پس از دو دهه حضور نظامی، نیروهای آمریکا و ناتو افغانستان را ترک می کنند و در عین حال، طالبان مناطق بیشتری از این کشور را در اختیار خود در می آورد.

تصمیم بایدن مبنی بر خروج نیروهای نظامی،‌ مستشاران و تخلیه مراکز متعددی که در طی این بیست سال در افغانستان بنا شده بودند، در ادامه سیاست دولت اوباما و سپس مذاکراتی است که دولت ترامپ با طالبان انجام داده بود. سیاستی که اساسا ناشی از شکست امریکا در افغانستان و تغییر تمرکز از خاورمیانه به خاور دور و جنگ اقتصادی امریکا و چین است. از همان ابتدا روشن بود که "مذاکرات صلح" دولت ترامپ، که طالبان تنها پس از گرفتن امتیازهای پی در پی حاضر به شرکت در آن شده بود، نتیجه ای جز دست بالا پیدا کردن طالبان در افغانستان نخواهد داشت. در همین مدت کوتاه اخیر،‌ "حملات پیشگیرانه" به مراکز نفوذ مجاهدین در شمال کشور، و همچنین گسترش جغرافیایی در غرب تا مرزهای ایران، تصرف بیش از ۸۰ درصد افغانستان ... طالبان را در موقعیت قوی تر از گذشته قرار داده است. امروزعملا طالبان بر بخش اعظم افغانستان حاکم است و قوانین ارتجاعی و قرون وسطایی خود را حاکم کرده و به همراه آن ویرانی بیشتر، آوارگی و فرار از جهنم دست ساز این نیروی فاشیست را به مردم بیگناه افغانستان تحمیل کرده است. اضافه شدن بیش از ۳۰۰ هزار آواره به آوارگان جنگی افغانستان، فقط گوشه ای از مصائبی است که مردم افغانستان با آن دست و پنجه نرم میکنند.

مردم بیگناهی که با دولتی عروسکی، پوشالی و بی ثبات، با مخاطره ارتجاع شمشیر از رو بسته طالبان و حاکم شدن آن،‌ مواجه هستند. ارتجاعی که مردم افغانستان نه در تولد آن، نه در به قدرت رسیدن آن، نه در سقوط و عروج دوباره آن هیچ نقشی نداشتند. رشد و افول طالبان، همواره ناشی از توازن قوا، اختلاف و نزاع ارتجاع، نه فقط در افغانستان بلکه  همچون مجاهدین و داعش و ...،  در سطح منطقه ای و جهانی بوده و هست! باندهایی که اساسا برای تسویه حساب رقبای منطقه ای و جهانی ایجاد و به جان مردم بیگناه در افغانستان، سوریه، عراق و ... انداخته شدند. باندهایی که به قیمت به تباهی کشیدن زندگی میلیونها انسان بیگناه، به قیمت گسترش جنگ و آوارگی، به قیمت تحمیل قوانین فوق ارتجاعی قرون وسطایی، قوانین ضد انسانی، بربریت را به خاورمیانه و افریقا تحمیل کردند.

امروز حتی کودن ترین ژورنالیستها و دست راستی ترین سیاستمداران به این واقعیت که نه ورود  و نه خروج نیروهای نظامی ناتو و آمریکا، کوچکترین ربطی به مردم افغانستان و تامین امنیت و زندگی و خانه و کاشانه این مردم نداشته و ندارد، اعتراف میکنند. طی همین دو دهه مردم این کشور حتی لحظه ای را با خاطر آسوده از عدم مواجهه با کشتار جمعی، انفجار و آتش زدن  این و آن مرکز و مدرسه و بیمارستان، سر به بالین نگذاشته اند. هنوز مین های زمینی و منفجر نشده، بخشی از مخاطرات روزمره مردمی است که زیر حاکمیت یا جنگ باندهای ارتجاعی دست ساز زندگی شان به تباهی کشیده شده است.

بر خلاف ادعاهای آمریکا و کشورهایی که تا به امروز در افغانستان حضور نظامی داشته اند، این نه مردم افغانستان، بلکه دستگاهی که به نام دولت بالای سر مردم افغانستان گذاشته اند است که برای حفظ موقعیت خود، همواره خواهان اشغال نظامی کشورشان بوده است. مردمی که در طی چند دهه،‌ همواره در جنگ و هراس از کشتار زندگی کرده و با تحمیل فقر شدید، زندگی شان به گرو گرفته شده است، خواهان پایان یافتن جنگ و این شرایط جنگی اند. خواهان کوتاه شدن دست همه نیروهای ارتجاعی تا دندان مسلح از زندگی و آینده شان اند. این جنگ و "صلح"، این مذاکرات و توافقات، نه جنگ، نه صلح، نه توافق مردم افغانستان است. مردمی که تشنه آزادی، صلح، آسایش، سعادت و بازگشت تمدن به زندگی روزانه شان اند، زنانی که برای رهایی از ضد انسانی ترین قوانین اسلامی، برای برابری، برای حق انسان بودن خود به طالبان و همه نیروهای ارتجاعی نه گفته اند شایسته بیشترین پشتیبانی در مقابله با این مرتجعین اند. نباید اجازه داد که مردم بیگناه در افغانستان بیش از این قربانی کشمکشها، تنشها، جنگها و صلح های مرتجعین محلی و بین المللی شوند. نباید اجازه داد دولتهای مرتجع منطقه از ایران و ترکیه تا روسیه و پاکستان و ... افغانستان را به حیاط خلوت خود تبدیل کنند و زندگی مردم افغانستان را بازیچه کشمکشهای مخاطره آمیز خود قرار دهند.

مردم متمدن و انساندوست در دنیا، نیروهای رادیکال و مدافع حقوق انسانی و در راس آنها وظیفه کمونیستها است که به پشتیانی مردم افغانستان بشتابند. این نیروی جهانی است که می تواند  در هر کشوری دولت های خود را وادار کند در مقابل تعرض همه جانبه نیرویی ارتجاعی چون طالبان به زندگی مردم و به تباهی کشیدن آن سد ببندند. باید سازندگان و حامیان طالبان را وادار کرد حمایتهای مالی، نظامی، تسلیحاتی و .... را قطع کنند. نباید مردم آزادیخواه افغانستان را در جدال برای خلاصی از این جهنم سیاه، برای رسیدن به یک زندگی انسانی، آزاد و برابر، تنها گذاشت.