پیام وریا نقشبندی عضو دفتر کردستان حزب حکمتیست خط رسمی رو به مردم کردستان در رابطه با جنبش و جوش اوباش اسلامی وابسته به سلفی ها
در هفته های اخیر شاهد تحرکاتی از طرف سلفی ها به قصد ایجاد رعب و وحشت در چندین شهر کردستان هستیم که منجر به درگیری و کشتن و زخمی کردن تعدادی از شهروندان شده اند. در سقز چند روز پیش علنا یک نفر را به قتل رساندن و در مریوان نیز دوباره یک نفر دیگر را توسط شمشیر و چاقو به شدت زخمی کردند . همین سه شنبه در محله فرجه سنندج با هدف ایجاد درگیری حضور پیدا کرده بودند که با اقدام به موقع و شجاعانه جوانان این محله مواجه شده و یکی از این اوباش اسلامی و سلفی را گوشمالی درست و حسابی دادند.
جا دارد از این تریبون به جوانان محله فرجه درود بفرستم و دستتان را به گرمی می فشارم.
اما این تمام ماجرا نیست و در این سطح نیز خاتمه پیدا نخواهد کرد. این وحشی های اسلامی بازماندگان و دنباله روان همان پیشمرگه مسلمانانی هستند که در دوره انقلاب در خدمت به جمهوری اسلامی از هیچ جنایتی در حق مردم کردستان ابای نداشتند. جمهوری اسلامی فرزندان خلف خود را برای روزهای مثل امروز پرورده کرده تا هر جا نیاز دانست قلاده هایشان را رها کرده و آنها را به جان مردم بیاندازد. بر هیچ کسی پوشیده نیست که این پاچه گرفتن های دسته های اسلامی و سلفی بدون اجازه و دستور جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست. در روز روشن در شهرهای مختلف با شمشیر و قمه به جان مردم افتادن بدون اینکه با کمترین واکنش از سوی نیروهای حکومتی مواجه شوند تنها با اتکا و حمایت دست های پشت پرده حکومتی عملی خواهد شد. والا این جانوران نه جرات و نه امکان عرض اندام کردن خواهند داشت. همسوی جمهوری اسلامی و مرتجعین قومی و مذهبی سنی در تعرض به حقوق و کرامت انسانی این مردم موضوع تنها امروز نیست. بیاد بیاورید چگونه شعبان بی مخ های کردستان در قالب مفتی زاده ها در سنندج به اذیت و آزار زنان و جوانانی که طره ای برای قوانین مرتجعانه اسلامی خرد نمیکردند می پرداختند.
دمیدن در تنور تعصبات مذهبی و هزینه کردن برای مذهبیون سنی کردستان در برگزاری جلسات و مراسمات مذهبی ابزاری شد در دست سلفی های کردستان که زیر چتر حاکمیت از یک سو و مبلغین مذهب تسنن در خود جامعه و احزاب ناسیونالیست و اسلامی کردی از سوی دیگر، خود را محق در این تبلیغات بدانند و به زیست و رشد انگل وار خود ادامه بدهند . سلفی های کردستان به خوبی می دانند که بدون جمهوری اسلامی کمترین شانس برای رشد و ادامه زیست نخواهند داشت، به همین خاطر میبینیم که امروز با آسودگی خاطر اقدام به رعب و وحشت جامعه میکنند. هم اینها و هم دیگر فرقه های مذهبی در کردستان می دانند که عر و تیز کردنشان علیه زنان و جوانان، علیه آزادیخواهی و برابری طلبی این مردم تنها و تنها با حمایت حاکمیت از بالا میسر است والا دودمانشان یک روزه به دست همین مردم به باد خواهد رفت.
در بطن این اوضاع و در طول چهار دهه گذشته، ماشین تولید خرافه و تحجر گرایی از مکتب قرآنی های گرفته تا آخوند و واعظین سنی مذهبی در موازی با سیاست های سیستماتیک حاکمیت در ترویج تقوا پیشه کردن، رعایت حجاب و امر و به معروف و نهی از منکر، تبلیغات کثیف اسلامی علیه زنان و نقش و جایگاه شان در جامعه، دعوت مردم برای بجا آوردن فرایض دینی و غیره ، یک دقیقه از حرکت نه ایستاده.
تقلیل دادن شرایط زندگی انسانها از سوی مرتجعین مذهبی کردستان به عبادت پیشه کردن و نوکری الله، اطاعت از فرامین اسلامی در رسیدن به سعادت اخروی، نه تنها دهن کجی به کرامت انسانی جامعه می باشد بلکه خود شریک جرم در بوجود آوردن منجلابی است که امروز شاهد آن هستیم. اگر تا قبل از کرونا دستگاه طویل و عریض مذهب و خرافه پراکنی کماکان می توانست در تحمیق جامعه کارساز باشد، اما در دوره کرنا این تصویر در تمام دنیا شکست وقتی مردم دیدند غیر از توسل به علم و رعایت پروتکل های بهداشتی هیچ راه و نجات دهنده دیگری در کار نیست. از سوی دیگر اگر جمهوری اسلامی نمیتواند با اشاعه شیعه گری مردم کردستان را به تمکین و اطاعت بکشاند، در عوض ملایان و مرتجعین کردستان را به خدمت گرفته که مبادا گرایش سکولاریستی و چپ و ترقی خواهانه در جامعه بیشتر تقویت شود. به لطف احزاب ناسیونالیست کرد نیز که بارها اعلام کرده اند که مذهب را نمی توان از جامعه کردستان جدا کرد، مردم کردستان از هر گوشه ای توسط مذهبیون مورد حمله تبلیغاتی قرار میگیرند. در این میان گروههای نقش اسلام سنی خوب و ملایم را بر عهده می گیرند و فعلا شمشیرشان را غلاف کرده اند. گروههای نیز نقش اسلام سنی تندرو و افراطی را بر دوش گرفته و به قولی شمشیر را از رو بسته اند. تاکتیک به مرگ گرفتن و به تب رضایت دادن مسئله ای است که بخشی از سلسله سیاستهای اسلام گرایان برای ماندن در صحنه زندگی و سیاست جامعه است . سلفی های کردستان که عملا و علنا به آزار و اذیت و تهدید مردم مبادرت ورزیده اند و عموما نیز اقبال زیادی برای رشد در کردستان ندارند. اما تا زمانی که جمهوری اسلامی هست، سلفی ها نیز میتوانند باشند و عرصه زندگی را بر مردم تنگ تر کنند. از این رو گروهای که مشی جهادی ندارند و به قول معروف اسلامی سنی خوب هستند می خواهند خلاء بین جمهوری اسلامی و گروههای تندرو در جامعه را پر کنند.
همانطور که گفتم شرط بقا و ماندن گروههای اسلامی در کردستان به حاکمیت جمهوری اسلامی گره خورده است، به بیان دیگر جمهوری اسلامی آن ظرفی بود که فرقه های مذهبی در کردستان از صوفی و طریقت گری گرفته تا مکتب قرآنی و آخوند سنی و سلفی را در بطن خود پرورش داد و به جان جامعه انداخت.
مردم آگاه و مبارز سقز و مریوان و سنندج و دیگر شهرهای کردستان!
مسئله ای که می بایست مورد توجه قرار داده شود این است که خود جمهوری اسلامی با کلی دستگاه و کبکبه اداری و امنیتی نتوانست مردم را به مساجد و تکایا بکشاند ولی آخوند سنی کرد در این عرصه جبران کننده خوبی بوده است. از این منظر افشا و ترد دست های دیگر جمهوری اسلامی به عنوان "مسلمان کرد و یا کرد مسلمان" که عموما علیه جمهوری اسلامی نیستند و الزاما با جمهوری اسلامی هم نیستند ولی زیر سایه جمهوری اسلامی به رشد و ارتزاق می پردازند وظیفه ایست که بر دوش مردم آگاه و انسانهای مترقی جامعه قرار دارد. نباید منتظر بود که حساب این فرقه ها مانند سلفی ها را بعد از جمهوری اسلامی تصویه کرد بلکه وظیفه ایجاب میکند برای دفاع از حرمت و کرامت جامعه، برای خشکاندن یک سر از سرهای افعی مذهب باید از همین امروز دست بکار شد و آنها را محل زیست و کار خود منزوی کرد. امنیت خود و خانواده ها را با ترد کردن این جانوران اسلامی تضمین کنید. اجازه ندهید سلفی ها با ایجاد رعب و وحشت در جامعه، یک فضای ناامن برای زنان و کودکان بوجود بیاورند. بختک جمهوری اسلامی کم نیست که باید شاهد مرتجعین سنی نیز در محل زندگی و کوچه و خیابانها شهر بود. بی شک پاک کردن چهره شهرها از این جانوران، زندگی را به مراتب قابل تحملتر خواهد کرد. جمهوری اسلامی با هراس متولد شد و امروز نیز با اینکه تا دندان مسلح است ولی ترس از پایین جامعه به علاوه پیشروی جنبش ها، اعتراضات و اعتصابات مختلف در سطح ایران در عقب راندن قوانین ارتجاعی اسلامی و سرمایه داری حکومت بخشی از تلاش و مبارزه در همه دوره ها بوده. بنابراین تعیین تکلیف کردن با چند دست و گروه اسلامی، اگر آسان نباشد ولی قطعا سخت هم نیست اگر کمیته های محلات و سازمانهای مردمی را از همین امروز براه انداخت.
جامعه کردستان بارها نشان داده است که پتانسیل دستیابی به یک زندگی مدرن با معیارهای عمیقا انسانی را داراست. بی تفاوتی و چشم پوشی از رفت و آمد هر تک سلفی و مرتجع در محل زندگیتان، زنگ خطری است برای امنیت و آرامش خود و خانواده هایتان. وظیفه حکم میکند همه اعضا و هر کسی که کوچکترین رابطه با این باندها را دارد شناسایی و با توسل به هر ابتکاری از محله خود فراریشان دهید. اجازه ندهید به راحتی آب خوش از گلویشان پایین برود. اجازه ندهید با خیال راحت شب را به روز برسانند. ادب کردن و گوشمالی دادن این وحوش اسلامی نیازمند هیچ مجوزی از هیچ مرجع و قانونی نیست بلکه خود شما با اتکا به کمیته های محلی تصمیم گیرنده و مجری هستید و آنچنان صحنه را برایشان تنگ کنید که اجازه سر بیرون آوردن نداشته باشند. کردستان همیشه دست همیاری و همسر نوشتی با دیگر محرومان ایران را در اشکال مختلف دراز کرده است و در برابر مرتجعانه ترین اقدامات حکومتی و غیرحکومتی سنگر متحدانه ای بسته است. این بار نیز اجازه ندهید داعش های کرد سنی،کاری که جمهوری اسلامی بیش از ٤٠ سال آرزویش را میکند، به جامعه تحمیل کند.
مردم سنندج!
سنندج به عنوان یکی از پرقدرت ترین قطب چپ نه تنها در کردستان بلکه ایران است. اغراق نیست که به سنندج سرخ مشهور است. سنندج شهر جمال چراغ ویسی و چراغ ویسی هاست. شهر مراسمهای روز جهانی کارگر و زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب است. شهر اعتصابات عمومی و جدال های عمیق با جمهوری اسلامی ست. شهر مقاومت ۲۴ روزه، بنکه و شورای محلات است. به همین دلیل هر اقدامی از طرف شما میتواند کل کردستان را تحت شعاع خود قرار دهد و با هر درجه عقب راندن این وحوش اسلامی در کردستان میتواند الگوی باشد برای کل ایران در تعرض به دسته و باند های سیاه و عصر حجری. قدرت و اتحاد جمعی خود را در درهم کوباندن ابزارهای ارتجاع و سرکوب جمهوری اسلامی را با هر ابتکاری که خود مناسب میدانید بکار بگیرید و از همین امروز باید گور اسلام گرایی و تحجر و عقب مانده گی را همین امروز برایشان کند. در فردای پس از جمهوری اسلامی کارهای به مراتب عظیم تری در پیش رو داریم.