جوابی کوتاه به محمود صالحی و عثمان اسماعیلی
محمود صالحی و عثمان اسماعیلی طی پیامی که از زندان به بیرون ارسال کرده اند به بهانه حضور دو تن از کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه در نشست رسانه ای ستاد انتخابات ابراهیم رئیسی به کل جنبش کارگری و خصوصا هفت تپه، نمایندگان و دستاوردهای آنان حمله کرده اند.
امروز دیگر اینکه در جنبش کارگری سراسر دنیا، انواع و اقسام گرایشات و افراد مختلفی حضور دارند و هر گرایشی تلاش دارد که سمپاتی جامعه و طبقه کارگر را به سمت خود جلب کند، امری بدیهی است و بنابراین اینکه نباید خطا و یا انحراف یک فرد یا گرایشی را به حساب کل جنبش ریخت نیز باید برای کسانیکه سالها در جنبش کارگری فعالیت کرده و "سری سفید کرده اند" بدیهی باشد. قاعدتا باید برای این جنابان روشن میبود که به فرض اینکه یک یا دو نفر از فعالین کارگری دچار این لغزش شوند، نیازی نبود که کل جنبش کارگری و دستاوردهایش را به زیر سوال برد و آنها را نایده گرفت و یا مورد تمسخر و یاوه گویی قرار داد.
اینکه چرا و به چه دلیلی دو نفر از فعالین کارگری در دام ستاد انتخاباتی رئیسی و کل نظام جنایتکار جمهوری اسلامی قرار گرفته اند را خودشان باید در برابر جامعه کارگری و جنبش کارگری جوابگو باشند و من وکیل و وصی هیچ کدام از این آقایان نیستم. اما دستمایه قرار دان خطای افرادی یا حتی راست روی گرایشی معین برای خط باطل کشیدن بر تمام پیشروی های طبقه کارگر، برای به سخره گرفتن مهمترین دستاورد های طبقه کارگر در چند دهه اخیر (شورا و مجمع عمومی و اداره شورایی)، از طرف چنین "ریش سفیدانی" فقط میتواند تقابل آنها را با کل این پیشروی ها و دستاوردها و گرایش رادیکال و انقلابی در جنبش کارگری نشان دهد.
جنبش کارگری ایران طی سالهای اخیر چندین گام رو به جلو برداشته است و خصوصا پایتخت اعتصابات جهان یعنی هفت تپه با وجود کارگرانی مبارز و رهبرانی لایق توانسته است یکی از هارترین حکومتهای بورژوازی را وادار به عقب نشینی کند و این دستاورد کمی نیست. فرد یا افرادی که تعرض به این دستاوردها را شغل خود تعریف کرده و از هر فرصتی برای ضربه زدن به دستاوردها و نمایندگان رادیکال استفاده میکنند، اساسا جایگاه خود را در جنبش کارگری و رابطه خصمانه خود با فعالین رادیکال آن نشان میدهند.
خود آقایان یعنی سه تفنگ دار مشهور (صالحی، صمدی و اسماعیلی) بارها دچار اشتباهات شخصی یا جنبشی شده اند و هیچ فعال کارگری دیگری اشتباهات آنان را دستمایه تعرض به اعتراض کارگران در کردستان یا سندیکای خبازان و هر تلاشی که برای دفاع از کارگران صورت گرفته است، قرار نداد. کسی اشتباهات اینها را مستمسکی برای تمسخر سایر کارگران رادیکال و هجو گویی علیه پیشروی های کارگران در سقز و سنندج نکرد. این سه تفنگدار برعکسش شغل خود را تعرض به رادیکالترین و پیشروترین دستاوردها آنهم با ادبیاتی کوچه بازاری، خصمانه و هجو گویی تعریف کرده اند و راستش کارنامه روشنی در این تقابل ندارند.
این اولین بار نیست که این سه تفنگ دار به هفت تپه و دستاوردها و رهبرانش حمله ور شده اند و عملا خود خواسته یا نا خواسته نه در کنار کارگران، بلکه در تقابل با آنها قرار گرفته اند و بی دلیل نیست که اتوریته خود را در میان طبقه کارگر از دست داده اند.
با این توضیح کوتاه باید پرسید که آقایان شما خودتان کجا ایستاده اید؟ شریک دزد هستید یا رفیق قافله؟
ژوئن 2021