موجی از اعتراضات و اعتصابات كارگری مناطق نفتی ایران و مراكز صنعتی را فرا گرفته است. از اواخر شهریور ماه تا کنون شاهد تجمع، اعتراض و اعتصابات کارگری در پتروشیمی ها، نفت، ذوب آهن، پیمانکاری ها، فولاد و... هستیم.   در این مدت از جمله کارگران ذوب آهن اصفهان، كارگران گروه ملی فولاد اهواز، شرکت جهان پارس پتروشیمی بوشهردرعسلویه، ، پتروشیمی آبادان، شرکت بهره‌برداری نفت و گاز آغاجاری، کارکنان قراردادی وزارت نفت، کارگران پیمان کاری ارکان ثالث در پالایشگاه نفت آبادان با چهار هزار کارگر، جمعی از کارگران قرارداد معین، کارگران ارکان ثالث شاغل در مناطق نفت‌خیزجنوب در اهواز، کارکنان شرکت نفت فلات قاره-بهرگان، کارگران پالایشگاه های پارس جنوبی، کارکنان شرکت نفت فلات ‌قاره شاغل در سکوهای نفتی جزیره خارک و سیری، کارگران ارکان ثالث شاغل در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران، کارگران پتروشیمی ماهشهر و... دست به تجمع اعتراضی، اعتصاب و راهپیمایی زده اند.  
 
مطالبات بخش های مختلف کارگری در این اعتراضات عبارتند از: افزایش دستمزدها، لغو قراردادهای موقت، طرح طبقه بندی مشاغل،علیه اخراج و خواست امنیت شغلی، حذف شرکت های واسطه و پیمانکاری ها، معوقات، مزایا، بیمه ها، صندوق ها و سنوات بازنشستگی، بن کارگری، پاداش ها، رفع تبعیض ها و اجازه استفاده از مهمانسراها، باشگاه های غذاخوری و خدمات رفاهی اجتماعی برای همه کارگران و... است.
 
حجم گسترده اعتراضات کارگری با جمعیت دهها هزار کارگر در بخشی از مهمترین مراكز مهم صنعتی كه شاهرگ اقتصاد جامعه است،  قاعدتا باید پشت کارفرماها و دولت شان را بلرزاند. بی تردید بررسی تك به تك این اعتصابات نشان میدهد كه تجارب گرانبهایی را برای جنبش كارگری داشته و دستاوردهای كم و بیش را برای كارگران هر مركز و طبقه كارگر داشته است.
 
امری روشن است که خواست پایه ای و اساسی طبقه كارگر در شرایط بحران اقتصادی که بورژوازی حاکم به طبقه ی ما سرشکن کرده است افزایش دستمزد ها و در یک کلام تامین معیشت خانوار کارگری، امنیت شغلی و داشتن زندگی ای در شان انسان است. بقیه ی مطالبات در واقع فرع این اصل بی بروبرگرد و زوایای مختلف آن است. بعلاوه این خواست سراسری طبقه کارگر چه در این مراكز و چه در بقیه مراكز كارگری به وسعت ایران است و بویژه این مركز جدال اصلی طبقه كارگر با بورژوازی و جمهوری اسلامی است. تلاش و فداكاری طبقه كارگر در این جدال قابل تقدیس است و اما هنوز فقر مطلق به معنای كامل آن زندگی دهها میلیون كارگر حتی در مراكز اصلی صنعتی ایران را تهدید میكند و بورژوازی ایران، كارفرمایان و دولتشان هر روز فربه و فربه تر میشوند.  
 
اصل مسئله گذار از این مرحله و وارونه كردن این توازن در دوره كنونی به نفع طبقه كارگر است، دوره ای  كه جامعه كارگری به طور سراسری معترض و روزانه برای تامین حداقل هایی به آب و آتش میزند. پیروزی چشمگیر این نیروی عظیم در شرایطی كه دهها میلیون انسان از اقشار محروم جامعه، چشم امید به نقش طبقه كارگر بسته است و خود را حامی این طبقه میداند، امری ناممكن نیست. چگونگی گذار از این دوره  و پایان فقر و گرسنگی كنونی، سوال روی میز هر كارگر اگاه و هوشیار در این جامعه است.
 
كلید مسئله چیزی جز حل معضل انشقاق در صفوف طبقه كارگر و تامین اتحاد همه جانبه چه بطور محلی و چه منطقه ای و سراسری نیست. طبقه کارگر بر اساس پتانسیل عظیم طبقاتی و تجارب مبارزاتی چند دهه اخیرکه هیچگاه قطع نشده، نیروی عظیم اجتماعی برای تغییر شرایط کار و زندگی خود و پشتوانه ی بزرگ جنبش های آزادیخواهی زنان و جوانان و دیگر زحمتکشان است. اما این نیروی عظیم زمانی میتواند به حركت درآید و ماشین سركوب، زندان و اعدام، استثمار و تعرض هر روزه به زندگی این طبقه و همه محرومان جامعه را بطور جدی سد كند، كه قدم به قدم نیروی خود را یك كاسه و حول مطالبات سراسری خود كه افزایش دستمزدها محور اصلی آن است، متحد كرده باشد.
 
بعلاوه و همین امروز طبقه کارگر در مبارزه طبقاتی اش، به پیروزی و دستاوردهای معینی هم نیازمند است. تجمع، اعتراض و اعتصابات کارگری باید به نتایج ملموس برسند. باید توازن قوا را به نفع طبقه کارگر در مقابل کارفرماها و دولت در چه مقیاس فابریكی و محلی و در امتداد در بعد سراسری تر  تغییر دهد. باید دشمنان طبقه کارگررا به عقب نشینی هایی وادارد. باید کارفرماها و دولت فشار قدرت و تعرض طبقه کارگر را ببینند و به آن تمکین کنند. باید نیروی کارگری را بعنوان یک طبقه در مقابل  خود ببینند و احساس ترس کنند بنحوی که تعرض به سطح معیشت طبقه برایشان اسان نباشد.
 
كلید اصلی مسئله برای تامین اتحاد كارگری، متكی بودن بر مجامع عمومی كارگری و گسترش و دائمی كردن آن است. اتكا به مجامع عمومی امروز و در دل اعتراضات كارگری یك سنت جا افتاده و دستاوردی مهم است. اما گسترش آن و تبدیل آن به ظرف اتحاد دائمی كارگران، منظم كردن آن مستقل از اینكه اعتصابی در جریان است یا نه، امری است كه محتاج تامین آنیم. مجمع و قدرت جمعی و توده ای که هیچ گارد ویژه ای نمی تواند آن را از کارگران بگیرد، هیچ كارفرمایی نمیتواند آنرا ممنوع و منحل كند. در مجمع کلیه کارگران عضوند، رهبران کارگران هم مثل بقیه همکاران عضو اند و با بازداشت یک یا چند نفر مجمع تعطیل نمی شود. مجمع زمانی تعطیل می شود که درب کارخانه را ببندند و از خیر تولید بگذرند که چنین کاری برای هر کارفرمایی حكم مرگ است. جنبش مجمع عمومی باید به سرعت تمام بخش های طبقه كارگر را فرا گیرد و یکپارچگی و همبستگی و همسرنوشتی و هم مبارزاتی طبقه را تامین کرد.
 
تعرض به طبقه کارگر سیستماتیک و همیشگی است و حفظ اتحاد كارگری هم باید همیشگی و سیستماتیك باشد. کارگران گروه ملی فولاد ۸ روز اعتصاب کردند. تازه پس از آن مدیران شرکت طلبکار شدند و از کارگران شکایت کردند. به آن ها وعده ی پرداخت ماهانه ده میلیون تومان بصورت علی الحساب بابت اجرای طرح طبقه بندی مشاغل دادند و امروز زیر آن زده و می گویند ۵ میلیون بیشتر نمی دهیم. اگر می خواهید شکایت را از همکارانتان پس بگیریم به ۵ میلیون راضی شوید! شک نکنید، بدون اتحاد پایدار در مجمع عمومی کارگران فولاد، از زیر وعده ی این مبلغ ناچیز هم در می روند و این دستاورد هم متزلزل و قابل بازپس گیری است. اما با وجود کابوس مجمع عمومی منظم و پایدار، هیچ کارفرمایی نمی تواند چنین شارلاتان بازی ای در بیاورد. مجمع عمومی تنها ابزاری است که تمام قدرت کارگری را به نمایش می گذارد. جنبش مجمع عمومی منظم کارگری، قلعه ی محکم طبقه کارگر در همه ی مراکز کار است که برای هیچ کارفرما و نیروی یگان ویژه ای قابل فتح شدن نیست.
 
 
رفقا!
كارگران كمونیست!
 
کمونیسم در جنبش طبقه کارگر ایران یک موجودیت اجتماعی است. کمونیسم ابزار مبارزه و استقلال طبقاتی طبقه كارگر است. طبقه کارگری که می داند چه می خواهد، میداند شورا چیست، اتحادیه و سندیكا چیست، مطالبات اقتصادی و سیاسی اش چيست، قانون کارش چيست، کنترل کارگری یعنی چه. طبقه ای كه نمی خواهد جنبش کارگری زیر پرچم بورژوازی برود... و خلاصی از استثمار و بردگی، آزادی و برابری را پرچم خود كرده است. این داده ها در جنبش كارگری ایران به یمن نقش شما برجسته است. شما چشم و گوش این طبقه در همه میدانها و در همه تندپیچ های مبارزاتی، سیاسی و اجتماعی در جامعه هستید. طبقه کارگر به برداشتن یک گام بلند برای تحقق مطالباتش و آرمانش نیاز دارد و شما پیشقراول این تحول هستید. جنبش مجامع عمومی منظم و پایدار کارگری ستون فقرات این تحول است. این سکوی پرتاب طبقه به جلو و کسب دستاوردهای پی در پی است.
 
شما رفقا، شبكه و محافل و كمیته های كمونیستی شما در میان طبقه كارگر، آن شاهرگ ارسال خون به كل بدنه طبقه كارگر در هر شرایطی است. شما پایه ها و سلولهای هر تحزب كمونیستی  و هر حزب كمونیستی در طبقه كارگر هستید. مبارزات پراكنده و هر روزه بدون نقش این شبكه ها و بدون اتكای آنها بر مجامع عمومی كارگری، بدون وصل شدن مراكز مختلف كارگری و تامین همبستگی پایدار و اتحادی فرا فابریكی، به تنهایی و یك به یك علیرغم هر فداكاری در مقابل طبقه بورژوا و دولت تا دندان مسلحش، راه زیادی نمیرود. امروز و در شرایطی كه جنبش اعتراضی طبقه كارگر برای آزادی و برابری، برای رفاه عمومی و علیه استبداد و حاكمیت بورژواها، وسیعا در جریان است، شرایط برای رفع كمبودها و برداشتن قدم های بزرگ باز شده است و اینها بدون نقش فعال و هوشیارانه شما ممكن نیست.
 
 این تبدیل طبقه کارگر به یک طبقه واحد هم برای تغییر شرایط کار و زندگی خود و هم پشتوانه ی مستحکمی برای هدایت و تقویت جنبش های آزادیخواهانه ی زنان، جوانان و دیگر زحمتکشان است. جمهوری اسلامی بسیار شکننده تر از همیشه است، میشود فشار آورد، میشود به تسلیمش واداشت و میشود مطالباتی را به کرسی نشاند و مدام به عقب نشینی اش واداشت. اُفت روحیه در رژیم و نیروهایش و در سیستم حکومتیش که دست و پا می زنند تا مردم را ساکت نگه دارند، برای دوست و دشمن غیر قابل انکار است. تعرض توده ای و اجتماعی به رژیم آغاز شده است و مطالبات اقتصادی و سیاسی با صدای بلند بیان می گردند. طبقه كارگر ایران پیشقراول این جنبش و چشم امید آن است. كمونیستها چشم و گوش این جنبش اند. پیشروی و پیروزی طبقه کارگر، پیروزی کل جامعه است! جامعه به شما چشم دوخته است.
 
زنده باد جنبش مجامع عمومی کارگری
آزادی، برابری، حکومت کارگری
 
حزب حکمتیست(خط رسمی)
چهارم  بهمن ۱۴۰۲- ۲۴ ژانویه ۲۰۲۴