یکی از شعارهای انقلابیون مصر در بهار عربی این بود: "هیچی را ول نمی کنیم".  و این امروز داستان ما و انقلاب ما در ایران است که "هیچی را ول نمی کنیم". "هیچی را نمی بخشیم". هنوز گردو خاک کارناوال سینه زنی برای یکی از جانیان جمهوری اسلامی فرو ننشسته بود که کشتار جمعی صدها انسان مسافر هواپیمای اوکراینی بار دیگر شعله های خشم  میلیون ها انسان جامعه ما را  در ده ها شهر و دانشگاه و محله برافروخت. جامعه ای که مصمم است با سرنگونی جمهوری اسلامی  انتقام میلیون ها جوان و نوجوانی که در میدانهای جنگ  جنایتکاران صدام و خمینی و شعار "راه قدس از کربلا می گذرد"، کشته شدند. انتقام قتل عام دهه 60 و مادران خاوران، انتقام حمله به کردستان و اعدام های صحرایی خلخالی نماینده ی امام ، انتقام اسارت و تحقیر و اهانت به زنان و دختران، انتقام کوی دانشگاه، انتقام خون های ریخته شده ی دیماه 96 و آبان 98 را ... بگیرد.  درب زندان ها را بگشاید و زخمی ها و اسرای آبان را آزاد کند.

حکومتی که برای جان انسان هیچ ارزشی قائل نیست، در مقابل انقلابیونی قرار گرفته است که از ریختن یک قطره خون انسان نمی گذرند. با سفره خالی و شکم گرسنه نمی سازند. تحقیر و اهانت و سرکوب را بر نمی تابند. تجارب و الگوهای تا کنونی نشان داده است که بر پرچم انقلاب آتی ایران نوشته شده است: ارزش انسان بالاترین است و "اساس سوسیالیسم انسان" است.

تجارب  و الگوهای جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی حامل این پیام است که ،  کسانی بر تفرقه و تقسیم انسان سرمایه گذاری کرده اند و ناسیونالیسم و فدرالیسم و  قوم گرایی را معیار حقوق انسان می دانند، امروز ببینند از بیروت و بغداد تا تهران. از شیراز و مشهد و تبریز... تا سنندج یک شعار و یک مطالبه و یک پرچم در اهتزاز است: "مرگ بر دیکتاتور"، "مرگ بر ارتجاع قومی و مذهبی"، "زنده باد آزادی و برابری".

امروز در اعتراضات اجتماعی و میلیونی مردم، نشانی از ارم و هویت قومی و ملی گرایی و مذهب دیده نمی شود. نه تنها در ایران بلکه از لبنان تا عراق هم  مرز و کشور و ملیت مفهومی ندارد.

لبنانی ها و عراقی ها به ما ایرانی ها می گویند سر مار آنجا است. و این عین حقیقت است. سرنگونی جمهوری اسلامی پایان حزب الله و حشدالشعبی و فاطمیون و زینبیون و سپاه بدر و آیت الله های رنگارنگ و حکومت های قومی و مذهبی حداقل در 4 کشور خاورمیانه لبنان، سوریه، عراق و ایران و پایان جنگ و میلیتاریسم در خاورمیانه است. این افق خاورمیانه ی در صلح و دوستی و آزاد و برابر است.

وقتی منافع مشترک انسان ها بهم گره می خورند، وقتی آزادی و برابری معیار زندگی می شود و از کارخانه و دانشگاه و خیابان و میادین شهرها فریاد زده می شود، هویت های کاذب قومی و مذهبی بر باد می رود.

امروز در جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی صحبتی از کرد و ترک و فارس و لر و بلوچ و ترکمن و عرب و ... نیست.

امروز در بخش مهمی از خاورمیانه یک جنگ مشترک در جریان است. جنگ انسان آزاد و برابر با توحّش دیکتاتوری سرمایه داران و نظامیان حامی شان است. پس بجنگ تا بجنگیم

دفتر کردستان حزب حکمتیست – خط رسمی به انقلابیون سنندج  و مردم مبارز کردستان در تحقق این همبستگی طبقاتی و اجتماعی و آزادیخواهانه با همسرنوشتان خود در سراسر ایران، زنده باد می گوید. بگذار ناسیونالیست ها به دریوزگی و مزدوری و نوکری خود از واشنگتن تا تل آویو و تهران ادامه دهند. بگذار کوس رسوایی این خیل قوم پرست در مقابل مبارزه میلیونی طبقه کارگر و فرودستان و محرومین جامعه در سراسر ایران بر بام ها کوبیده شود. بگذار قوم پرستانی که گله گله برای مجلس اسلامی بی شرف ها، کاندید شده اند، شرافت و انسانیتی که ندارند را  به حراج بگذارند و بفروشند. هر چند درب این بازار خودفروشی تا اطلاع ثانوی بسته شده است.

جنبش ما برای سرنگونی جمهوری اسلامی هر روز به اندازه چند سال می آموزد. هر روز بالغ و بالغ تر می شود. شعارهایش هر روز رادیکال و کوبنده تر می شود. کمیته های اعتصابات کارگری، شبکه ها  و کمیته های انقلابی و شوراهای کارگری و مردمی در دل این تحول انقلابی و برای رهبری جنبش سرنگونی شکل می گیرند. جنبشی که دیگر با هیچ نیروی در خارج از مرزها و با هیچ جناحی در حکومت و بیرون آن در اپوزیسیون بورژوایی،  از شاه تا شیخ، سر آشتی و سازش ندارد.

قیام و انقلاب آتی ما برقراری حاکمیت شوراهای کارگران و مردم و تحقق آزادی، برابری، حکومت کارگری را بر پرچم خود دارد.

دفتر کردستان حزب حکمتیست – خط رسمی

22 دیماه 98 (12 ژانویه 2020)