بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نتوانست اکثریت ۶۱ نماینده را برای تشکیل دولت ائتلافی کنار هم جمع کند و تشكیل دولت دهد. دفتر ریاست جمهوری در بیانیه کوتاهی اعلام کرد: «کمی قبل از نیمهشب، آقای نتانیاهو به ریاست جمهوری اطلاع داد که قادر به تشکیل دولت نیست و بنابراین در حال بازگرداندن اختیارات به رئیس جمهور است». ائتلافی که نتانیاهو سال گذشته بعد از سومین انتخابات، با حزب آبی- سفید به رهبری گانتز و چند حزب میانه و راست تشکیل داد، بسیار زود متزلزل شد و سرنوشت دولت بیش از پیش حالت شكننده و انتقالی گرفت. چشمانداز تکرار انتخابات در حالی است که همه سیاستمداران بعد از انتخابات ماه مارس امسال، ظاهرا تاکید داشتند که افتادن جامعه اسراٸیل در گرداب پیاپی انتخابات، عقوبتهای سخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد.
با شكست ترامپ در انتخابات آمریكا در ماه ژانویه گذشته، قوام راست افراطی در دولت، قانون، انتخابات و «دمكراسی پارلمانی» در اسرائیل نیز متزلزل شد. بورژوازی اسراٸیل در جستجو برای یافتن روزنهای است كه این تزلزل و آشفتگی سیاسی در بالای حاكمیت و در راس دولت را كاهش دهد تا شکاف میان ساختار و مردم، و بیاعتمادی به بنیادهای «دمکراسی» و احزاب و .... هرچه سریعتر تمام شود. نتانیاهو و حزبش علیرغم پرونده فساد و رشوهخواری نتانیاهو، امیدوار بودند نظر به برنامه واکسیناسیون و بازگشت زندگی در اسرائیل به حالت عادی بعد از کرونا، بتوانند به سهولت بقای مشروعیت خود را تضمین کنند. اما فاكتور بنیادیتری بحران در هیٸت حاكمه اسراییل را تشدید كرده است كه چوب لای چرخ تشكیل دولت آتی از طرف نتانیاهو گذاشته و عامل بحران در هیٸت حاكمه اسراٸیل شده است.
اكنون پسلرزههای شكست ترامپ، در هیٸت حاكمه اسراٸیل كاملا مسجل شده است. نتانیاهو چشم به برندهشدن ترامپ در انتخابات آمریكا داشت. قرار بود خلاء حضور آمریكا در منطقه و استراتژی اداره خاورمیانه به دولت اسراٸیل واگذار شود كه با حمایت ترامپ از «طرح معامله قرن» در كاخ سفید رونمایی شد و در ادامه میرفت كه در رایزنی بر سر عادیسازی روابط بین كشورهای عربی و دولت اسراٸیل خود را تثبیت كند. این استراتژی و تشكیل این جبهه با شكست ترامپ در انتخابات آمریكا، عملا در نیمه راه متوقف شد. استراتژی «كناركشیدن از جهان و بازگشت به داخل آمریكا» و متعاقب آن، واگذاری منطقه به متحدین آمریكا با چاشنی خصمانه و راست و لمپنی ترامپ بیش از آنكه «پل دوستی» میان آمریكا و متحدینش با جهان در مجامع بینالمللی باشد، به انزوای بیشتر آمریكا از اروپا و رقبای امروزش منجر شد. دولت آمریكا بعد از اسكاندال ترامپ، با استراتژی «كاهش تنش» و «دیپلماسی» و برای روتوش كردن چهره خدشهدار بورژوازی آمریكا به تحرك «دیپلماتیك» درآمده است و تظاهر به بازگرداندن «آرامش» و «ثبات» در منطقه میكند؛ قدرتی كه بیش از دو دهه است بنام «رژیم چینج» و «جنگ علیه تروریسم»، در حقیقت یك پای اصلی دامن زدن به جنگ و ناایمنی در دنیای معاصر و تبدیل خاورمیانه و جهان به صحنه خونین جنگهای صلیبی بوده است.
امروز، اولویت سیاست خارجی بایدن در راس دولت آمریكا، بازگرداندن جایگاه از دسترفته بورژوازی این کشور در رهبری جهان، به شیوه كاهش تنش و افزایش فشار با «زبان نرم» است. از اینرو، به موازات رسیدگی به اوضاع داخلی، باز کردن پروندههای حقوق بشری برای فشار بر کشورها و گرفتن امتیاز از آنها برای ارتقای جایگاه آمریکا در رهبری جهان در اولویت سیاست خارجی امریكاست. درخواست اخیر ۲۲۰ نماینده كنگره آمریكا در قطعنامهای از بایدن كه حقوق بشر را در مركز سیاست خود در قبال ایران قرار دهد، ایستگاهی در این چرخش تاكتیكی و جنگ «نرم» است. درست بر متن این چرخش تاكتیكی دولت آمریكا است كه تغییر آرایش بورژوازی در هیٸت حاكمه اسراٸیل هم ضروری شده است؛ نیاز به مذاكرات دوباره میان آمریكا و ایران جهت رام كردن جمهوری اسلامی، مستلزم محدود كردن دامنه جنگطلبی دولت اسراٸیل و راست افراطی در سیاست منطقهای است. پربیراه نیست كه دولت عربستان و جمهوری اسلامی هم در سیاست خارجی خود مسیر مذاكره و توافق را با تشویق دولت امریكا و با وساطت دولت عراق در پیش گرفتهاند.
از این زاویه، كاهش تنش در خاورمیانه میان دولتهای مرتجع منطقه، اكنون با وجود قارچهای تاریخی و سمی بر پیكره متحدین بورژوازی آمریكا از جنس نتانیاهو و راست افراطی در اسراٸیل، خوانایی ندارد. بویژه كه نتانیاهو كماكان بر طبل تشدید تنش در منطقه میكوبد! بورژوازی اسراٸیل اكنون زیر بار منافع «عموسام» مجبور به كوتاه آمدن و همجهت شدن با سیاست «برادر بزرگ» است. دولت آتی در اسراٸیل ناچار است كه دولت «راست میانه» باشد كه در دوره پسا-ترامپ، سیاست «دیپلماسی» با توسل به «زبان نرم» را به جای ادامه تنشهای افراطی و میلیتاریزه كردن فضا در منطقه تامین كند.
جا دارد كه یكبار دیگر به اپوزیسیون راست و ترامپیست ایران، از آقای پهلوی و سلطنتطلبان و جمهوریخواهان تا فرشگردیها و سكولار – دمكراتها و مشروطهخواهان، به بهانه شرایط سیاسی نامطلوب نتانیاهو پس از شكست ترامپ در انتخابات هم تسلیت گفت. ما گفتیم كه آلترناتيوسازی کمپ اپوزیسیون راست و ترامپیست ایران، دوام چندانی نخواهد آورد. گفتیم كه بازار گرمی و مانور حول ترامپ و نتانیاهو، بزودی ارزش مصرف خود را از دست ميدهد. عروج و افول صاعقهگونه ترامپ و موقعیت متزلزل امروز نتانیاهو در عرصه سیاست سوپر- راست جهانی، سر اپوزیسیون راست را تماما بیكلاه گذاشته است. اپوزیسیونی كه با علم و كتل «انقلاب مخملی» با تكیه بر اسلحه و تحریم و فشار حداكثری ترامپ و میلیتاریسم اسراٸیل در منطقه، خواب دستبهدست شدن قدرت از بالای سر مردم ایران را میدید. اپوزیسیونی كه امروز پروندهاش با افول ترامپها و نتانیاهوها بسته شده است. اپوزیسیونی كه به دلیل حضور قدرتمند گرایش كمونیستی طبقه كارگر در ایران و عروج آلترناتیو اداره شورایی توسط رهبران رادیكال سوسیالیست این طبقه، روز به روز به لحاظ اجتماعی، حاشیهایتر و منزویتر میشود. این دو ركن، یعنی ۱- شكست ترامپیسم و راست افراطی در صحنه سیاست آمریكا و جهان و ۲- به اهتزاز درآمدن پرچم اداره شورایی بر متن تحرك وسیع تودههای شهری و طبقه كارگر در ایران، مهر باطلی بر ارزش مصرف اپوزیسیون راست زده است. اينجا تقاطعی است که سرنوشت اپوزیسیون راست پرو – غرب را تمامقد در مقابل چشم همگان قرار میدهد.