در این هفته، دو گزارش به سرعت به سر تیتر خبرها در جراید تبدیل شدند.
یکی علنی شدن اسناد پلمب شده پاندورا بود که حاکی از پولشویی بسیاری از سیاستمداران و سلبرتی هایی بود که برای فرار از مالیات مبالغ هنگفتی را در حساب هایشان مخفی نگه داشته اند. نزدیک به ۱۲ میلیون صفحه از این اسناد که حاوی نام حدود ۳۵ رهبر سابق و فعلی جهان و پولشویی بیش از ۱۰۰ میلیاردر دلار است، فاش شدند. اما علنی شدن این اسناد با همان سرعتی که خبرش پیچید، از جراید پاک شدند. میدیا حتی حاضر نبود که نامی از منبع این افشاگری، ویکی لیکس، و تلاش آن برای در اختیار قرار دادن این اطلاعات برای عموم مردم، ببرد.
هیچیک از سران کشورها، مورد بازخواست قرار نگرفتند. هیچ مصاحبه ای با آنها در مورد دو رویی، فساد و پول شوئی هایشان، انجام نگرفت. تمام دولتها، از اردن تا بریتانیا و امریکا حتی یک کلمه در تقبیح این دزدی آشکار و جریمه پولشویان و بازگرداندن پولها به خزانه مردم حرفی نزدند. برعکس همگی متحدانه خود را به ندیدن و نشنیدن زدند. با علنی شدن این بخش از اسناد، روشن شد که ادعای دول غربی در مورد "لو رفتن" جاسوس های رسمی و غیر رسمی و "فاش شدن اطلاعات امنیتی"، علیه علنی شدن این اسناد توسط ویکی لیکس، پوچ است و تلاشی برای لاپوشانی فساد سیستماتیک و "قانونی" و سازمان یافته شان بود. بی جهت نبود که دستجمعی، کل هیئت های حاکمه و موسسات گوناگون شان، برای حفط منافع مشترک شان تصمیم گرفتند تا برای سرپوش گذاشتن بر این افشاگری، علیه ویکی لیکس و شخص آسانژ پرونده امنیتی درست کنند و خطر "امنیتی" این افشاگری را در بوق و کرنا کنند. و البته میدیای رسمی هم طبق معمول گوش به فرمان ماند تا خبر بیشتری از وسعت و تعدد پرونده ها و یا هرگونه "تحقیقی" در مورد این فساد علنی، انجام نگیرد. در سکوت و خفا پرچم های دمکراسی، مطبوعات آزاد، و غیره پایین کشیده شد و شعارهای تزئینی متداول آزادی اطلاع و اطلاع رسانی عمومی، همه به زیر فرش جارو شد تا فساد مالی و راههای "قانونی" پولشویی بالایی ها به بخشی از زندگی و داده میلیونها مردمی تبدیل شود که روزانه با تعرض همین بالایی ها به معیشت و رفاه شان دست و پنجه نرم میکنند. پیامی که این مردم از دولتمردان و میدیای رسمی به مردم جهان میگیرند نمیتواند چیزی باشد جز "فساد مالی، بخشی از کاپیتالیسم در عصر حاضر است. یا باید با آن ساخت یا علیه آن برخاست"!
اتفاق دیگر در فرانسه، در مورد اعلام علنی نتیجه بررسی توحش کلیسای کاتولیک در فرانسه در آزار جنسی کودکان تحت تکلف آن بودند. طبق اولین گزارش های ارائه شده، در عرض ۷۰ سال اخیر، تعرض و آزار شامل بیش از ۲۱۶ هزار کودک در این نماد سنتی تحمیق و سرکوب، برآورد شده است، و انتظار می رود که ارقام بالاتری، حدود ۳۰۰ هزار کودک، واقعی تر باشد. در عکس العمل به این جنایت سران کلیسای فرانسه، واتیکان و پاپ طبق روال همیشگی ابراز ندامت کردند و از مردم و خدا طلب بخشش کرده اند!
اما این اولین نمونه از این نوع گزارشات نیست. برای نمونه پرونده گسترده آزار جنسی کودکان توسط کشیشان و دیگر مسئولین کلیسا، قبل تر در بریتانیا و امریکا افشا شده بود. در ایرلند نیز علاوه بر خشونت جنسی علیه کودکان، مقامات از کشته شدن و دفن نزدیک به ۱۰ هزار کودک تحت سرپرستی کلیسا در این کشور خبر داده بودند.
آمار و درجه جنایات کلیسا علیه کودکان که امروز از آن پرده برداری شده است، آماری نه مربوط به فجایع کلیسا در قرون وسطی و پیش از آن، و یا قرون ۱۸ و ۱۹، بلکه شامل همین چند دهه اخیر است. اما خاصیت و فوائد کلیسا و دستگاه تولید خرافات مذهبی برای بورژوازی بمراتب بیشتر از این است که علنی شدن جنایات سازمان یافته آن، ذره ای به اعتبار و جایگاه آن در چشم هیئت حاکمه کشورهای "متمدن" و "آزاد" لطمه بزند و به همین دلیل، این بار هم فقط با تلنگری به آن، شامل بخشش هیئت های حاکمه شده و خواهد شد. مخالفت های گوناگون قانونی و غیررسمی این بنیاد با تحقیقات قرن بیستم، به کناری گذاشته می شود تا خدشه ای در بنای آن صورت نگیرد.
عذرخواهی های تکراری پاپ و سایر مراجع مرتجع و گندیده کلیسا، برکناری چند اسقف پوسیده و پدوفیل بعنوان "حل مشکل"، پرداخت چندرغازی به خانواده آسیب دیدگان یا قربانیان و حق السکوت دادن به آنان نهایت کاری است که نمایندگان خدا و حامیان آنان، زیر فشار اعتراضات اجتماعی، به آن تن داده اند.
علیرغم علنی شدن سوء استفاده های جنسی کلیساها در کشورهای اروپایی و امریکا، علیرغم روشن بودن جنایات کلیسا و میسیونرهای آن در کشورهای افریقایی، هنوز قرار نیست که مسئولین اصلی این جنایات یعنی کلیسا، اسقف ها و پاپ ها، مواخذه و یا محاکمه شوند. قرار نیست که موسسه اقتصادی واتیکان صدمه جدی ببیند. قرار نیست که جلوی شرکت بلامانع مسئولان و مقامات کلیسایی به مجلس ها و ارگان های تصمیم گیری گرفته شود. هر موسسه خصوصی دیگری جز کلیسا با چنین پرونده سیاهی از آزاد جنسی کودکان هزار بار بسته شده بود. اما قرار است آزار بیش از ۳۰۰ هزار کودک بیگناه توسط مشتی بیمار اساسا خوراک چند روز میدیا شوند و پرونده آن به سرعت از دستور جراید پاک شود و جای بیشتری به آن اختصاص داده نشود.
علیرغم تلاش بورژوازی و میدیای آن، نه فساد و پولشویی سیاستمداران، و نه جنایات کلیسا، قابل پرده پوشی نیستند. انتشار خبر فساد روسای دولتها و ...، افشای جنایت کلیسا و دولتها به میدیای رسمی تحمیل شده است. افشای این پرونده ها، تنها تاییدی بر آنچه است که هر شهروندی در گوشه و کنار جهان امروز با گوشت و پوست خود تجربه کرده است و سکوت میدیا و تلاش برای حاشیه ای کردن آن، قادر به پاک کردن آن از اذهان میلیونها انسانی که زیر فشار این فساد مالی و تعرض به جسم و جان کودکان خود له شده اند، نیست. گسترش بی اعتمادی به بنیادهای این سیستم و عروج جنبش های ساختارشکنانه در غرب گوشه ای از عکس العمل همین مردم به سیستم سرتا پا فاسد حاکم بر جهان است. جنبشی که بن بست "دمکراسی غربی" را اعلام میکند. جنبشی که کلیسا را وادار به اعتراف به این حقیقت که بشریت امروز مدتهاست، علیرغم تبلیغات روزمره بورژوازی، دوری خود را از کلیسا و دستگاه های تحمیق در سطح اجتماعی نشان داده، کرده است. بشریت امروز باید کار جنبش روشنگری و انقلابات قرن پیش را به انتها برساند و دست مذهب و تمام بنیادهای ارتجاع مذهبی را از زندگی مردم کوتاه کند.