( اگر می توانستیم اسپارتاکوس را زنده کنیم، او را مجبور می کردیم که به بردگان بگوید؛ با توجه به اینکه هنوز زمان تغییر نظام برده داری به نظام فئودالی فرا نرسیده است، از تمامی بردگان بخواهد، با بردگی خود بسازند، بیشتر کارکنند و استثمار شوند تا زمان گذر به فئودالیسم فرا برسد.)

نظر به اینکه ما معتقدیم سوسیالیسم در یک کشوری مثل ایران قابل تحقق نیست، نظر به اینکه هنوز کردستان به مرحله سرمایه داری نرسیده است، نظر به اینکه ما طبقه کارگر کردستان را از روی تعدد دودکش کارخانه ها می شماریم و هنوز این طبقه آمادگی رسیدن به سوسیالیسم را ندارد، لذا از طبقه کارگر کردستان خواستاریم که به شدت کارکنند و استثمار شوند تا بر ثروت سرمایه داران  افزوده شود و کردستان به آخرین مرحله سرمایه داری برسد و آنوقت ما به عنوان ناجی شما خواهیم آمد تا سوسیالیسم را برقرار کنیم.

نظر به اینکه ما مدهوش پیشرفت های حباب وار دنیای غرب و دولت رفاه و سوسیال دمکراسی شده ایم، نظر به اینکه مشغله طبقه کارگر تنها یک سری مطالبات صنفی و مطالباتی است، نظر به اینکه طبقه کارگر درک و آمادگی قدرت سیاسی را ندارد، لذا از رادیکالیسم خود کمرنگ کرده ایم  و برای رسیدن به سوسیال دمکراسی تمام تلاش خود را خواهیم نمود.

نظر به اینکه هر دو جناح راست و چپ ما خود را مقید به اسناد و مصوبات حزبی و کنگره ها می دانند و هر دو طرف بر اجرای آن پایبند هستند، نظر به اینکه یکسری بندهای اضافی را از برنامه، اسناد و مصوبات خود حذف کرده و آنرا بر پایه منافع جنبش "ملی"مان به شیوه ای نامحسوس به رفرمیسم تغییر دادیم تا بر پایه ی همان اسناد به اهداف ناسیونالیستی خود دست یابیم.

نظر به اینکه بحث "رفرم یا انقلاب" ما را به سوی رادیکالیسم و انقلاب می برد و برایمان دردسر ساز است، نظر به اینکه رفرمیسم برای ما یک هدف است نه تاکتیک، نظر به اینکه به انقلاب کارگری سر ناسازگاری داریم، بر آن شدیم به جای حرف ربط "یا" از حرف ربط "و" استفاده کنیم و به این ترتیب بحث ما به "رفرم و انقلاب" تغییر می یابد و این مشکل را نیز حل کردیم، بگذار ملا نقطی ها بر ما خورده بگیرند.

نظر به اینکه ما معتقدیم که هنوز شعور مردم کردستان به آن مرحله نرسیده است که خود بتواند از طریق حاکمیت شورایی قدرت را در دست بگیرد و برای آینده خود تصمیم بگیرد، نظر به اینکه توده های متوسط از طبقه کارگر و زحمتکش برایمان قابل ارزشترند، لذا ما به تاقچه خود مراجعه کرده و بحث قدیمی را پیش گرفتیم، با حاکمیت شورایی مخالفت کرده و تصمیم گرفتیم که تا زمانی که مردم شعور شورایی پیدا کنند، احزاب از بالا تقسیم قدرت کرده و بر مردم حکومت کنند.

نظر به اینکه طبقه کارگر به احزاب ناسیونالیست بی اعتماد هستند و این احزاب در دل مردم هیچ گونه جایگاه و اعتباری ندارند، لذا ما بر آن شدیم که از اعتبار گذشته کمونیستی خود استفاده کرده و به احزاب ناسیونالیست جایگاه ویژه ای بخشیده و ضمن همپیمانی و همکاری با آنها، تلاش برای ساختن جبهه ای کردستانی را در دستور کار قرار دهیم.

نظر به اینکه عدم همکاری ما با احزاب ناسیونالیست در گذشته نه به دلیل یک سری اختلافات استراتیژی بلکه تنها یکسری مسائل تکنیکی بوده است، نظر به اینکه ما با فریب اذهان عمومی زیر نام احساس مسئولیت و روحیه وحدت طلبی مردم، خواستار همپیمانی با آنها هستیم، لذا بعد از کنفرانس "میری" برای متحد شدن با آنها تلاش کرده و سالهاست  این احزاب مرتجع را انقلابی می خوانیم.

نظر به اینکه ما شعور مردم را دست کم گرفته و آینده و سرنوشت آنها را به چراغ راهنمایی و رانندگی تشبیه می کنیم، نظر به اینکه ما نمی خواهیم مردم در سرنوشت خود تاثیر گذار باشند و آنها را به خانه های خود بفرستیم، لذا با کشف چراغ زرد از بروز تصادفات و جنگ و خونریزی جلوگیری می کنیم و به این ترتیب با اخلاقی کردن مسائل سیاسی از دیگر احزاب می خواهیم به این چراغ زرد احترام بگذارند. به این ترتیب به مردم می گوییم "مردم شهر آسوده بخوابید که داروغه بیدار است".

نظر به اینکه سرمنشا اختلافات درون ما نه از اختلاف نظر سیاسی و بلکه ساخته و پرداخته رژیم جمهوری اسلامی و جریانی سومی است، نظر به اینکه این اختلافات شفاف نبوده و هنوز پلاتفرمی از هیچ جناحی صادر نشده، لذا ما به جای فرهنگ دیالوگ سیاسی و بحث و تبادل نظر، به ترویج فرهنگ لمپنیسم و بی احترامی به مخالفین خود پرداختیم و با لشکر و سپاهی که در پشت سر داریم، منتقدین خود را تهدید و سرجایشان می نشانیم.

نظر به اینکه ما مدهوش طرح خودمدیریتی روژآوا شده ایم و خواستار سردرگم کردن مردم هستیم و هیچ نقدی به نزدیکی پ ک ک و دیگر احزاب برادرش به رژیمهای ایران، امپریالیسم آمریکا و روسیه نداریم، نظر به اینکه ما نقدی به عملکرده های پژاک و پ ک ک در ترور و باج خواهی از مردم تهیدست کردستان نداریم،  نظر به اینکه هدف ما تنها سرنگونی رژیم جمهوری اسلامیست، نظر به اینکه ما خواستار حاکمیت احزاب به جای حاکمیت شوراها هستیم، نظر به اینکه ما خواستار به قدرت رسیدن سرمایه دار کرد به جای سرمایه دار فارس هستیم، لذا ما به شدت خواستار جنبش "همه باهمی" و تنها سرنگونی جمهوری اسلامی هستیم.

نظر به اینکه در نبود "عبداله اوجالان و مام جلال طالبانی" در رویای بدست گرفتن رهبری جنبش ملی کرد هستیم، لذا به شرکت در کنفرانسهای "میری"، کنگره ملی کرد و کمیته دیپلماسی  برای رسیدن به این آرزو تلاش می نماییم.

نظر به اینکه ما به دمکراسی درون حزبی معتقد و مخالف روحیه دیکتاتور مآبانه هستیم، لذا با مهندسی کردن افکار اعضا و پیشمرگهای خود، با حذف منتقدین، با ترویج روابط محفلی و جایگزین کردن روابط بر ضوابط، با سرکوب، سانسور، تفتیش عقاقد، استراق سمع و تواب سازی خواستار حفظ این دمکراسی زیبا هستیم.

نظر به اینکه ما علارغم ادعاهایمان نتوانسته ایم کمترین تاثیری در وضعیت طبقه کارگر کردستان بگذاریم، نتوانسته ایم حتی یک تحصن و اعتصاب کارگری در کردستان را سازماندهی کنیم، نتوانسته ایم در تغییر قراردادهای موقت، در ایجاد توازن قوا بین سرمایه دار و طبقه کارگر، در اعتراض به بیکاری زن و مرد در کردستان تاثیر گذار باشیم، لذا هر چند سال یکبار با فراخوانی به اعتصاب عمومی مردم در کردستان، بدون هیچ تغییری در وضعیت مردم، سعی بر تقویت روحیه ناسیونالیستی مردم کرده تا جای پایی برای بورژوازی کرد باز کنیم.

نظر به اینکه همانند تمامی احزاب ناسیونالیست دیگر به استراتیژی انتظار اعتقاد داریم و به دنبال آویزان شدن به قدرتهای منطقه هستیم، نظر به اینکه برای ادامه پروژه هایمان به دکان و بازاری احتیاج داریم، لذا به حفظ اردوگاه و چند نیروی مسلح و گرفتن کمک مالی از دیگر احزاب و دولتهای برادر هستیم، نظر به اینکه حفظ این اردوگاهها شرایط خود را دارد، خود را ملزم به تمکین به سیاستهای ضد مردمی حاکمان سرمایه در کردستان عراق و سکوت در مقابل تمامی جنایتهایشان بر علیه طبقه کارگر و مردم کرد، سازمانهای کمونیستی، قتل های ناموسی و دیگر جنایات علیه زنان هستیم.

نظر به اینکه دیگر به گذشته کمونیستی خود افتخار نمی کنیم، نظر به اینکه به تمامی ادعاهای کمونیستی خود پشت کرده ایم، نظر به اینکه به رفرمیسم، رویزیونیسم و سیاست عدول پناه آورده ایم، لذا بر آن شدیم که آن تاریخ را تحریف، ویران و حذف کنیم. نقش رهبران کمونیست را در این حزب کمرنگ کنیم، نظر به اینکه بازگویی صادقانه تاریخ کمونیستی ما رخسار واقعی ما را نمایان و نقشه هایمان را بر آب می کند، لذا تصمیم گرفتیم دلایل جدایی کمونیسم کارگری و منصور حکمت را ازد دید پیشمرگ، اعضا و طبقه کارگر پنهان کنیم و با تغییر ادبیاتمان این پروژه را قدم به قدم به پیش می بریم.

نظر به اینکه در پیشبرد راست رویی هایمان و خیانتمان به طبقه کارگر به یک دشمن خارجی احتیاج داریم. لذا تصمیم گرفتیم از منصور حکمت و کمونیسم کارگری شیطان بسازیم و هر رادیکالیسمی را به او ربط دهیم. آثاراش را همانند گوشت گراز حرام کردیم، دشمنی با کمونیسم کارگری به معنی دوستی با ماست، شرط این دوستی پر کردن قسم نامه برعلیه منصور حکمت و توهین و افترا به کمونیسم کارگریست.

نظر به اینکه برای اثبات سراسری بودن ، مشروعیت دادن به خود و باج خواهی از دیگر احزاب ناسیونالیست به تابلویی احتیاج داریم، در حفظ  و صد البته عقیم نگه داشتن این تابلو تلاش خواهیم کرد، لذا پرچم کردستان را در کشوی میزمان پنهان کرده تا زمان موعود علم کردنش فرا برسد.

نظر به اینکه بحث مذاکره و گفتگوی احزاب کردستانی با رژیم جمهوری اسلامی به مردم کردستان هیچ ربطی ندارد، نظر به اینکه سازمان نروژی میانجی مذاکره کننده از ما خواست که این مذاکرات را علنی نکنیم و ما منتظر بودیم که از ما نیز دعوت کنند، لذا ما این گفتگو ها را از اعضا و مردم کردستان مخفی کردیم و زمانی که فهمیدیم ما را سرکار گذاشته اند و گندش بالا آمد، تصمیم گرفتیم که این راز را افشا و علنی کنیم و توانستیم که هم اعضا و هم مردم را فریب دهیم.

با مراجعه به مانیفست بالا، لذا ما ظاهر چپ خود را حفظ کرده و بر مواضع ناسیونالیستی خود تکیه می دهیم. (تفسیر و تعبیر مطالب بالا بر عهده خواننده است)

16 سپتامبر 2020