ده سال از شروع جنگ در سوریه می گذرد. امروز پس از ده سال، قطب های جهانی و منطقه ای، همگی خود را "پیروز" این جنگ اعلام میکنند و هر یک، با پرچم جلوگیری از "فاجعه" در این کشور، با برگزاری شوهای تبلیغاتی و رژه های نظامی، بر صحت دخالت خود در این جنگ، به استقبال این سالگرد رفته اند.

در طی این دهه، سوریه به مرکز ثقل جنگ های مستقیم و نیابتی قدرتهای بین المللی و منطقه تبدیل شد. انواع و اقسام جریانات قومی و مذهبی، ناسیونالیست های رنگارنگ، هر کدام با پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم و توپخانه این و آن قدرت منطقه ای و جهانی، زندگی این مردم را گروگان گرفته و با  کشتار نیم میلیون انسان بیگناه و میلیون ها نفر بی خانمان و پناهنده، شیرازه آن جامعه را از هم پاشیدند. یورشی که زیر عنوان "حمایت و نجات" مردم و با پرچم دروغین "دخالت بشر دوستانه" توسط این نیروهای بورژوازی، چه در قدرت و چه در اپوزیسیون، محلی و منطقه ای و جهانی براه افتاد، کماکان ادامه دارد و همچنان قربانیان بیشتری از این مردم می گیرد. امروز بیش از ۱۰ میلیون نفر در این کشور نیازمند کمک های بین المللی حتی برای خوراک روزمره خود هستند.

نسل کشی، آوارگی، ویرانی و فلاکتی که حتی نماینده مخصوص سازمان ملل را وادار کرد این دهه را یکی از تاریک ترین فصل های تاریخ معاصر توصیف کند و سازمان ملل نیز ناچارا خواهان اجرای قطعنامه "پیشروی سوریه" شود.  قطعنامه ای که طبق آن از نیروهای درگیر خواسته شده به رایزنی و "مذاکره سیاسی"  بپردازند!

در حالیکه مردم این کشور، علاوه بر حاکمان سابق، با حضور نظامی ایران، روسیه، ‌ترکیه، اسرائیل، آمریکا و ناتو و انواع باندهای دست ساز قومی و مذهبی مواجه هستند، سازمان ملل از آنها خواسته تا باز هم صبر داشته باشند و منتظر باشند تا مذاکرات میان همان نیروهایی که ده سال است جنگی خانمانسوز را در این سرزمین دامن زده اند، به توافق برسند و برایشان صلح و آرامش و پیشروی به ارمغان بیاورند! این "راه حل" گویای دو رویی "جامعه جهانی"  است که حیات و زندگی میلیون ها نفر را در قرن ۲۱، قربانی سیاست های ضد بشری خود کرده است، و حتی حاضر نیست که هیچ مسئولیتی را بابت مصائب به بار آمده از این جنگ را به عهده بگیرد.

اگر این صف ارتجاع ده سال پیش براه افتاد تا خیزش مردم سوریه علیه دیکتاتوری حاکم، بعد از انقلاب تونس و بهار عربی، را به این شکل به خون کشد تا درس عبرتی برای هرگونه صدای آزادیخواهی در این منطقه شود، اما از طرف دیگر، در همین ده سال دنیا شاهد صف انسان دوستانه و میلیونی نیرویی بود که علیه همین ارتجاع، علیه این دورویی، به دفاع از این مردم به پا خواست. رای پارلمان بریتانیا در جلوگیری از شرکت نظامی دوباره این کشور در سوریه، تحمیل عقب نشینی به دول اروپایی در بستن مرزها به روی آوارگان ویرانه ای که خود ساخته اند، مقابله با راسیسمی که مردم سوریه و تمام کشورهای عربی را بعنوان تروریست و بمب گذار معرفی میکرد و ... همگی بیانگر اراده نیروی عظیمی بود که در مقابل این فاجعه انسانی ایستاد و مقابله کرد، در مقابل "دولتهای خودی" از زندگی و حرمت و شخصیت قربانیان جنایات همین عالیجنابان دفاع کرد و اجازه تعرض بیشتر را نداد.

در عین حال این ده سال بار دیگر این واقعیت را نشان داد که نه تنها بورژوازی حاکم حاضر نیست در مقابل موج اعتراض مردم، قدرت را رها کند، بلکه نشان داد اپوزیسیون بورژوایی از هر بهانه و دسیسه ای برای به بیراهه بردن و عقیم کردن اعتراض و مبارزه مردم برای بهبود، برای تغییر، برای آزادی و رهایی استفاده کرده و می کند و آنرا دستمایه معامله خود با قدرت حاکم میکند.

اگر حکومت های ارتجاعی، مشخصا جمهوری اسلامی، تلاش کردند تا با اتکا به فجایع سوریه، خود را مظهر ثبات معرفی کنند، تلاش کردند "سوریه ای شدن" را نتیجه مستقیم اعتراض و انقلاب علیه خود قلمداد کنند و مردم را از انقلاب و تلاش برای تغییر بترسانند، اپوزیسیون بورژوازی از طرف دیگر با تقاضای دخالت نظامی از "ابر قدرت جهانی" به بهانه مبارزه با "داعش وطنی"، همین افق را در مقابل مردم معترض جامعه ایران قرار دادند.

تا همین جا، تجربه این ده سال سوریه به روشنی نشان داده است که پیشروی، کم خطر ترین و مطمئن ترین راه پیروزی در گرو آمادگی نیرویی است که میتواند مردم محروم را حول پرچم خود متحد کند و با اتکا به نیروی خود، و با تکیه بر پشتیبانی نیروی انسانی بین المللی قادر خواهد بود که در مقابل این ارتجاع سد ببندد و قدمی در راه بهبود اوضاع خود بردارد.

بهارعربی نشان داد بدون ابراز وجود طبقه کارگری خود آگاه و متحد ، بدون بسیج کردن مردم محروم و آزادیخواه حول آلترناتیو کارگری، بدون شناختن ترفندهای نیروهای بورژوایی ارتجاعی و ضدانقلابی، بدون سد بستن در مقابل این ارتجاع، انقلاب آزادیخواهانه اش میتواند به راحتی دستمایه جنگ و کشتار و یا دست بدست کردن قدرت میان نیروهای ارتجاعی شود. طبقه کارگر ایران از انقلاب به خون کشیده خود در سال ۵۷، از به خون کشیدن انقلاب مردم سوریه آموخته است.

۱۸ مارس ۲۰۲۱