مقدمه: حزب حکمتیست (خط رسمی)، سیاستها و اقداماتش مورد سوال قرار میگیرد و تعدادی در این موارد اظهار نظر میکنند و یا انتقاداتی مطرح میکنند. نشریه حکمتیست در هر شماره یک یا چند مورد از این سوالها را انتخاب میکند و با توجه به مضمون و محتوا، آنها را با رهبری حزب در میان میگذارد و پاسخهای آنها را، تحت عنوان "از حکمتیست میپرسند"، منتشر میکند. در این شماره یکی از این سوالات را با ثریا شهابی از رهبری حزب، در میان گذاشتهایم.
حكمتیست: "كنگره سراسری شوراهای مردمی" از جانب حزب حکمتیست (خط رسمی) به عنوان تنها آلترناتیو مردمی كه ضامن دخالت همگانی مردم ایران در تعیین سرنوشت خود و در فردای پس از جمهوری اسلامی است، اعلام شده است. از حزب سوال شده است که منظور از پاراگراف آخر این سند، چی است؟ که میگوید:
"حزب حکمتیست (خط رسمی)، بعنوان یک حزب کمونیستی که برای انقلاب کارگری مبارزه میکند، تنها راه شرکت و دخالت در قدرت سیاسی را برای خود، از طریق شرکت در به قدرت رسیدن ارگانهای مردمی، ارگانهای دمکراتیک شوراهای مردمی میداند و تلاش خواهد کرد که تنها آلترناتیو رادیکال و موجود جامعه ایران، یعنی "کنگره سراسری شوراهای مردمی"، را به قدرت نزدیک کند!"
میپرسند که حزب برای شرکت و دخالت در این "آلترناتیو مردمی پس از جمهوری اسلامی"، یا روند تغییر قدرت سیاسی از جمهوری اسلامی به "نظام آتی"، روندی که قرار است تحت رهبری نهادی بنام "کنگره سراسر شوراهای مردمی" صورت بگیرد، کجای تصویر است؟ حزب حکمتیست( خط رسمی) کجای روند این تغییرات قرار میگیرد؟
ثریا شهابی: برای پاسخ به این سوال ابتدا لازم است به روشنی درک کرد که این طرح چه هست و چه نیست! این طرحی برای به قدرت رساندن هیچ نیروی و هیچ قدرتی نیست! به طریق اولی طرح به قدرت رسیدن حزب ما نیست! نه به این معنی که گویا ما نمی خواهیم و اشتهای گرفتن قدرت درسیر سرنگونی جمهوری اسلامی و در فردای آن را نداریم و یا امروز وقت ش نرسیده است، که هم اشتهای آن را داریم و هم امروز هم وقتش رسیده است. این مسٸله ای است که سعی میکنم در ادامه و در دل این بحث، مختصرا در مورد آن توضیح دهم.
طرح "کنگره سراسری شوراهای مردمی" برای باز کردن راه پیروزی یک جنبش و یک قدرت معین است تا به قدرت رساندن این و آن حزب یا این سازمان و آن شخصیت. نقشه ای برای باز کردن راهی در سیر خلاصی از جمهوری اسلامی است که همه مردم، نیروها و سازمان ها و احزاب و .. بتوانند از طریق آن، که از نظر ما سالم ترین، متمدنانه ترین و آزادیخواهانه ترین راه است، در سرنوشت خود دخالت کنند و برای آینده ایران، آینده خود و فرزندانشان، تصمیم بگیرند! طبعا در این سیر، در سیر "اجرایی شدن" این طرح و در دل آن، هر حزب و سازمان و نیرویی حق دارد و طبیعی است که سعی کند برنامه های خود را پیش ببرد. این شامل حزب ما هم میشود.
این طرح برای فراهم کردن آزادانه ترین، آگاهانه ترین و مردمی ترین شرایط برای عبور از جمهوری اسلامی و برای "تعیین نظام آتی" است. طرحی است که در آن "کاراکتر" و پدیده ای که این شرایط را بوجود میآورد، نیرو و قدرت جنبشی است که بیش از چهار سال است در جامعه ایران مشغول ایفای نقش است و خلاصی از جمهوری اسلامی حاصل عملکرد آن است، نه عملکرد جنبش طرفدارن تحریم اقتصادی و "رژیم چینج" و یا عملیات "ماهواره ای" جریانات باند سیاهی قومی - مذهبی چون مجاهد!
طبعا در پایان پروسه به قدرت رسیدن "کنگره سراسری شوراهای مردمی" که یک قدرت و یک "حکومت موقت" است و طرح ما آن را شش ماه تعیین کرده است، مردم در ایران برای تعیین "نظام آتی" خود، شامل قانون اساسی، ساختار سیاسی و اقتصادی و ..، تصمیم میگیرند. وظیفه "کنگره سراسری شوراهای مردمی" در وهله اول اداره جامعه در سراسر ایران، تامین رفاه و آزادی و امنیت برای همه شهروندان جامعه، در سیر سرنگونی و خلاصی از جمهوری اسلامی است و طی شش ماه فراهم کردن فرصتی آزادانه (به معنی آزادی از اختناق و فقر، خطرات نظامی، و نه فقط آزاد از ولایت فقیه و شخص خامنه ای و این و آن باند قدرت)، تا در مورد نظام آتی تصمیم گرفته شود. ما انتهای این فرصت آزادانه و مردمی را شش ماه پس از به قدرت رسیدن "کنگره سراسری شوراهای مردمی" و اداره جامعه در تمام سطوح توسط آن گذاشته ایم، و تا برگزاری "کنگره موسس حکومت آتی"!
طبعا حزب ما هم امروز، در سیر خلاصی از جمهوری اسلامی و هم در روند به قدرت رسیدن "حکومت موقت شوراهای سراسری مردمی" و هم در "کنگره موسس حکومت آتی"، مبارزه و تلاش میکند برنامه های خود برای شکل دادن به یک حکومت کارگری را دنبال و پیاده کند. به این معنی، به هرمیزان و در هر لحظه که بتواند، تلاش میکند که خود را از طریق این مکانیزم های دمکراتیک، به قدرت سیاسی نزدیک کند و به قدرت برساند. بسته به سرعت سیر جدالهای سیاسی و عمق تحولات، این روند میتواند و ممکن است خیلی سریع باشد!
تصمیم مردم در شوراهایشان، میتواند حکومت کارگری باشد که ما میخواهیم و برایش تلاش می کنیم و میتواند هر حکومت دیگری باشد! "هر حکومتی" که از طریق این مکانیزم مورد انتخاب مردم در ایران قرار گیرد! مکانیزمی که متکی به شرایطی است که در طرح مطرح شده است! یعنی تامین وسیع ترین آزادی های سیاسی و اجتماعی و کمترین فشار اقتصادی و نظامی و ... که ما به آن تامین وسیع ترین "آزادی، رفاه و امنیت" ممکن، که به قدرت مردم اعمال میشود، میگوییم! تنها چنین حکومتی میتواند حکومت قانونی ایران بدون جمهوری اسلامی باشد. ما تلاش میکنیم و امیدواریم این حکومت قانونی یک حکومت کارگری باشد که سوسیالیسم و دمکراسی شورایی را جایگزین نظام کاپیتالیستی موجود و روبنای گندیده سیاسی امروز آن میکند! ما معتقدیم که شانس ما و جنبش ما بسیار بیشتر از همه جنبش ها و احزاب رقیب در کمپ راست است.
طرح ما، طرحی برای باز کردن راه پیشروی و به پیروزی رساندن جنبش حی و حاضری است که در میدان است. جنبشی که یک قطب بزرگ و مهم آن، جنبش کارگری است که امروز از چپ تا راست، از پوزیسیون تا اپوزیسیون حضور و قدرت و میدان داری آن را دیده است و پذیرفته است و به سادگی همیشگی نمی توان سرش را زیرآب کرد! جنبشی که هم رفاه و زندگی انسانی میخواهد و هم راه اعمال اراده اش برای تحقق خواست هایش را انتخاب کرده است! و آن نه "دمکراسی پارلمانی" و انتخابات های نیابتی از بالای سر خود، که "دمکراسی شورایی"، دمکراسی مستقیم و مردمی و از پایین است! نام آن را "مدیریت شورایی" گذاشته است!
این یک پدیده واقعی است که امروز دست راستی ترین رسانه های جهانی، همچون برنامه های صدای آمریکا و بی بی سی و نشریات قانونی و مجاز حکومتی در ایران، ناچارا وجود آن را به رسمیت شناخته اند. جامعه به چشم خود می بیند که طبقه کارگر و همچنین مردم در بسیاری از اعتراضات، به مجامع عمومی رجوع میکنند! با آنها مذاکره و صحبت میشود و تصمیمات جمعی آنها به خود و به جامعه و به مقامات اعلام میشود و حکومت و مقامات و رسانه ها و ... ناچار هستند که در مقابل این تصمیمات که در چنین مکانیزمی اتخاذ شده است، جواب دهند و عکس العمل نشان دهند!
"کنگره سراسری شوراهای مردمی" ظرف متشکل و متحد کردن همین جنبش موجود است، که باید بلافاصله و به محض ضعیف شدن قدرت حاکمه، و به محض فراهم شدن شرایط، قدرت سیاسی در ایران را بگیرد! این بالاترین ارگان سراسری است که از طریق آن شهروندان در سیاست (که امری مربوط به زندگی مردم است و نه شغلی برای سیاستمدارن) در همه سطوح آن، ماکرو و میکرو، سراسری و محلی، دخالت می کنند! در شوراهای متکی به مجامع عمومی منظم و سازمان یافته شان، بحث و تبادل نظر میکنند و سرانجام تصمیم میگیرند و خود تصمیات خود را اجرا می کنند! این آن جنبش شورایی موجود و پایه طرحی است که حزب ما مطرح کرده است! نه برای خودش و این و آن حزب، که برای جامعه و برای به پیروزی رساندن همین مجامع عمومی و "مدیریت شورایی" است که وجود دارد و دارد عمل میکند! جنبشی که امروز به خاطر اختناق ابعاد موجودیت و دامنه عمل آن را با "چشمان غیرمسلح"، نمی توان دید!
برای درک این طرح و دیدن مکان احزاب و شخصیت های جنبش کارگری و جنبش های مردمی در دل آن، و همچنین مکان و شانس حزب ما، باید آن را در کنار انواع و اقسام طرح هایی گذاشت که بنام طرحی برای "همگان" پیروزی "دمکراسی" پارلمانی را تبلیغ و ترویج میکنند، و در دل آن ها احزاب و سازمان ها و شخصیت های راست به قدرت می رسند!
خلاصه کنم این طرحی برای به قدرت رساندن کسی و نیرو و قدرتی نیست! و در عین حال طرح به قدرت رساندن نیرو و نیروهایی است که میتوانند در دل یک مبارزه سیاسی سالم تلاش کنند خود را برای پیاده کردن برنامه های سیاسی - طبقاتی که برایش تشکیل شده اند، به قدرت سیاسی نزدیک کنند. حزب ما هم در دل این طرح تلاش می کند که نیرو و طبقه معینی به قدرت برسد! ما نه ناظر بی طرف هستیم و نه بی هویت و اینکه فقط نظاره گر هستیم و مثل نیروهای تشکیل دهنده شورای مدیریت دوران گذار و ... ریاکارانه ادعا کنیم که تنها شرایط را تسهیل میکنیم و خود نمی خواهیم به قدرت برسیم! این همان "دمکراسی شورایی" و مستقیمی است که مردم در آن بحث میکنند و سرانجام تصمیم میگیرند و تصمیمات شان را به اجرا میگذارند. فردای به قدرت رسیدن شوراها هم به همین شکل قانون گذاری میکنند و قوانین را به اجرا می گذارند.
"دمکراسی پارلمانی" آرزو نیست و آرزو نبود! و جهانیان امروز در مهد دمکراسی های غربی بی قدرتی مردمی که یک روز به نام آنها عراق و افغانستان بمباران میشود و بیمه بیکاری قطع و مسکن و مداوا مردم از دسترس دور میشود و روز دیگر باز بنام منافع آنها طالبان به قدرت و از قدرت ساقط و باز به قدرت می رسد و ... را به عیان می بینند! می بینند که صندوق های رایی که هر چند سال برپا میشود تا بنام آنها برای ضدمردمی ترین سیاست ها و حکومت ها، مشروعیت و مقبولیت قانونی کسب شود، تا چه اندازه سر سوزنی انعکاس منافع مردم، آمال و آرزوهای آنها، انعکاس تمایلات قلبی بشریتی که خواست عدالت اجتماعی با رگ و ریشه اش درهم تنیده شده است، نیست! قریب یک قرن است "دمکراسی" پارلمانی را بعنوان قله رفیع "آزادیخواهی تاریخ بشریت" به خورد جهان تشنه آزادی داده اند. قله ای که امروز جهانیان محصولات قرن بیست و بیست و یکم آن را از دریچه فاجعه عروج مجدد طالبان در افغانستان و صندوق های رای در عراق و لیبی و پاکستان، عروج یلتسین ها و ترامپ ها، می بینند.
این طرح را باید در مقابل همه طرح ها و نقشه ها و برنامه های کمپ راست، که بر عدم دخالت متحد و متشکل و آگاهانه مردم متکی است گذاشت، تا عمق و دامنه دمکراتیک بودن، آزادیخواهانه و متمدنانه بودن آن را دید. کعبه "دمکراسی پارلمانی" بر باد رفته است! اما در ایران قدرت مردمی در حال عروج است که تحقق طرح ما را، یعنی شکل دادن به یک "دمکراسی شورایی" به یک دمکراسی مسقیم، که آنهم آرزو نبود و نیست را، برای قدرت گیری طبقه کارگر و در راس آن حزب اش را، حزب ما را، میتواند بسرعت عملی کند.
ما به انتخاب آگاهانه مردم اعتقاد داریم و فکر میکنیم ما کمونیستها همیشه در چنین شرایطی بیشترین شانس را داریم چون ما نماینده آمال و آرزوهای اکثریت مردمی هستیم که همین امروز برای رفاه و آزادی و امنیت تلاش میکنند. همیشه جنبشهایی که برای رفاه و آزادی بوده اند چپ و کمونیسم را انتخاب کرده اند از این نظر برخلاف نیروهای راست که با وعده های ناروشن و شعارهای بی محتوا روی استیصال یا توهم یا ... مردم سرمایه گذاری میکنند، ما با برنامه و سیاست روشن خودمان روی خودآگاهی مردم سرمایه گذاری میکنیم و به همین دلیل شانس خودمان را بالا میبینیم.
به همین دلیل و دقیقا چون میخواهیم یک پای قدرت سیاسی در ایران باشیم، مبنای جامعه مورد نظر خودمان از ساختار حکومت شورایی، تسلیح توده ای تا حق زن، رفاه، آزادی و ... را به روشنی رو به مردم اعلام کردیم تا آنرا قضاوت کنند و آنرا با برنامه، تصویر نیروهای راست، مقایسه کنند. میخواهیم مردم آن را با برنامه های راست که غالبا یا ناروشن و مبهم اند و یا چنان در زرورق ادعاها و حرف های بزرگ و برای پنهان کردن اقدامات ناچیز دولتهای "خدمتگزار" شان برای "خدمت به مردم" پیچیده است، کسی به سختی بتواند تصویری از سیمای جامعه ای که وعده میدهند و جایگاه خود در آن را ببیند. میخواهیم جامعه و مردم حکومت شورایی و دخالت مستقیم خود در قدرت، تصمیم گیری و دمکراسی شورایی و مستقیم را با دمکراسی پارلمانی مقایسه کنند و از حالا انتخاب کنند. ما از امروز زمینه انتخاب شدن خودمان در شوراهای مردم را آماده میکنیم و خود را بعنوان آلترناتیو قابل انتخاب در مقابل مردم قرار میدهیم. از همه احزاب، راست و چپ و سازمان ها و شخصیت ها و .. میخواهیم همین کار را بکنند!
۲۶ اوت ۲۰۲۱