قطعنامه
جنبش کارگری و وظایف حزب حکمتیست (خط رسمی)

مصوب پلنوم ۵۰ کمیته مرکزی حزب


جامعه ایران وارد تحولات سرنوشت سازی شده است. نفرت عمومی از جمهوری اسلامی و اعتراض میلیونی مردم به فقر، گرانی، بیکاری، استثمار واستبداد حاکم که در دیماه ٩٦ و آبان ٩۸ در شکل طغیانهای توده ای پایه های حاکمیت را لرزاند، امروز با اعتصابات وسیع کارگری و با قدرتی عظیمتر حاکمیت را به جدال میطلبد.

طبقه کارگر در ایندوره پرچمدار وسیعترین اعتراضات آزادیخواهانه علیه استثمار، فلاکت عمیق اقتصادی، استبداد و توحش بورژوازی ایران و حکومت آن بوده است.

پنج سال گذشته جامعه ایران با وسیعترین اعتراضات و اعتصابات کارگری روبرو بوده است. به میدان آمدن مجدد کارگران نفت و گاز و بخشهای دیگر طبقه کارگر و حمایتهای اقشار محروم جامعه از این اعتصابات، جامعه ایران را وارد دوره ای جدید و کشمکشهای تعیین کننده ای کرده است.

جمهوری اسلامی در مقابل اعتراضات کارگری و بخشهای محروم جامعه، علاوه بر تهدید های همیشگی و دستگیری و فشار پلیسی بر فعالین کارگری، نمایندگان و سخنگویان اعتراضات، به فریب و نیرنگ و وعده های بی اساس برای وقت خریدن و دامن زدن به انشقاق در صفوف طبقه کارگر روی آورده است. جامعه پر تلاطم، بالا بودن سطح اعتراضات و خودآگاهی طبقه کارگر به اضافه تجارب گرانبهای این طبقه در کشمکش های خود با کارفرماو دولت و ارگانهای مختلف آن، برمتن عبور جامعه از جمهوری اسلامی و تغییر توازن قوا به نفع طبقه کارگر، این حربه ها را بیش از پیش ناکارآمد کرده است.

اعتصابات کارگران فولاد اهواز، هفت تپه، هپکو و آذر آب و.... در سالهای اخیر، مقاومت قهرمانانه طبقه کارگر در بسیاری از این مراکز، شروع اعتصابات کارگران نفت و گاز و ...،عرض اندام کارگران رادیکال-سوسیالیست و  شفاف شدن آلترناتیو سوسیالیستی در جنبش کارگری، سیمای جامعه ایران و صف بندی نیروهای سیاسی را تغییر داده است.

اتکای کارگران بصورت بر جسته بر مجامع عمومی کارگری، تعیین هیئت های نمایندگی و تلاش برای سازمانیابی شورایی این جنبش، عروج رهبران رادیکال کارگری در این دوره و نقش منحصر به فرد و تاثیر آنها، طبقه کارگری خودآگاه و رهبرانی کیفیتا متفاوت را در مقابل چشمان همگان گذاشته است. 

اعتصابات هفت تپه و اتحاد عمیق و سطح‌ بالای آنها که به عقب نشینی حاکمیت و خلع ید اسد بیگی منجر شد، اعتصاباتی که سمپاتی وسیعی در جامعه به همراه داشته است، بعنوان زمینه و پشتوانه‌ اعتصابات امروز، جایگاهی کلیدی داشته است.
امروز و در جریان این‌ اعتصابات، گرایش سوسیالیستی طبقه کارگر بطور وسیع در جامعه در میان توده کارگر و اقشار زحمتکش ازتهران، خوزستان، شمال، کردستان و... سمپاتی و اعتبار ویژه ای پیدا کرده است و نه فقط سیمای اعتراض علیه فقر و استبداد بلکه سیمای سیاسی - اقتصادی  جامعه فردا را به روشنی در مقابل جامعه قرار داده است.

این واقعیات و امید به تحولی انقلابی و نیاز به یک راه حل سوسیالیستی طبقه کارگر و کمونیستهای این طبقه را با پرچم آزادی و برابری به یک راه حل واقعی تبدیل کرده است و به پولاریزاسیون فضای سیاسی جامعه و نیروهای درگیر منجر شده است. امروز دیگر نبض جامعه و تلاطم های آن با این جنبش میزند.

پیروزی طبقه کارگر در جدال برای بهبود و رفاه عمومی، برای تامین بیشترین امکانات و نیرو برای انقلاب کارگری بدون تامین صف مستقل این طبقه و یک پرچم سیاسی و افق روشن، بدون ایفای نقش اساسی کمونیستهای این طبقه و حزب آن به عنوان پیشقراولان طبقه کارگر ممکن نیست.

حزب حکمتیست (خط رسمی)، بعنوان نماینده سیاسی این استقلال طبقاتی و سوسیالیستی، با در نظر گرفتن این شرایط بار دیگر براولویتهای زیر تاکید میکند:

در راس همه وظایف، حمایت، تلاش و دخالت برای تضمین پیشروی هر روزه مبارزه جاری به هر شکل و درهر قدم این مبارزه  در مقابل حکومت و کارفرما و کنار زدن همه موانع، برای رسیدن به مطالبات و تا پایان جدال نهایی در دستور حزب قرار میگیرد.

١- شرط موفقیت طبقه کارگر تامین وسیعترین اتحاد در صفوف این طبقه است. در این راستا حزب تقابل با انواع حربه های نفاق افکنانه درصفوف طبقه کارگر به هر بهانه ای، از قرار دادهای متفاوت، ساعت کار مختلف، دستمزد متفاوت، تعمیق شکاف بین کارگر شاغل و بیکار تا تفرقه ملی، جنسی، مذهبی، صنفی و... را امر جدی خود و همه کمونیستهای این طبقه میداند.

٢- پیروزی طبقه کارگر در  جدال امروز، در گرو تامین هژمونی سیاسی این طبقه، زدن مهر کارگری و سوسیالیستی بر تحولات این دوره و در سیر سرنگونی جمهوری اسلامی و پس از آن، است!

در این راستا، تقویت گرایش کمونیستی در درون این طبقه، به عنوان پرچمدار رادیکال اتحاد سراسری و طبقاتی کارگری در مقابل گرایشات دیگر در جنبش کارگری، از ملزومات تامین این هژمونی است. حزب تمام تلاش و امکانات خود را در جهت انسجام فکری، سیاسی و سازمانی این گرایش و رفع موانع پراتیکی و حفظ هژمونی آن، بکار میگیرد.

۳- تامین اتحاد کارگری بدون اتحاد کمونیستهای این طبقه در اشکال مختلف و بویژه متحزب شدن کارگران کمونیست ممکن نیست. حزب تلاش ویژه ای در جهت متحزب کردن کارگران کمونیست در حزب کمونیستی خود، حزب حکمتیست (خط رسمی) را در دستور خود قرارمیدهد.

۴- حزب بیشترین تلاش را برای تقویت و گسترش جنبش مجامع عمومی، جنبش شورایی طبقه کارگر، برای متکی کردن اعتراضات و اعتصابات کارگری به مجامع عمومی کارگران و تحکیم اتحاد این طبقه، پیش خواهد برد.

۵-  حزب دفاع از رهبران، سخنگویان و نمایندگان کارگران، تلاش برای حفاظت از آنها در مقابل پلیس سیاسی و توطئه های دولت و کارفرمایان، دفاع از امنیت آنها، دفاع از حرمت و کرامت آنها در مقابل تعرضات ارتجاع حاکم و عوامل کارفرمایان و جریانات ضدکارگری برای تخریب شخصیت و لطمه زدن به اتوریته و اعتبار آنها را وظیفه جدی خود میداند.

۶- حزب رساندن صدای این اعتراضات به گوش طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در جهان، جلب حمایت طبقه کارگر جهانی، سازمانهای کارگری و نهادهای مدافع طبقه کارگر و عدالت اجتماعی، از اعتراضات و اعتصابات حق طلبانه طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در ایران را، امر جدی خود میداند.

۷- حزب تقابل با جنبش های راست و چپ بورژوایی در اپوزیسیون و به اپوزیسیون رانده شدگان حکومتی و تلاش آنها برای به کج راه بردن مبارزات این طبقه، نقد و افشا سیاست و افق ضد کارگری این نیروها در جنبش کارگری را بخشی از پلاتفرم خود برای تقویت کمونیستهای طبقه کارگر و پیروزی طبقه کارگر  میداند و در این راه میکوشد.

۸- حزب گذار هرچه سریع تر  موقعیت خود از نماینده سیاسی استقلال طبقاتی طبقه کارگر با افق سیاسی و طبقاتی روشن آن و پرچمدار انقلاب کارگری، به حزبی سیاسی توده ای-کارگری، که بخش قابل توجهی از کمونیست های کارگری و رهبران کارگری را با خود دارد، حزبی با قدرت و پتانسیل بالای رهبری و تامین پیروزی انقلاب کارگری  در دستور فوری خود قرار میدهد.

۹-  حزب حکمتیست (خط رسمی) همه فعالین و کمونیستهای طبقه کارگر را به پیوستن به این تلاش، به همکاری نزدیک با خود و بویژه به پیوستن و تقویت صفوف این حزب برای پیروزی طبقه کارگر و تامین بیشترین پیشروی های این طبقه و برای تامین ملزومات انقلاب کارگری دعوت میکند.

 

۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱