مهاجرت بخش هایی از مردم افغانستان از دوره اول حاکمیت طالبان، دوران حاکمیت فاسد حامد کرزای و جنگ های داخلی تا بازگشت مجدد طالبان به قدرت، مداوما و بصورت گسترده ادامه داشته است. بخش بزرگی از این مهاجرت به ایران که مرز مشترک طولانی با افغانستان دارد، صورت گرفته است.
علاوه بر مصیبتی که مردم افغانستان در نتیجه چند دهه حاکمیت مرتجعین مذهبی و قومی و فرقه ای و نزاع هایشان بر سر تقسیم قدرت و ثروت، متحمل شده  اند، برخورد حکام در ایران، بیحقوقی محض مهاجرین و وادار کردن پناهندگان افغانستانی به کارهای سخت با دستمزد ناچیز، کودکان بدون شناسنامه ی خانواده ها، تا سازماندهی در لشکر فاطمیون و اعزام به جنگ در سوریه با وعده پول و بخشیدن اقامت در ایران... و اخیرا ادعای پناه دادن صوری مهاجرین افغان برای فرزند آوری و رشد جمعیت به سبک جمهوری اسلامی...، همه با هم سناریوهای به شدت ضد انسانی و سوء استفاده از موقعیت اسفناک  و تحقیر و اهانت آمیز به این مردم بوده است.
این که حکام ایران و کارفرماهای ضد کارگر چه بلایی سر این زحمتکشان گرسنه و بی پناه آورده و می آورند، چیز تعجب اوری نیست. از نظام تبهکار جمهوری اسلامی بیش از این انتظار نرفته و نمی رود. اما دردناک تر است وقتی بخشی از مردم عقبمانده و ناسیونالیست ها و فاشیست های آریایی،  تعرض ضد انسانی ای را شروع  و صفحات مجازی را از تحقیر و اهانت به این مردم پر کرده و  بر این فاجعه انسانی و این زخم عمیق بر جان و روان زنان و مردان و کودکان مردم فراری از طالبان نمک می پاشند.

این خیل مرتجع، باید از خود بپرسند که چه تفاوتی با طالبان دارند و چه تفاوتی با جمهوری اسلامی ضد بشر دارند!؟  

بخش بزرگی از کارگران کردستان تجربه ی کار در شهرهای ایران از جمله تهران و دماوند در کار ساختمان سازی و بنادر جنوب دارند. این کارگران مهاجر بارها تنه شان به تنه ی کارگران مهاجر افغانستان خورده و همچنان برادران طبقاتی خود با ان ها رفتار کرده و چه بسا در ساختمان های نیمه ساز و سر پناه های پوشیده  با نایلون، کنار هم کار و زندگی کرده اند. طبعا کسانی که حملات ضد انسانی ای را به مهاجرین افغانستانی شروع کرده اند، از فرهنگ انسانی و برابر و طبقاتی کارگران ایران بی بهره اند. مهاجرین افغانستانی نه جایی را به کسی تنگ کرده و نه نانی از سفره کسی کم می کنند. آمده اند تا به سخت ترین و کم بهاترین مزد در شهرداری ها و صنایع ساختمان کار سخت و طاقت فرسایی را تحمل کنند و گرسنه نمانند.

طبقه کارگر ایران به هم طبقه ای های افغانستانی خود خوشامد می گوید، ان ها را ارج می نهد و آغوششان به روی این محرومان و ستمدیدگان باز است. طبقه کارگر و انسان های آگاه جامعه ی ایران تحت حاکمیت جهل و دین و سرمایه همان زخمی را بر بدن دارند که همسرنوشتان افغانستانی شان در حاکمیت وحوش مرتجع طالبان. این همدردی و همسرنوشتی مایه دلگرمی زنان و مردان و کودکان مهاجر افغانستانی است.

طبقه کارگر آگاه جهان مرز ندارند و از هر گونه تفرقه و تحقیر و اهانت به همسرنوشتان خود در هر کجای دنیا متنفر و بیزارند. وجدان های کرم خورده ی ناسیونالیست ها و فاشیست های ایرانی داخل و خارج باید از رفتار و برخوردشان به مهاجرین فراری از طالبان و از جنگ و فقر و گرسنگی شرم کنند. کارگران در کردستان همدوش با طبقه کارگر ایران با آغوش باز از حضور کارگران مهاجر افغانستانی استقبال می کنند!

دفتر کردستان حزب حکمتیست (خط رسمی)
مهر ماه ۱۴۰۲- اکتبر ۲۰۲۳