مصادره از نظر بورژوازی جرم محسوب می شود. در بارگاه مذهب هم مصادره حرام است. در نظام بورژوایی مالکیت مقدس است. مذهب هم پشتوانه ی این تقدس است.
سرمایه من، ملک من، کارخانه و شرکت من، کاخ و ویلای من، بانک های من، اتومبیل میلیارد تومانی من، زندگی لاکچری و فسق و فجور و... همه ی این ها را خدا به من داده است. از بابام به ارث بردم، زرنگ و با هوش بودم، مغز کار و خلاقی داشتم، زحمت کشیدم، شانس داشتم. خدا منو دوست داشت...این ها استدلال سرمایه داران معمم و مکلا و سپاهی ایران است!
اما در دنیای واقعی که ملاک انسانیت ارزش های دیگری است، این خداوندان زر و زور از احمق ترین، بی خاصیت ترین، بی وجدان ترین، بی شخصیت ترین و بی شرف ترین عناصر جامعه بشری هستند. اکثریت سرمایه داران و صاحبان ملک و مال امروز ایران در بنگاه ها و بنیادهای مالی و مذهبی و سپاهی، قبل از انقلاب، از درامد زکات و فطر و صدقه ی مردم زندگی می کردند و یا پادو زورمندان بودند. داراییهای امروزشان نه ارث پدر و نه داده ی خدا است. این بخش بورژوازی جامعه از مصادره ی دارایی های جامعه و تصرف مال و ملک و کارخانه ها و معادن و انرژی و نفت و ... به ضرب تفنگ و کشتار و اعدام، صاحب ثروت و قدرت شدند. مصادره برای این ها حلال بود. اما اقدام به مصادره ی دارایی های بادآورده ی این سرمایه داران معمم و مکلا و سپاهی از جانب مردم گرسنه، حرام است!
از دیدگاه منفعت جامعه و اکثریت مردم، کل دارایی جامعه به صاحبان اصلیش یعنی کارکنان و مزدبگیران تعلق دارد. بورژوازی، بدون کار کارگر و گردانندگان چرخ های جامعه، هیچ پخی نیست. بورژوازی و اعیان و انصارشان انگلی بیش نیستند. موجوداتی هستند که از انسانیت بویی نبرده اند.
تاریخ بشر که تاریخ جنایات صاحبان قدرت و ثروت است بجای خود، در همین ایران امروز با نگاهی به زندگی اکثریت عظیم مردم به کنه جرم و جنایت و بی وجدانی و غیرانسانی بودن ثروتمندان و دولتمردان جمهوری اسلامی پی می بریم. همه ی این خفاش ها و زالوهای جامعه از شرایط کا ر و زندگی اکثریت محرومان جامعه خبر دارند. این که صاحبات قدرت در ایران اختلاف عمیق طبقاتی و فاصله فقر و ثروت را داده ی خدا و تصمیم او می دانند، باور آسمانی شان نیست. توجیهی آگاهانه برای لاپوشانی بهره کشی و جرم وجنایتشان علیه زندگی اکثریت کارگران و کارکنان جامعه است. دین و مذهب و اخلاق و فرهنگ وشرافت برای این خیل اقلیت مفتخور جامعه در خدمت حفظ نظام و موقعیت بالادست و حاکم بر جامعه است. بجز این، نفس مذهب و دین و خدا و پیغمبر و امامان و بهشت وجهنم، برای صاحبان قدرت و آیت الله هایشان پشیزی نمی ارزد. تظاهر به اهمیت باورهای دینی این ها، نه بخاطر ارزش های ادیان بلکه بخاطر خدمت دین به تقدس مالکیت و نقش ابزاری آن در حفظ سرمایه ها و موقعیت بالادستی شان است. جمهوری اسلامی بالغ بر ٤٠ سال خرافات دین و مذهب را برای دفاع از طبقات دارا و برای تحقیر و تحمیق توده های مردم بکار برده است. این رژیم بدون سلاح دین نه می توانست چند میلیون انسان را خوراک جنگ کند و نه می توانست زنان، نیمی از انسان های جامعه را مورد تحقیر و اهانت و بیحقوقی قرار دهد.
زمانی که سلاح دین کند می شود، با صرف پول و داراییهای جامعه دارو دسته های اوباش در کشور و در منطقه سازمان داده می شود. اکثریت مردم را گرسنه نگه داشته اند، فقر را تقدیس و تمجید می کنند و پاداشهای معنوی به مردم وعده می دهند. اما خود مذهبیون دارا از معمم و مکلا و نظامی برای معنویات گندیده ی ادعایی شان پشیزی ارزش قائل نیستند. و خود منتظر پاداش الهی شان نشده اند.
نتایج حاکمیت ثروت و دین برای مردم ایران علاوه بر مصیبت های مکرر، کشتارها و اعدام ها و آزار و تحقیر و اهانت به شخصیت و حرمت انسان، امروز شرایط به شدت ترسناک و دردناکی به جامه ایران تحمیل کرده است. در حالیکه کارگر شاغل با مزد ناچیز سفره اش خالی است، با افزایش تعداد بیشتر به خیل بیکاران کشور در زمان شیوع کرونا، میزان بیکاری به ده میلیون نفر می رسد. این بخشی از جمعیت کشور است که نه مزدی می گیرند و نه بیمه بیکاری. این بخش بیکار جامعه نه در زیر خط فقر بلکه در فقر مطلق و در گرسنگی محض بسر می برند.
رحمتالله نوروزی، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بیش از ۲۵ میلیون نفر از جامعه یعنی ٣٠ در صد جمعیت کشور توان خرید گوشت ندارند. و این به معنای کمبود پروتئین و تضعیف بنیه ی جسمی در مقابل بیماری های گوناگون است.
مجلس اسلامی بعنوان راه حل گرسنگی از طرح کوپنی کردن کالاهای ضروری حرف می زند. می گویند به ٦٠ میلیون نفر کوپن مجانی و نیمه مجانی می دهند. منابع مالی این طرح هم تا سقف ٣٠ هزار میلیارد تومان تعیین شده است. از آنطرف حسن روحانی، رییس دولت که از شرم و حیا و خجالت بویی نبرده، اعلام می کند خزانه خالی است و مجلس حرف مفت می زند. رقبای حسن روحانی در نظام جمهوری اسلامی اذعان دارند که حسن روحانی یک طویله را نمی تواند اداره کند. مجسمه ی حسن روحانی را باید بعنوان سمبل بلاهت، دروغ و بی حیایی در گوشه ی باغ وحش به حیوانات معرفی کرد!
به گزارش خود دولتی ها پرداخت ارز به نرخ دولت به تولید کنندگان و واردکنندگان مواد خوراکی نه تنها قیمت ها را کاهش نداده بلکه تورم بیشتر ایجاد کرده است. این بدان معنی است که مابه التفاوت ارز دولتی وبازار که مبلغی حدود١٦٠ هزار میلیارد تومان است به جیب دلال های این کالاها رسیده است. این رانت خواری ثروتمندان و دولتمردان نظامی و غیر نظامی از سفره بیش از نیمی از جمعیت ایران به انجام می رسد.
چند ده هزار دانشآموز بدلیل فقر و نداری از تحصیل محروم یا ترک تحصیل کرده اند. دانشآموزانی که در شرایط تعطیلی مدارس تلفن همراه و تبلت ندارند، حدود ٣ تا ٥ میلیون است. شش و نیم میلیون انسان گرسنه تحت سرپرستی کمیته امداد امام فاقد ابتدایی ترین نیازهای اولیه هستند. حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ از دایره بهره بردن از شرایط متعارف شهر نشینی خارج شده است. تنها در تهران سه میلیون نفر حاشیه نشین هستند. اجاره بها و قیمت مسکن هم جزو همان انحصارات و خود نوعی احتکار و از بضاعت و دسترس اکثریت مردم خارج است.
هفتاد میلیون انسان زیر خط فقر و در معرض خطر مرگ از بیماری نمیتواند تا پایان نامعلوم اپیدمی کرونا و در انتظار بهبود غیرممکن شرایط معیشت صبر کند. اعتصابات کارگری، اعتراضات اجتماعی و خیزش عمومی علیه فقر و گرسنگی و گرانی و بی مسکنی و بی دارویی، تنها راه حل مبارزه و جدال علیه این شرایط مرگبار است.
عبور از بحران اجتماعی و فلاکت اقتصادی ایران در دستان طبقه کارگر و مردم زحمتکش قرار دارد. رهایی از نکبت نظام سرمایه داری و مصیبت هایش در پیام اعتصابات کارگری، اعتراضات اجتماعی و خیزش های توده ای شنیده می شود. انصاف، وجدان و سلامت جامعه ایجاب می کند، کلیه ذخایر نقدی و جنسی اربابان سرمایه مصادره و در اختیار نیازمندان و گرسنگان قرار گیرد. زمانی که دولت در مقابل تامین معیشت اکثریت مردم شانه بالا می اندازد و دولتمردان سیاسی و نظامی بار خود را بسته اند، مصادره ی انبارهای نیازمندیهای مردم از ارد و روغن و برنج و قند و چای و ده ها تن گوشت یخ زده و حبوبات ...، به یک وظیفه و حق مسلم و کار شرافتمندانه برای رفع گرسنگی تبدیل شده است.
تا وقتی که اعتصابات عمومی و شورش و قیام بینوایان و گرسنگان از راه می رسد و بساط چپاول تولیدات ناشی از کار زحمتکشان برچیده می شود، کارگران و زحمتکشان چاره ای ندارند جز این که خود مستقیما و بهر شیوه ی ممکن انبارهای محتکران را خالی و به سر سفره خود بیاورند. امروز همزمان با تشدید مبارزه اقتصادی کارگران، اعتصابات مکرر زحمتکشان معلم و بازنشستگان و...، برگرداندن بخشی از دارائیهای احتکار شده توسط سرمایه داران و دولتمردان سپاهی و انحصارگران بیت خامنه ای و بنیادهای غارتگر مذهبی در مشهد و قم و غیره، به یک نیاز عاجل تبدیل شده است.
در دل این جدال مرگ و زندگی، طبقه کارگر و کمونیسم اش باید خود را برای کسب قدرت آماده کند. سوسیالیسم بعنوان آلترناتیو این نظام باید شفاف تر، قابل حصول و دسترس در معرض انتخاب جامعه قرار گیرد.
طیفی ازکارگران کمونیست وسوسیالیست و آزادیخواهان و برابری طلبان؛ با این تصمیم و آمادگی سراغ جامعه می روند. لشکری از سوسیالیست هایی که حزب می سازند، اعتصابات سراسری و عمومی و مصادرهای انقلابی سازمان می دهند و قیام و انقلاب را در دستور قرار می دهند.
این تنها راه نجات جامعه از فقر و گرسنگی و فلاکت و از بیماری و مرگ و میر و تباهی است. این تنها راه نجات زندانیان از خطر مرگ بر اثر کرونا ، شکستن درب زندان ها و آزادی همه ی زندانیان از اسارت دشمنان مردم است. و این روزی است که همه ی نیازمندیهای جامعه که توسط ثروتمندان و نظامیان، حلال خور شده است بر سر سفره ی کارگران و زحمتکشان و محرومان جامعه بر می گردد!
٢٢ فروردین- ١١ آوریل ٢٠٢١