بیش از دو روز است كه اورشلیم دوباره به صحنه هجوم نیروهای فاشیست دولت اسراٸیل با فلسطینیان مقیم در نواحی شرقی این شهر تبدیل شده است. هزاران فلسطینی كه ساكن این منطقهاند با گسترش بیمحابای تخریب خانه و كاشانه خود، با هدف شهركسازیهای دولت اسراٸیل به سركردگی نتانیاهو، در معرض خطر آوارگی و بیرون راندن از این اراضی قرار دارند و تنشها در حال افزایش است. به بهانه فرارسیدن سالروز "جنگ شش روزه ۱۹۶۷" كه دولت اسراٸیل طی شش روز توانست شرق اورشلیم و نواحی كرانههای باختری را از دست اردن خارج كند و به اشغال خود درآورد، در یكی دو روز گذشته تاكنون نیروهای پلیس دولت اسراٸیل در همدستی با جریانات راست افراطی با عربدههای "مرگ بر اعراب" روانه خیابانهای اورشلیم شدهاند و صدها نفر از فلسطینیها را مجروح و روانه بیمارستان كردهاند. امروز دوشنبه نیز قرار است که دادگاه اسرائیل سرانجام رای خود را درباره اخراج فلسطینیها از مناطق شرقی اورشلیم صادر کند اما ظاهرا بدلیل بحرانی بودن اوضاع رایگیری را به تعویق انداختهاند.
همزمان نیز، نیروهای راست افراطی و نژادپرست اسراییل فراخوان به یك راهپیمایی تحریك آمیز در این منطقه صادر كردهاند. خبرها حاكی است كه پشت تمام این تحریكات، دفتر جناب "ایتامار بنگویر"، یكی از چهرههای منفور حزب راست افراطی در اسراٸیل قرار دارد؛ "قانونگذار" فاشیست و نژادپرست كه گماشته نتانیاهو است و برای پشتیبانی و تقویت پایگاه دست راستیترین سیاستهای دولت اسراٸیل، با ایجاد یك "دفتر" به ژاندارمی در این مناطق مشغول است.
بر كسی پوشیده نیست كه تاریخا رفتار دولت اسراٸیل و شبه نظامیان فالانژ و متحد آن با آوارگان فلسطینی و از كشتار صدها نفر از آنان در اردوگاه "صبرا و شتیلا" تا امروز، مصداق پاكسازی قومی و جنایت علیه بشریت بوده است؛ این را امروز تنها ما كمونیستها نمیگوییم؛ از زبان "دیدبان حقوق بشر"شان باید شنید! دیدبانی كه پشتسر هم، گزارش پشت گزارش، دولت اسراٸیل را "متهم" به ادامه "اشغالگری سرزمین های فلسطینیان و اعمال محدودیتها علیه آنها" میكند و كاری جز شمردن تلفات در این پاكسازی قومی – مذهبی بتوسط دولت اسراٸیل ندارد.
در حالیكه افكار عمومی و متمدن در سراسر جهان خواهان پایان دادن به اجحافات دولت اسراٸیل در حق مردم فلسطین است و به موازات آن، انزجار از نتانیاهو و سیاستهای فاشیستی دولتش شعلهور شده است، ناگهان خانم مینا احدی، عضو دفتر سیاسی حزب "كمونیست كارگری ایران"، روز جمعه گذشته در ركاب جریانات راست اپوزیسیون ایران به بهانه برگذاری "روز قدس" جمهوری اسلامی، تظاهراتی در شهر هامبورگ سازمان داده بودند و خواهان پایان دادن به "یهودی ستیزی" میشوند. خانم احدی در دفاع از سیاستهای دولت اسراٸیل، بسیار "صادق"اند و بیشیله پیله در مصاحبهای چند دقیقهای با شبكه "دویچه وله"، نقل به مضمون اعلام میكند كه "امنیت ما در خطر است. چگونه میتوان در یك روز روشن فضای ضدیهودی راه انداخت و میلیونها نفر را نابود كرد. ما بر علیه نابودی اسراٸیل و شعار علیه اسراٸیل هستیم و اعلام میكنیم كه باید دست و پای جمهوری اسلامی را در خارج كشور جمع كنیم.."
سوء استفاده و عر و تیزهای جمهوری اسلامی پیرامون مصاٸب مردم فلسطین بر كسی پوشیده نیست؛ بیربطی "روز قدس" جمهوری اسلامی به معضلات مردم فلسطین، گویاست. اما برای كسی كه در اتاق فكری یك حزب، آنهم تحت نام "كارگر و كمونیسم" نشسته است و آگاهانه حاضر است به قیمت ضدیت دولت اسراٸیل با جمهوری اسلامی، چشمانش را بر لینچ شدن میلیونها زن و مرد و كودك و سالمند فلسطینی بتوسط پوتینهای ارتش فاشیست دولت اسراٸیل ببندد، داستان كاملا متفاوت است. اینها با تز "دشمن دشمن من، دوست من است"، از دولت اسرائیل بعنوان مهمترین دشمن جمهوری اسلامی در منطقه به دفاع برخاستهاند. اینکه رفتار فاشیستی این دولت در قبال فلسطینیان و مصاٸب مردم "عرب زبان" حتی صدای اعتراض ارتدكسترین یهودیان در خود جامعه اسراٸیل را هم درآورده است، اینكه امروز هر انتقادی به دولت اسراٸیل حتی در خود اروپا، بویژه در انگلستان و فرانسه و آلمان مجاز نیست و جرم تلقی میشود، ظاهرا خراشی بر سیاست حمایتی این حزب و رهبری آن از دولت اسراٸیل وارد نمیكند. اینها به كلوپ راستترین جریانات در اروپا و در هیئت حاکمه اسرائیل و لابی آنان در امریکا پیوستهاند. یك تحریك دستراستی كه هر نوع انتقاد از دولت فاشیست اسرائیل را "یهودیستیزی" و "آنتی سمیتیسم" میخواند. خانم احدی با زیرکی تمام هارت و پورتهای ارتجاعی جمهوری اسلامی علیه دولت اسرائیل را دستمایه سکوت آگاهانه این چند سال اخیر حزبشان در مقابل کشتار و سلاخی کردن مردم فلسطین میکند. فكر نكنید كه ایشان در برخورد به مسٸله فلسطین كم دقت و آماتور است؛ خیر، از بس كه دنیا و مافیا را از چشم منافع "ولی فقیه" نگاه میكند و در این عرصه "وارد" شده است كه حاضر نیست یك كلمه به مصائب مردم فلسطین، به جنایات دولت اسرائیل علیه این مردم و بیربطی "روز قدس" جمهوری اسلامی به مردم فلسطین حرف بزند.
این عضو رهبری حزبی است كه تحت نام كارگر و كمونیسم، در واقع مشاور پرشور آرمانهای راست افراطی در اسراٸیل و در اپوزیسیون ایران است. حزبی که "رفع ستم ملی"، در حرف یکی از ارکان برنامه کمونیستی آن را تشکیل میدهد، اما در دنیای واقعی این پیشروی را مانع ضدیت صرفش با جمهوری اسلامی میداند. این كلوپ دست راستی، درست مثل آقای پهلوی و بقیه اپوزیسیون راست، احقاق حقوق مردم فلسطین را امروز، در راستای تقویت حکومت ایران، و تقویت حماس و ارتجاع اسلامی میدانند. به همین دلیل است که این حزب نسبت به برسمیت شناخته شدن دولت فلسطینی، نهتنها از "دیدبان حقوق بشر" طلبكار است بلكه دست تمام جریانات فالانژ دست راستی در همین اروپا را هم از پشت میبندد. این دیگر عدم آگاهی از مصاٸب مردم فلسطین و مردم منتسب به "عرب زبان" نیست كه این جریان و رهبری آن را به منتهیالیه جناح راست افراطی در صحنه سیاست ایران و جهان پرتاب كرده است، بلكه از منافع جنبشی سرچشمه میگیرد كه در آن سلاخی شدن و محرومیت تاریخی و میلیونی مردم "عرب زبان"، میتواند برای "ملت" ایشان، بركاتی داشته باشد. افق پیروزی كه این جریان در برخورد به جمهوری اسلامی دنبال میكند، افق پیروزی "به هر قیمتی" است. این آن افقی است كه تنها به صرف ضدیتش با جمهوری اسلامی، حاضر است پشت هر جریان فالانژ و دست راستی رژه برود و هیچ آبایی ندارد كه شنل فرشگردیها، ترامپها و "رد نكها"، لوپنها و جانسونها و نتانیاهوها را بپوشد و با آنها عكس یادگاری بگیرد. بند نافش به نژادپرستی و برخورد تبعیض آمیز نسبت به مردم منتسب به "مسلمان" و "عرب" متصل است. این جنبش و احزاب دست راستی آن در ایران، مانند همه جای دنیا، حاضر است همه چیز و همهكس را به صرف ضدیت با "مقام معظم" قربانی كند. یك سر این كشمكش و دعوا در این اردو به هیٸت حاكمه ایران و ادعاهای "ضدامپریالیستی" و اتمی آن وصل است و سر دیگر آن به اپوزسیون راست و رضا پهلوی وصل است كه خود را "مدیر" بهتری از خامنهای میدانند. رهبری حزب كمونیست كارگری در این میان، قرار است سوخت میدانی منافع اپوزیسیون راست پرو - غرب را مهیا كند. دعوای دیروز این حزب با رضا پهلوی و جناح راست خود بر سر هژمونی در جنبش "رژیم چینج" ایران به ضرب ناتو و تحریم اقتصادی بود و امروز دعوا بر سر كسب هژمونی در جنبش "انقلاب مخملی" از بالای سر مردم به ضرب عملیاتهای تروریستی دولت اسراٸیل و فشار حداكثری آمریكاست. "مسٸله فلسطین" برای این اردوی دست راستی در اپوزسیون ایران، مترادف است با حمایت از جمهوری اسلامی و سازمانهای اسلامی! از نظر این كمپ، حل مسٸله فلسطین به بقاء جمهوری اسلامی كمك میكند. جهان را از چشم دشمنی با "ولایت فقیه" میبیند. اگر میلیونها انسان را از هوا و زمین بكوبند و آواره كنند به شرط اینكه این فجایع میلیونی به تضعیف خامنهای منجر شود، مشروعیت دارد. این همان سیاستی است كه تحت نام "چپ" در كردستان ایران و در مخالفت با صدام، جنگ خلیج و بمباران عراق را با پرچم "زنده باد خاك پاك كردستان"، باد میزد.
واقعیت اینست كه شکاف و نفرت قومی که ماشین میلیتاریستی دولت اسرائیل با حمایت بیقید و شرط دول غربی تا به امروز پیش برده است، چیزی جز تولید انواع و اقسام ویروسهای قومی و مذهبی نبوده است كه سالهاست قومپرستان یهودی و ارتجاع اسلامی از این منجلاب تغذیه كردهاند. برخورداری مردم فلسطین از حق داشتن یک کشور مستقل در جوار اسرائیل، سنگ بنای اتحاد طبقاتی بین طبقه کارگر فلسطین و اسرائیل و پیششرط اتحاد طبقه کارگر عرب زبان و عبری زبان، مسلمان و یهودی، است.
امروز قطبنمای حزب "كمونیست كارگری" چیزی جز این نیست كه به صرف ضدیت با "مقام معظم"، حاضرند جهانی بر سر مردم فلسطین خراب شود. پربیراه نیست كه عضو رهبری این حزب به آب و آتش میزند تا شعبه خارج كشوری دفتر آقای "ایتامار بنگویر" را دایر كند و همچون دولتهای دست راستی در غرب اعلام كند كه "دفاع از مردم فلسطین مترادف است با یهودی ستیزی"!