به دنبال شكست ترامپ در انتخابات آمریكا، بوریس جانسون نخست وزیر انگلیس و تندروهای محافظهكار روزهای بسیار سختی را سپری میكنند. استعفای دومینیك كامینگز، مشاور ارشد جانسون و "مغز متفكر" بركزیت نشاندهنده بحران تمام عیاری است كه دولت دستراستی انگلیس با آن مواجه شده و به زودی از آن خارج نخواهد شد. بدون شك، شكست ترامپ بسیاری از طرحهای جانسون حول مسٸله "بركزیت" در پروسه مذاكره و امتیازگیری از اتحادیه اروپا را نقش بر آب ساخت. دولت انگلیس در صدد بود با هدف "ایجاد دوگانه اقتصادی لندن – واشنگتن" گزینه "خروج بدون توافق با اتحادیه اروپا" را عملی كند و با این تصور كه ترامپ كماكان دور آتی در قدرت خواهد ماند و میتواند بر روی حمایتهای وی در روند مذاكره با اتحادیه اروپا حساب كرد به گزینه "بركزیت سخت" چشم امید داشت. واقعیت امر اینست كه طرح "بركزیت" بعنوان الگویی برای جوامع اروپایی و با هدف فروپاشی اتحادیه اروپا و منطقه یورو كه هدف ترامپ و جانسون و نیروهای راست افراطی و ناسیونالیست بود، با شكست ترامپ در انتخابات آمریكا ناكام مانده است. امروز حزب محافظهكار انگلیس در نتیجه شكست بازی مستقیم جانسون و محافظهكاران تندرو در زمین دولت ترامپ عملا دچار بحران است؛ مراسم اختتامیه راست افراطی و دولت جانسون و تجدید آرایش در بالای هیٸت حاكمه بریتانیا كلید خورده است.
از این نقطه نظر شكست ترامپ، منجر به تضعیف جایگاه دولت انگلیس و ناسیونالیسم انگلیسی در مواجهه با اتحادیه اروپا و مشخصا فرانسه و آلمان شده است. قبل از سر كار آمدن جانسون، دولت انگلیس و اتحادیه اروپا امیدوار بودند كه طی یك دوره انتقالی پیرامون یك توافق تجاری در روابط اینده خود به توافق برسند. اما عروج همزمان راست افراطی در هیٸت حاكمه آمریكا و انگلستان به سركردگی ترامپ و جانسون، چشماندازی برای چنین توافقی باقی نگذاشت. اكنون با شكست ترامپ، دولت دستراستی جانسون میان منگنه قرار گرفته است. یا باید امتیازات زیادی به اتحادیه اروپا جهت انعقاد توافق نهایی پیرامون "بركزیت" دهد و از "بلندپروازی"های ناسیونالیستی خود عقبنشینی كند یا اینكه كماكان روی گزینه "تحقق بركزیت سخت" اصرار ورزد كه در این صورت پشتیبانی دولت بایدن را از دست خواهد داد. چراكه بایدن در جستجوی بازتعریف موقعیت تضعیف شده آمریكا و روابط از دست رفتهاش با اتحادیه اروپا و بویژه با آلمان و فرانسه است؛ بنابراین، از دادن امتیازات ویژه به جانسون و دولت انگلیس در روند خروج از اتحادیه اروپا خودداری میكند.
از طرف دیگر بر متن شكست ترامپ، چین از فرصت استفاده كرد و یك پیمان بزرگ تجارت آزاد را در حوزه اقیانوسیه به همراه ۱۵ كشور از جمله ژاپن و كره جنوبی كلید زده است و دامنه جغرافیای تجاری خود را در برابر آمریكا و اتحادیه اروپا بیش از پیش توسعه بخشیده است. با گسترش دامنه رقابت اقتصادی این قطب در برابر اتحادیه اروپا و آمریكا، عملا روزنه شكلدادن به "قطب دوگانه اقتصادی بریتانیا – آمریكا" و رویای "استقبال بازار جهانی از نمونه بریتانیای مستقل" شكست خورده است؛ این شرایط بهعلاوه پیامدهای اقتصادی كرونا و دولتی كه تا خرخره مقروض است و بدهی بالا آورده است، عملا گزینه "بركزیت سخت" را برای جانسون غیر ممكن میكند.
بنابراین، جانسون در صورت تندادن به هر كدام از این راهحلها، از سوی حزب محافظهكار و سایر احزاب در هیٸت حاكمه بابت تحمیل انزوای بینالمللی و تضعیف جایگاه بورژوازی انگلستان در مقابل اتحادیه اروپا، در اقدامی پیشدستانه از طرف حزب محافظهكار احتمالا مجبور به استعفاء یا جایگزنی خواهد شد.
واقعیت اینست كه لندن با اتخاذ بركزیت جایگاه دفتر نمایندگی واشنگتن در اتحادیه اروپا را از دست داد و بر متن شكست ترامپ، كشتی سرگردانی در میان امواج پرتلاطم معضلات خوردكننده داخلی در جامعه انگلستان باقی خواهد ماند. تاكنون بنبست بركزیت و راستافراطی در جامعه انگلیس، بویژه بر متن بحران كرونا و بیكارسازیهای وسیع، بیش از پیش آشكار شده است. منجلاب بركزیت، سهم طبقه كارگر و شهروندان از آزادى و رفاه است که در اين جامعه بعنوان "واقعبینی" از آن تجليل میشد. اما، موقعیت امروز هیٸت حاكمه در انگلستان نشان ميدهد که راه واقعى رهايى مانند هميشه، تسليمنشدن به بند و بست احزاب بورژوایی در حاكمیت است. اوضاع وخيم معیشتی، مردم انگلیس را از جانسون و حزب محافظهكار و سياستها و افق نفرتآورش دور ميکند. بورژوازی انگلستان گزینهای در آستین ندارد؛ از راستهای ازقفسگریخته تا جناحهای معتدل و میانه را تحت نام گزینههای حاكمیت سیاسی امتحان كرده است و باید منتظر پسلرزههای بیشتر بود.
۱۹ نوامبر ۲۰۲۰