تقریبا دو سال از آغاز تهاجم گسترده دولت اسرائیل به نوار غزه در اکتبر ۲۰۲۳، از جنایت مستند در برابر چشمان جهان، میگذرد. دو سال بشریت شاهد یکی از فجیع‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین دوره‌های جنایت جمعی در عصر معاصر است. شاهد کشتار بیش از ۶۰ هزار کشته غیرنظامی (بیشتر زنان و کودکان)، نابودی سیستماتیک زیرساخت‌های حیاتی، محاصره کامل غذایی و آبی، تخریب بیمارستان‌ها، مدارس و ... است. این فاجعه چیزی فراتر از یک جنایت جنگی است " این یک نسل‌کشی تمام‌عیار"، یک پاک‌سازی قومی با پشتیبانی و با اتکا به تکنولوژیکی مدرن قدرت‌های امپریالیستی است. 

نه تنها دولت‌های غربی چه به‌طور مستقیم از طریق تسلیحات، اطلاعات و پوشش سیاسی و چه با سکوت مجرمانه و همدستی خود با ״قصابان غزه״ این نسل‌کشی را ممکن کردند، بلکه با جنایی کردن حمایت از فلسطین در کشورهای خود، سانسور سازمان‌یافته رسانه‌ای  و سرکوب اعتراضات مردمی، نشان دادند که آشکارا با فاشیسم صهیونیستی در یک جبهه مشترک قرار دارند. اسناد متعددی نشان می‌دهد که آمریکا، آلمان، بریتانیا و فرانسه میلیاردها دلار کمک نظامی و تکنولوژیک به اسرائیل ارسال کرده‌اند. 

•    دولت آمریکا در ۲۰۲۴ بیش از ۱۴ میلیارد دلار بودجه اضافی نظامی برای اسرائیل تصویب کرد.

•    دولت آلمان همچنان به ارسال قطعات تانک، موشک و تجهیزات نظامی ادامه داد، اگرچه در سال ۲۰۲۵ به ‌دنبال فشار مردم و افکار عمومی، برخی صادرات تسلیحاتی را ریاکارانه "موقتاً معلق" اعلام کرد.

•    دولت بریتانیا با صدور میلیونها دلار تسلیحات جنگی منجمله جنگنده های اف ۳۵، با در اختیار قرار دادن هواپیماهای جاسوسی خود نقش تعیین کننده ای در کشتار مردم فلسطین داشته اند.

•    در فرانسه و بریتانیا نیز همزمان با گسترش اعتراضات مردمی، نهادهای اطلاعاتی و پلیس با سرکوب تجمعات در دانشگاه‌ها و خیابان‌ها، فضای آزادی بیان را محدود کردند. 

•    در فرانسه، دانشجویان همبسته با غزه از جمله در دانشگاه سوربن بازداشت و با تهدید انضباطی مواجه شدند.

•    در امریکا دفاع از مردم فلسطین رسما جرم محسوب میشود و مدافعین مردم فلسطین دستگیر و زندانی و با خطر دپورت روبرو میشوند.

حتی زمانی که مردم در خیابان‌های برلین، نیویورک، لندن، رم، آمستردام، و ده‌ها شهر دیگر در کف خیابان، در بنادر، در اتحادیه‌ها، در دانشگاه‌ها فریاد "آتش‌بس"، "آزادی فلسطین" و "توقف نسل‌کشی" سر دادند و با شعارهایی که ساده و شفاف‌ بیان کردند: "از مالیات ما برای نسل‌کشی استفاده نکنید"، "کودک‌کشی نه حق دفاع است، نه امنیت"، "جنایت علیه بشریت، شریک نمی‌پذیرد" و صدها شعار ومطالبه انسانی دیگر اما شرکای این جنایت جواب این صدای بشردوستی را با گاز اشک‌آور، بازداشت‌های گسترده، تعطیلی دانشگاه‌ها مانند جنبش‌های ضد اشغالگری در دانشگاه‌های کلمبیا، UCLA و SOAS پاسخ دادند.

از نیمه دوم سال ۲۰۲۴ و به‌ویژه در سال ۲۰۲۵، شاهد تغییرات معنا داری در مواضع برخی دولت‌های غربی بوده‌ایم. این تغییرات نه از سر دگرگونی اخلاقی، بلکه تحت فشار شدید اعتراضات مردم به جنایات و نسل کشی و فشار افکار عمومی، و بحران مشروعیت سیاسی در داخل این کشورها رخ داده است. فقط به عنوان چند نمونه می توانم به موارد زیر اشاره کنم:

•    در اسپانیا، نخست‌وزیر پدرو سانچز در آوریل ۲۰۲۵ رسماً اعلام کرد که سیاست‌های اسرائیل در غزه ״نقض جدی حقوق بین‌الملل״ است و حمایت تسلیحاتی اسپانیا متوقف می‌شود.

•    در بلژیک، پارلمان در ژانویه ۲۰۲۵ طرحی تصویب کرد که خواستار توقف کامل صادرات نظامی به اسرائیل شد.

•    در ایرلند، وزیر خارجه این کشور در جلسه اتحادیه اروپا رسماً استفاده اسرائیل از قحطی به عنوان سلاح جنگی را محکوم کرد و خواستار تحریم تسلیحاتی شد.

•    در کانادا، دولت جاستین ترودو که تا پیش از آن در کنار آمریکا ایستاده بود، از مارس ۲۰۲۵ ارسال برخی مهمات خاص به اسرائیل را معلق اعلام کرد.

•    در نروژ و آفریقای جنوبی، دولت‌ها اقدامات حقوقی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری را حمایت و تقویت کردند.

•    حتی در داخل ایالات متحده، با وجود ادامه حمایت کاخ سفید از اسرائیل، برخی سناتورها و نمایندگان، از جمله برنی سندرز، الکساندریا اوکاسیو-کورتز، و راشدہ طلیب، از اتهام نسل‌کشی سخن گفتند و خواستار توقف کمک‌های نظامی شدند.

•    فرانسه و انگلیس آخرین دولتهایی هستند که لنگان لنگان به این ״تغییر سیاست״ پیوستند و دست به تهدیداتی علیه منفورترین عناصر دولت اسرائیل زدند.

هرچند به درست بشریت متمدن در دنیا برای این موضع گیری ها و ״چرخش״ های دروغین دولتها، پشیزی ارزش قائل نیست و به این واقعیت که این تغییر لحن و پزهای بیمایه هم از سر استیصال و فشار مردم و مهر عدم مشروعیت قانون و حکومت های شان شکل گرفته است، واقف اند، اما آنرا نشانه‌ای از ترک برداشتن اجماع سنتی در حاکمیت دول غربی و آمریکا در دفاع از اسرائیل میبینند.

امروز جنبش مردمی جهانی علیه جنایت در فلسطین به سطح بی‌سابقه‌ای از آگاهی، سازمان‌یافتگی و رادیکالیسم رسیده است. اعتصاب‌های کارگری در بنادر ایتالیا، یونان، آفریقای جنوبی، ایالات متحده، نیوزیلند و فرانسه برای جلوگیری از بارگیری سلاح‌های اسرائیلی، نشانه روشنی از ورود بخش‌های مهمی از طبقه کارگر جهانی به صحنه مبارزه ضد فاشیستی است. 

•    از نیویورک تا لندن، از آمستردام تا کیپ‌تاون، از برلین تا ملبورن، میلیون‌ها نفر به خیابان آمدند.

•    در ایتالیا، کارگران بندر جنوا از بارگیری سلاح برای اسرائیل خودداری کردند.

•    در آفریقای جنوبی، اتحادیه‌های کارگری در کمپینی خواستار قطع کامل روابط با اسرائیل شدند.

•    در نیوزیلند، خدمه بندر اوکلند در مارس ۲۰۲۵ از تخلیه محموله‌های اسرائیلی خودداری کردند.

•    در نروژ بزرگترین اتحادیه کارگری (ال او) خواهان قطع همه روابط اقتصادی با اسرائیل شده است.

•    کارگران مارسی در خلیج ״فوس״ فرانسه مانع ارسال اسلحه به اسرائیل شده اند.

•    حتی در خود اسرائیل، صدای تردید و اعتراض نسبت به سیاست پاک‌سازی قومیتی از جانب روشنفکران، سربازان فراری، مادران قربانیان جنگ و منتقدان سیاست آپارتاید بلند شده است. 

این موارد، اگرچه به‌تنهایی سرنوشت جنگ را تعیین نمی‌کنند، اما نشان‌دهنده گذار این جنبش از همبستگی نمادین به مقاومت عملی و اعمال فشار عملی است. نمایش قدرت جنبشی است که دولت‌ها را به عقب‌نشینی وادار می‌کند. دولت‌هایی که تا دیروز با روایت‌های "حق دفاع اسرائیل" خود را توجیه می‌کردند، امروز ناچارند لحن خود را تغییر دهند یا با بحران مشروعیت داخلی مواجه شوند.

جنبشی که در حال رشد است، دیگر فقط درباره فلسطین نیست؛ بلکه درباره سلب مشروعیت و قدرت عمل ساختارهای قدرت، معیارهای دوگانه و فروپاشی اخلاقی سیاست ها و نیرنگ های بین‌الملل است.

از همین‌روست که برخی دولت‌ها، بی‌آنکه سیاست واقعی‌شان تغییر کند، به لفاظی‌های حقوق بشری روی آورده‌اند، نه از سر همدلی، بلکه به قصد نجات چهره‌ی خود نزد مردم جهان و افکار عمومی. اکنون می‌توان با قاطعیت گفت که دیگر این پروژه، نه یک درگیری منطقه‌ای، بلکه یک آزمون جهانی برای اثبات عدم مشروعیت دولت‌ها و کارکرد واقعی دموکراسی‌ بورژوایی است.

دولت‌های غربی دیگر حتی در ظاهر نمی‌توانند روایت دروغین "حقوق بشر" و "ارزش‌های دموکراتیک" را حفظ کنند. چهره واقعی این نظم جهانی بر پایه سلطه، نژادپرستی ساختاری، بهره‌کشی و خشونت افشا شده است. شاید بتوان گفت که جهان دارد جنازه لیبرالیسم بورژوایی را به گورستان تاریخ مشایعت میکند. امروز دیگر مردم جهان به دیپلماسی دروغین باور ندارند. دیگر دوره چشم امید دوختن به قطعنامه‌های شورای امنیت، به لفاظی‌های تهی با تیتر پررنگ "نگرانی عمیق"، به سازوکارهای پوسیده حقوق بین‌الملل که تنها در خدمت اشغالگران و ارتجاع است، و طی این مدت هزاران بار دولت اسرائیل از آنها عدول کرده و شکسته شده و با هیچ عکس العملی از طرف دولت غربی یا مهد دمکراسی روبرو نشده است، گذشته است. جنبش جهانی حمایت از مردم فلسطین، با علم و خودآگاهی به شکاف عمیق بین مردم و دولت‌هایشان، پروژه‌ی "استرداد سیاست به دستان خود مردم" را آغاز کرده است.

این ورود به فاز نوین مبارزه مستقل جهانی علیه فاشیسم خواهد بود، مردم دیگر منتظر نخواهند ماند. آنان با صدای بلند اعلام می‌کنند: فاشیسم، چه در غزه، چه در خارطوم، چه در کیف، برلین، لندن، واشیگتن، صنعا و هر کجای دیگر باید از جهان ریشه‌کن شود، نه با بازی کثیف دیپلماسی ساختار جهانی بورژوازی، بلکه با فشار مستقیم مردم، اعتصاب، تحریم، تسخیر خیابان‌ها و خلع ید از قدرت‌های امپریالیستی.

این خیزش را باید به‌مثابه آغاز گامی جدید در مبارزه جهانی علیه سرمایه‌داری، امپریالیسم و فاشیسم شناخت، ما در حال مشاهده بین‌المللی‌شدن واقعی وجدان بشری در عصر بحران‌های جهانی هستیم. این نه فقط جنبشی در همبستگی با مردم فلسطین است، بلکه جنبشی برای بازسازی خودآگاهی طبقه کارگر جهانی، برای بازپس‌گیری تاریخ و سرنوشت انسان از چنگال فاشیسم، جنگ طلبی و ارتجاع است.

این جنبش، طبقه کارگر جهانی، مردم معترض، سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها با صدای رسا به جهانیان فراخوان میدهد که در این لحظه تاریخی، سکوت جایز نیست و وظیفه تاریخی ما، تقویت این جنبش است. باید مدافعین دروغین مردم فلسطین و نیروهای ارتجاعی با پرچمهای ״ضد امپریالیستی״ را در مسیر حرکت این جنبش افشا کرد. حلقه اتصال جنبش فلسطین با مبارزات ضد سرمایه‌داری جهانی و قدرت های جنایتکار و جنگ افروز را برقرار ساخت، و در اوج آن باید نشان داد که تنها در چارچوب انترناسیونالیسم کارگری، آزادی واقعی مردم فلسطین و همه مردم تحت ‌ستم‌های دنیا ممکن و میسر است.

باید سوت آغاز جهان دیگر را در هر کشور و شهر و خیابان و کوچه به صدا درآورد. وظیفه اصلی کمونیست ها و سوسیالیست تلاش در گره زدن این جنبش جهانی علیه فاشیسم صهیونیستی به جنبش بازسازی جهانی مبتنی بر برابری، عدالت، و سوسیالیسم است. مشروعیت نظم جهانی سرمایه‌داری در برابر دیدگان مردم فروپاشیده است. پرچم دروغین دفاع از مردم فلسطین و حل منازعه خونین فلسطین از دست دولتهای شیاد دنیا افتاده است. تنها راه رهایی از جنایت و نسل‌کشی و تنها راه پایان‌دادن به تسلط دروغ و فریب، قدرت مستقل و سازمان‌یافته مردم جهان است.

۵ ژوئن ۲۰۲۵