهگری دادهاند، جنبشی كه تنها در خیزش دو سال پیش خود بالغ بر ۶۰۰ كشته و ۳۰ هزار مجروح بر جای گذاشته است، مردمی كه میدانند راهی جز خلع سلاح و پایین كشیدن تفنگچیهای قومی – مذهبی در حاكمیت، از جریان مرتجع صدر و بارزانی گرفته تا باندهای آدمكش حشد شعبی و نیروهای وابسته به ایران باقی نمانده است، جنبشی كه بر متن تحمیل بیش از دو دهه مهندسی فلاكت و جنگ صلیبی توسط باندهای جنایی، امروز كمر راست كرده است؛ مردمی كه مزه اتحاد و یكرنگی در صفوف خود را چشیدهاند و برای كسب نان، آزادی و معیشت تجربه جدیدی از مقاومت و مبارزه را اندوختهاند، محال است خطر تیكتیك بازگشت این مردم و این جنبش را دستكم گرفت! همه، از اتاق فكری پنتاگون تا كودنترین مهرههای سوخته در حاكمیت تهران و بغداد بر این «خطر» اصلی در سیر تحولات در عراق و خاورمیانه واقفند و كمربندها را سفت كردهاند؛ طوفان در راه است.