عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که ۳۰ درصد خانوارها و به عبارتی بیش از ۲۵ میلیون نفر از جامعه توان خرید گوشت را ندارند. و این به معنای کمبود پروتئین و تضعیف بنیه ی دفاعی و ایمنی مردم و آسیب پذیری در مقابل بیماری های گوناگون است. از آبان ۹۸ تا آبان ۹۹، قیمت مرغ ۸۴درصد و تخم مرغ ۸۸درصد افزایش یافته است. سران ریز و درشت رژیم، خود از فلاکت اقتصادی ده ها میلیون ایرانی حرف می زنند. می گویند،خط فقر در جامعه برای خانوار۴ نفره، ۱۰میلیون تومان شده است. این تازه برای آن بخش جامعه است که بهر حال دستمزد و حقوق ماهانه ای دارند و چند برابر زیر خط فقر قرار گرفته اند. برای میلیون ها بیکار و دستفروش و کارگر فصلی و حاشیه نشینان شهرها، دیگر خط فقر بی معنی است، فقر مطلق، گرسنگی محض و مرگ زودرس به دلیل کمبود تغذیه و بهداشت و درمان است.
در زمینه آموزش هم طبق آمار رسمی 3 تا 5 میلیون دانشآموز، بدلیل فقر و فلاکت و نداشتن تلفن همراه از آموزش مجازی هم محروم اند،
در زمینه ی بهداشت و درمان وضع از این سیاه تر است. بخش اعظم مردم محروم توان پرداخت ویزیت پزشک و خرید داروی موثر را ندارند. پزشکان خود به بیماران توصیه می کنند داروی ایرانی نخرید! و بیماران را درتهران به ناصر خسرو بازار سیاه داروهای خارجی حواله می دهند!
آمارها نشان می دهند که اختصاص ارز 4200 تومانی به عنوان سوبسید به تولید کنندگان و واردکنندگان مواد خوراکی نه تنها قیمت ها را کاهش نداده بلکه تورم بیشتر ایجاد کرده است. چرا که مابه التفاوت ارز دولتی وبازار که مبلغی حدود160 هزار میلیارد تومان است به جیب دلال ها و رانتخوارها که اساسا برادران قاچاقچی "سپاه پاسداران" واختلاس گران است، می رود. مجلس اسلامی از طرح کوپنی کردن کالاهای ضروری حرف می زند و می گویند به 60 میلیون نفر کوپن مجانی و نیمه مجانی می دهند و منابع مالی این طرح هم تا سقف 30 هزار میلیارد تومان تعیین شده است. همزمان دولت از خزانه خالی حرف می زند. اما هزینه کالاهای مجانی ضروری به مردم تنها یک سوم سوبسیدی است که دولت با قیمت دلاری 4200 تومان به دلال ها و شرکت های خصوصی و دولتی پرداخته است! باید یقه دولت را چسبید که هزینه ی تامین مجانی کالاهای ضروری مردم را که مجلسی ها ادعا می کنند، از ده ها میلیارد دلار ذخیره ی ستادها و صندوق هایشان بپردازد.
اکثریت زحمتکان جامعه، سیمای کثیف دزدی، اختلاس، ریاکاری و دروغ بورژوازی حاکم را دیده اند.
شاهد بی شرافتی مشتی انگل دولتی و مذهبی و نظامی بوده اند. نکبت فلاکت و استیصال و اعتیاد و خودکشی را تجربه کرده اند. بحران اقتصادی، تورم و گرانی و زندگی چند برابر زیر خط فقر، نفس جامعه را بریده است. مردم تاوان های سنگین و سهمگینی داده اند و امروز روز انتقام است. انتقام بیرون کشیدن معیشت و سلامت اکثریت جامعه از حلقوم ظالمانه ی اقلیتی تحت حمایت جمهوری اسلامی سرمایه داران.
جمهوری اسلامی سازمان حفظ نظام اقلیت مفتخور و سرمایه دار دولتی، خصوصی و نظامی علیه معیشت و سلامت جامعه است. دور نظم سرمایه دارانه، دیوار و زنجیرهایی از دولت، مجلس، دستگاه قضایی، پلیس و زندان، سپاه و بسیج و لباس شخصی و حزب اللهی تنیده شده است.
نتیجه ی این وضعیت برای جامعه ایران محنت و فلاکت ونا امنی مداوم، از هم پاشیدن شیرازه ی مدنیت جامعه و ده ها مصیبت اجتماعی دیگر است.
بورژوازی ایران از راه های مختلف داراییهای جامعه اعم از مالی و ملکی و مسکن و تغذیه و تولیدات صنعتی را به کنترل خود در آورده است.
از جمله، یکی از طریق تهدید و سرکوب اکثریت مردمی که دستشان از این داراییها کوتاه است و دوم از راه تزریق حداقل و بخور و نمیری از نیازهای جامعه به شیوه ی قطره چکانی به سفره مردم به نام یارانه، بنگاه های خیریه و درخواست کمک داراها به ندارها. از نگاه رژیم اسلامی اقلیت دارا باید اکثریت ندار و گدارا تغذیه کنند!
در یک نگاه این واقعیت قابل انکار نیست، اقلیتی که قدرت و ثروت را قبضه و گرسنگی و بیماری را به ده ها میلیون انسان جامعه تحمیل کرده اند جز با زور و تعرض متقابل اکثریت جامعه از تسلط خود بر جان و مال مردم دست بردار نیستند. اما سوال این است که قدرت و زور اکثریت مردم چگونه و به چه شکل یا اشکالی اعمال می شود!
راه اساسی و تعیین کننده و شناخته شده ی بشر می گوید از طریق انقلاب، قیام و شوریدن بر بورژوازی حاکم و خلع سلاح و خلع ید آن از قدرت و تصرف داراییهای جامعه . اما انقلاب و قیام چیزی نیست که طبقه کارگر و زحمتکشان و بینوایان هر وقت بخواهند به آن دست می زنند. برای بخش آگاه طبقه و مردم راه و روش های متعددی را باید تجربه و طی کرد تا به نقطه ی اوج تعیین تکلیف نهایی و خلع ید از بورژوازی رسید.
تا زمانی که توده های عظیم طبقه کارگر و زحمتکش جامعه با یک انقلاب توده ای این نظام را از پا در می آورند، جنگ روزمره و سنگر به سنگر و مداوم اکثریتی که خواهان تامین معیشت و سلامت هستند با اقلیتی که همه داراییها را قبضه کرده اند، در جریان خواهد بود. جنگ و جدال روزمره ای که افت و خیزها و شکست و پیروزی های خود را دارد.
جامعه ایران در همه ی این دهه ها راه و روشهای متعدد مبارزه را تجربه و تمرین کرده است. دفاع از سطح معیشت، تلاش برای گرفتن سهم بیشتراز تولیدات و نعمات جامعه، تلاش برای کسب آزادیهای سیاسی و آزادی اعتراض، اعتصاب، تجمع و تشکل از جمله ی این راه و روش ها است.
جدال پایینی ها علیه بالایی ها در سالهای اخیر و تا امروز در جنبش های اجتماعی و توده ای زحمتکشان، اعتصابات بزرگ کارگری و اعتراضات و خیزش های توده ای محلات فقیرنشین شهرها تجلی یافته و خود را نشان داده است. بخش آگاه طبقه کارگر و زحمتکشان، در جنگ نان و ازادی ، کارفرماها و سرمایه داران و مدافعین سیاسی و قضایی و نظامی شان را به مصاف طلبیده است. طبقه کارگر دریک کشمکش سیاسی و طبقاتی مداوم چه با طرح مطالبات فوری و چه تدارک سازمانی سنگرهایی را فتح کرده و به درجه ای از خودآگاهی رسیده است.
چهار دهه جنگ نان و آزادی و امنیت با اهریمنان زشتی و قاتلان و دزدان، افت و خیزهای زیادی داشته است. تلاش جامعه ای که معیشت و سلامت اش در معرض خطر فلاکت و آسیب های جسمی و روانی است، می رود تا به مرحله سرنوشت سازی برسد.
بی افقی در صفوف از هم پاشیده ی دشمن و فقدان راه برون رفت از بحران های اقتصادی و سیاسی مرگبار و ناتوانی و بی جوابی در مقابل مطالبات مردم، توازن قوای جدیدی به نفع ستم کشان جامعه ایجاد کرده است. صفوف بورژوازی ایران در هم ریخته است. در بلبشویی که نظام با آن روبرو است هر کس به فکر بستن بار خود است. دولت یک مترسک است. مجلس یک تریبون زنگ زده و قوه قضاییه و سپاه و پلیس مخفی سگ هایی هستند که دندان گاز گرفتن شان لق شده است.
زمان تعرض طبقه کارگر و همه زحمتکشان فرا رسیده است. زمان آن رسیده است که توده های چند ده میلیونی کارگر و زحمتکش، بورژوازی حاکم را آنقدر پس برانند تا پشتش را به دیوار می زنند.
جامعه ایران می رود تا در صفوف مبارزه خود، رهبرانش را جلو بفرستد. مبارزات مداوم و پیگیر هزاران کارگر هفت تپه درس تاریخی سازمان و رهبری را برای طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه به ارمغان آورده است. پیام هفت تپه برای رهبران و پیشروان جامعه از محل های کار تا محلات زندگی این است که صدای مردم ستم دیده و زخم خورده را یکی کنند و خواست معیشت و سلامت جامعه را بر پیشانی دشمنان مردم بکوبند.
امروز لیستی از خواستهای فوری روی میز جامعه قرار دارد. افزایش دستمزدها به نسبت تورم، سوبسیدهای نقدی و جنسی مداوم به خانواده های کارگران بیکار و میلیون ها انسان با درآمد ناچیز، سبدهای معیشتی برای گرسنگان و محرومان، رایگان کردن بهداشت، درمان، آموزش و خدمات اجتماعی مانند آب، برق، گاز، مسکن برای تهی دستان و بی مسکنان و گورخوابان، خاتمه دادن به تعقیب و زندانی کردن و اعدام وحشیانه، خاتمه دادن به تبلیغات تهوع آور خرافات و تحمیق و بی حرمتی به شعور انسان، خاتمه دادن به تعرض به حرمت و کرامت زنان...، از جمله ی این خواستهای فوری و حیاتی هستند.
این مطالبات و دیگر نیازهای حیاتی جامعه در بسته ای به نام معیشت و سلامت جامعه و شعار نان، کار، آزادی، حکام سرمایه داران وصاحبان زر و زور را به مصاف طلبیده است.
چشم انداز مبارزه برای معیشت و سلامت، صفوف سازمانیافته و بهم فشرده ی کارگران و زحمتکشان در محل های کار و محلات زندگی است. شرایطی است که تعرض توده های زحمتکش به دشمنان سفره ی خود و به عاملان ناامنی جسمی و روانی را در پیش رو دارد. دولت سرمایه داران به این واقعیت آگاه است.
رها کردن جامعه بحال خود، عدم مسوولیت تامین معیشت و سلامت جامعه، سرکوب و کشتار و دزدی و فساد و زورگویی، اگر خطر فلاکت و از هم پاشیدن شیرازه ی زندگی مردم را در پی داشته است، اما نتوانسته است جامعه را به یاس و استیصال بکشاند. اگر بورژوازی حاکم، مدام در حال بازسازی صفوف ترک خورده ی نظامش است، در مقابل، کارگران و زحمتکشان هم در تلاش سامان بخشیدن به صفوف خود، خودآگاهی طبقاتی و تدارک سازمان دهی ارتش تهیدستان و محرومان برای تعرض مداوم به دشمن است.
کارگران! مردم!
معیشت و سلامت دو نیاز حیاتی و ابتدایی بشر است. تا زمانی که سرمایه و صنایع و داراییهای جامعه و تغذیه و بهداشت و درمان در کنترل و اختیار اقلیتی در بالا و بر فراز سر جامعه است، اکثریت مردم در معرض خطر گرسنگی و مرگ و میر قرار دارد. تنها با اجتماعی کردن نیازهای بشر و خلع ید از سرمایه داران و کنترل آن توسط جامعه و نهادهای توده ایش این خطر از سر جامعه برداشته می شود.
برای رسیدن به این هدف، طبقه کارگر به متحد کردن صفوف خود به کمک تجارب شورایی هفته تپه و توده های زحمتکش، بیکاران و حاشیه نشینان شهرها به سازمان های توده ای از قبیل کمیته ها، انجمن ها و نهادهای مردمی در محلات نیاز دارند. تعرض پایینی ها علیه بالایی ها متحد، سازمانیافته و به کمک شبکه های رهبران، می تواند روزگار را بر سرمایه داران و دولتشان سیاه کرده و روزهای جنگ نهایی برای بزیر کشیدن نظام و خلع ید بورژوازی از قدرت و ثروت را نزدیک تر کند.
عبور از بحران اجتماعی و فلاکت اقتصادی ایران در دستان طبقه کارگر و مردم زحمتکش قرار دارد. رهایی از نکبت نظام سرمایه داری و مصیبت هایش در پیام اعتصابات کارگری، اعتراضات اجتماعی و خیزش های توده ای شنیده می شود. اعتصابات عمومی، شورش بینوایان و مصادره ی انبارهای محتکران مواد غذایی و دارو در راه است.
طبقه کارگر و کمونیسم اش باید خود را برای این مصاف آماده کند. سوسیالیسم بعنوان آلترناتیو نظام پوسیده و فاسد سرمایه داری توسط رهبران کارگران و کمونیست های جامعه شفاف، قابل حصول و دسترس، در معرض انتخاب جامعه قرار گیرد. و طیفی ازکارگران کمونیست وسوسیالیست و ازادیخواهان و برابری طلبان؛ با این تصمیم و آمادگی سراغ جامعه می روند. لشکری از سوسیالیست هایی که متحد می کنند، حزب می سازند، سازمان های کارگری و توده ای ایجاد می کنند، اعتصابات سراسری و عمومی و مصادرهای انقلابی سازمان می دهند و قیام و انقلاب را در دستور قرار می دهند.
این تنها راه نجات جامعه از فقر و گرسنگی و فلاکت و از بیماری و مرگ و میر و تباهی است.
دی ماه ۹۹(دسامبر ۲۰۲۰)