پس از گذشت حدود یک سال و نیم از پاندمی کرونا، مقابله با این بیماری با قرنطینه و پرداخت کمک هزینه به نیازمندان و همزمان واکسیناسیون در سطح وسیع در ابعاد جهانی، امید به شکست کرونا در جهان افزایش یافته است. اما در ایران برعکس، ویروس کرونا بیش از پیش از مردم کشته می گیرد و آمارهای دولتی مرگ و میر دوبرابر و روزی بیشتر از ۴۰۰ نفر اعلام شده است. درحالیکه آمارهای واقعی دو تا سه برابر امار رسمی دولتی است و بر اساس این پیش بینی تا کنون حدود دویست هزار نفر در ایران بر اثر بیماری کرونا فوت شده اند.

دولت درمقابل این شرایط مرگبار هر بار با خونسردی کشته ها را می شمارد و چاره ی اوضاع مثل قرنطینه و خرید واکسن را  بردوش مردم  گذاشته است.

نظام جمهوری اسلامی با اعدام و کشتار دستجمعی مردم سر کار آمد، بیش از دو میلیون  کشته و معلول  درجنگ با عراق روی دست مردم گذاشت. میزان اعدامی ها  و بازداشت و زندانی به امر روزمره و روتین رژیم تبدیل شده است. طبق آمار میزان اعدام سالانه ی مردم در ایران به تنهایی بیش از اعدام در همه ی کشورهای خاورمیانه است.

جنابات رژیم از گرفتن جان تا نان سفره شان در جهان شهره خاص و عام است. اما چیزی که بیش از همه دردناک است؛ سکوت و بی تفاوتی مردم در برابر کشتار کرونا، قرنطینه ی داوطلبانه و عدم پرداخت کمک و بسته های مالی به نیازمندان و ارجاع مردم به خرید واکسن از بازار آزاد...، است.

آیا تحمل مصیبت و ازدست دادن جان و گرسنگی کشیدن...، به عادت مردم تبدیل شده است؟ ایا مردم از جان خود سیر و دچار درماندگی و استیصال شده اند؟  

زمانی که مرگ طبیعی یک انسان سالمند؛ جوان یا کودک، قلب ها را می لرزاند. به آزار حیوانی اعتراض می شود، بریدن درختی محکوم می گردد... اما امروز چرا چنین شده است؟ چطور بیش از ۶۰ میلیون انسان کارگر و کارکن جامعه که ۹۹ درصد مردگان کرونا از این بخش جامعه است، در مقابل این فاجعه ی انسانی ساکت و بی تفاوت و نظاره گر شده اند؟ مردمان زیادی به کشتار عمدی مسافرین هواپیمای اوکراینی اعتراض داشتند.  کشتار بیش از دویست هزار نفر بر اثر بیماری کرونا هم بخش عمده اش مثل قتل عمد است. چرا که بیش از دو سوم این مرگ و میر قابل پیشگیری بوده و هست. با بستن مرزها از همان آغاز، با قرنطینه ی شهرها و پرداخت هزینه زندگی مردم در شرایط تعطیلی کسب و کار و واکسیناسیونی که بیش از ۶ ماه است در جهان شروع شده است، جامعه ی ما امروز به این کشتار جمعی و گرسنگی و دردماندگی دچارنمیشد!

شیوع بیماری را تا مدت زیادی از مردم  پنهان کردند. شهرها را قرنطینه نکردند، کمک هزینه ی زندگی مردم را تقبل ننمودند و از خرید و ورود واکسن امریکایی و اروپایی جلوگیری کردند. در حالیکه همان واکسن ممنوعه برای سران و دولتیان و نظامیان رژیم وارد و مصرف شده است.

دی ماه ۹۶ و آبان۹۸ مردم علیه فقر و گرسنگی بپا خاستند. امروز هم مرگ بر اثر گرسنگی ادامه دارد و هم مرگ مضاعف  روزانه صدها نفر بر اثر کرونا در جلو چشمان مردم شمرده و در سردخانه ها تلمبار می شوند.

شوریدن بر این نظام، مصادره نیازمندیهای احتکار شده، بازپس گیری پول و نقدینگی بانک ها، تصرف صدها هزار آپارتمان خالی سرمایه داران از جانب بی مسکن ها و مستاجرینی که نمی توانند کرایه خانه را بپردازند، مدت ها است به امر ضروری و حیاتی جامعه تبدیل شده است. زمان آن فرا رسیده است که کاخ نشینان و لواسان نشین ها از وجود مفتخوران و زالوها پاک شوند.

اگر جامعه دست کارگران و زحمتکشان بود، غم گرسنگی وجود نداشت و تا کنون نصف جمعیت ایران واکسینه شده بودند. اگر جامعه دست ما بود، نیازماندیهای ضروری و اساسی چون آب، برق، گاز، نان، بهداشت و درمان و وحمل و نقل رایگان بود. بایدجامعه را از دست جانیان و دزدها و اختلاسگران دولتی و نظامی درآورد و به دست کارگران و اکثریت محرومان جامعه سپرد. تداوم حاکمیت بورژوازی جنایتکار معمم و مکلا و نظامیان یعنی تداوم مرگ براثر گرسنگی و بیماری. باید بر این نظام مرگ و نکبت و فلاکت، شورید. تاوانی که بخاطر به زیر کشیدن این نظام تحمل می کنیم به اندازه یک روز کشتار کرونا و مرگ ناشی از گرسنگی و بی دارویی است. اجازه ندهیم این جنایتکاران هر روز مردگانمان را بشمارند، خود واکسن ممنوعه شان را دریافت کنند و ما را به خرید واکسن در بازار سیاه حواله دهند.

در چنین اوضاع مرگباری برای مردم، بورژوازی حاکم ایران می خواهد بساط انتخابات را پهن کرده و دولت دیگری را سر کار بیاورد. پاسخ مردم به این بی شرم و  حیایی دولتمردان  جمهوری اسلامی این است که: بروید گورتان را گم کنید! این نظام جز کندن گور برای مردم کاری نکرده است. زمان ان رسیده است که مردم گورکن این رژیم لعنتی و سراپا فاسد شوند!

باید بر این رژیم شورید و خواست:

  • نان، آب، برق، گاز، بهداشت و درمان و دیگر نیازمندی های مردم را رایگان کنید!
  • واکسن رایگان را فوری در اختیار همه مردم قرار دهید!
  • خانه های خالی انحصارگران مسکن را به بی مسکنان و فرودستانی که از پرداخت اجاره بهای مسکن عاجزند، واگذار کنید!
  • نهایتا گورتان را گم کنید تا مردم نفس بکشند و بیشتر از این بر مزار مردگان و سفره خالی از نان خانواده هایشان به عزا ننشینند !

اول اردیبهشت ۱۴۰۰- ۲۱آوریل ۲۰۲۱