امسال طبقه کارگر در سراسر جهان در شرایطی اول ماه مه، روز جهانی خود را برگزار میکند، که در ابعاد میلیاردی، ناگهان و در مدت کمتر از چند هفته از «جهنم» زندگی بردگی مزدی، پا به «برزخ» و میدان جنگ مرگ و زندگی و تلاش برای بقا، در «جدال جهانی با کرونا» گذاشت.

ناگهان و طی کمتر از یک ماه، یک اپیدمی بسادگی قابل پیشگیری و قابل کنترل،  کل طبقه کارگر جهانی، از آسیا تا آفریقا و اروپا و آمریکا، از پر ازدحام‌ترین جغرافیاها تا حاشیه‌ترین‌ها، و کل شهروندان جهان را به جنگ مرگ و زندگی و تلاش برای بقا، به هر قیمت و به هرشکل، کشاند! جنگی که، قربانیان بی‌شمار آن، نیروی کارکن، طبقه کارگر و ضعیف‌ترین حلقه‌های شهروندان جوامع انسانی است. جنگی که نه تنها رنگ «مرگبار» خود را بر زندگی و سلامت طبقه کارگر جهانی زد، که همراه آن و به وسعت کره خاکی، عفونت نظام کاپیتالیستی و تناقض ماهوی آن با حیات بشر و محیط زیست، را چون مواد مذاب از دهانه آتشفشان جوامع بشری به بیرون پرتاب کرد!

ناگهان در گرماگرم قربانی شدن شهروندان بی‌گناه و بی‌تامین در سراسر جهان، در قلب جهان «متمدن» در غرب و در جوامع «گل سرسبد» کاپیتالیسم، تمام پرده‌های ریا و فریب و دروغ و تحمیق نظام، دریده شد. خرافه‌ها از «اختیار مردم» در نظام «دمکراسی پارلمانی» تا جایگاه «حقوق بشر» در دستگاه فکری طبقه حاکم، چون کلاه شعبده‌بازها محو شد!

معلوم شد از آمریکا تا اروپا، از خاورمیانه و آسیا تا آفریقا و چین و استرالیا و ... تامین حداقلی از سلامت شهروندان، با رشد و گسترش و کارکرد نظام اقتصادی موجود، در تناقض است! همه چیز فدای سودآوری، این «آیه آسمانی» خدای سرمایه، بنحو زننده‌ای خودنمایی کرد! همه زیر نورافکن دیدند که از قرنیه چشم تا کلیه، از آخرین رمق‌های کارگر زیر چرخه تولید ۱۲ و ۱۵ ساعته تا خانواده و کودک و رابطه جنسی، از سلامت تا آب و هوای سالم و طبیعت زنده و مرده، چیزی بیش از کالاهایی برای خرید و فروش و سود و سودآوری نیستند. چهار ستون عمارت عظیم و تاریخی دمکراسی و انتخابات و صندوق رای و دولت و مجلس  و «بیزینس» و «کمپانی» و «کارآفرین» و «شرکت» و شخصیت‌های تکیه زده به این ارکان قدرت، همه و همه در دل «بحران کرونا» به لرزه در آمد!   طبقه کارگر جهانی، در بطن جدال مرگبارش با کرونا، و تحمل مرگ و میر و بیکاری و فقر و پیامد آن، یک حقیقت تلخ تاریخی را چون پتکی بر سر بشریت فرود آورد!

این حقیقت که «کرونا» نه یک فاجعه طبیعی و اپیدمی غیرقابل مهار، که زهر کشنده نظام پوسیده و گندیده سرمایه داری است که هر روز و هرلحظه از حیات آن با زندگی بشر، با سلامت محیط زیست، با نیازهای انسان در تناقض است! این حقیقت که بحران جاری، نه یک بحران «پزشکی» و محصول نادانی یا ناتوانی بشر، نه کار خدا و طبیعت، که کار اقلیت انگلی حریص و طمعکار متکی به نظام و سیستمی است که در آن همه چیز کالا است و قابل خرید و فروش در بازار! که تولید محصولات و علم و اخلاق و ارزش و فرهنگ و سیاست،  نه برای رفع نیازهای مادی و روحی و سلامتی بشر، که تنها و تنها بمنظور تامین سود دائما افزاینده است!

«بحران کرونا» همه پرده های ساتر تاریخی، سیاسی، ایدئولوژیکی و فرهنگی بورژوازی جهانی را کنار زد! در بطن این تراژدی عظیم جهانی، از چین و آمریکا، تا ایران و فرانسه و بریتانیا، ناگهان چشمان جهانیان به نحو برق آسایی به این حقیت که کاپیتالیسم و اقتصاد متکی به بهره‌کشی انسان از انسان، متکی به روابط تولیدی که در آن فقر و محرومیت و بردگی مزدی اکثریت میلیاردی کره خاکی، شرط کارکرد چرخه تولید است! که در آن «رشد اقتصادی» تنها و تنها با فقر و محرومیت و فروش تمام و کمال  جان و سلامت انسان و محیط زیست در بازار بهرکشی خرید و فروش کالایی ممکن است و ایجاد کمترین امکانات حفظ سلامت شهروندان، جایی در محاسبات اقتصادی و تولیدی ندارد، باز شد!

طبقه کارگر جهانی، از ایران با حکومتی پوسیده مذهبی متکی به دستگاه رسمی و علنی سرکوب که شهروند آن حتی از «حقوق احشام» در جهان امروز هم برخورد دار نیست، تا «بریتانیای کبیر» و آمریکای امپریالیست و فرانسه مهد فرهنگ و هنر و «مهد دمکراسی پارلمانی»،  و هندوستان و چین «بهشت سرمایه» متکی به خفقان و ارزانی نیروی کار میلیاردی، ظرف مدت کوتاه چند هفته‌ای،  واقعیت هیولای حاکم بر زندگی میلیاردها بشر کره خاکی، واقعیت اقتصاد کاپیتالیستی و بازار آزاد آن، را برهنه کامل در مقابل جهانیان قرار داد.

ارزش  و اهمیت کالاهای مورد نیاز بشر، چون تست پزشکی و ماسک و دارو و وسائل بهداشت و سلامت و طب و علم مورد نیاز بشر، ارزش و جایگاه نیروی کار در تولید و در حیات روزمره جهانیان،  در دل جدال دردناک  و مرگبار بشریت با «کرونا»، همه ارزش‌های بورژوایی که قرن‌ها برای تحمیل آن خرج شده بود، همه شخصیت‌ها و «قهرمانان»  سیاسی و اقتصادی و بازرگانی نظام را به حاشیه پرت کرد. بی‌اعتمادی مطلق به قدرت‌های حاکم، بی‌اعتباری و نامربوطی آنها به حفظ سلامت زندگی شهروندان جهان، حفظ سلامت طبقه کارگر و کارکنان جامعه که نظام‌شان به بقاء و تداوم استثمار و بردگی مزدی آن زنده است، پایه‌های کاپیتالیسم در بعد جهانی را به لرزه در آورده است.

 

این برزخ اجتناب پذیر است

در قلب پیشرفته‌ترین نظام‌های بورژوایی، طبقه حاکم حاضر نیست به قیمت قربانی‌کردن هر روزه شهروندان، به بهای قربانی‌شدن بیماران و سالمندان و حتی کادر درمانی، بسرعت خط تولید کالای بهداشتی، لباس و ماسک و دارو .. ایجاد کند! حاضر نیستند برای تامین وسایل مورد نیاز امروز بشر برای نجات او از مرگ، سرمایه‌گذاری بلند مدت کنند! چرا که جان انسان،  کالای نامرغوبی برای معامله در بازار است!  حفظ و ‌سلامت آن ارزش «خرج‌کردن» و سرمایه‌گذاری بلند مدت و تامین مالی زیرساخت سلامت و بهداشت، ‌ندارد. در این اقتصاد انگلی جان انسان و حفظ سلامت طبیعت تنها تا آنجا که بتواند آن را مورد بهره کشی سریع و ارزان قرار داد، ارزش دارد. این را شعور متوسط جوامع امروزی به روشنی می‌بیند! کاپیتالیسم را نمی‌خواهد! خدایی آن، انقیاد خود به آن، و سلطه بلامنازع آن را پس می‌زند!

این سیر اضمحلال جهانی کاپیتالیسم، با اقتصاد انگلی و  مخرب آن، با روبنای سیاسی پوسیده آن، با ارزش ها و ایدئولوژی و فرهنگ متعقن آن، میتواند به فرمان طبقه کارگر، با پیروزی طبقه کارگر، برای رهایی بشریت، به پایان برسد. اول مه، روز جهانی کارگر امسال و در دل جدال جهانی این طبقه با کرونا، در دل شکست کاپیتالیسم، در همه ابعاد سیاسی، ایدیولوژیکی و اقتصادی آن، شکستی که محصول تناقض هولناک آن با ابتدایی‌ترین نیاز بشر برای حفاظت در مقابل یک اپیدمی است، باید راه‌کار طبقه کارگر، پاسخ طبقه کارگر را در مقابل بشریت قرار دهد. باید سوسیالیسم، که نیاز به آن، که نیاز به  فراخوان آن در هر دم و بازدم زندگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان در جدال با کرونا هر روز بیش از پیش احساس میشود، قد علم کند! اول مه امسال طبقه کارگر جهانی نیازمند بلند کردن پرچم خود، پرچم اقتصاد سوسیالیستی، تولید برای رفع نیاز انسان و نه برای سود و نیاز بازار، است.   

اگر جهان دست ما باشد! اگر دست طبقه کارگر باشد! اگر دست نیروی کارکن باشد، اگر در دست تولیدکنندگان واقعی باشد، که امروز همه ارزش و اهمیت آن  را در طپش روزانه زندگی حس میکنند، این اپیدمی و عواقب گسترش فقر و فلاکت و بیکاری و ... آن را میتوان فورا متوقف کرد!

میتوان مردم و شهروندان را در مقابل آن حفظ کرد! میتوان تولید برای تامین کالاهای مورد نیاز در شرایطی امن، را راه اندازی کرد! میتوان  همه ذخایر و منابع صنعتی و مالی و دانش و علم و طب را برای حفظ سلامت جامعه به کار انداخت. میتوان خطوط تولید محصولات نا لازم، از تسلیحات نظامی تا سایر محصولات مضر برای زندگی بشر را به تولید برای رفع نیازهای سلامتی و رفاه و بهبود همگان تبدیل کرد! میتوان برای نجات زندگی هر تک بشری، منابع کافی تامین کرد! میتوان سلامت، رفاه و نجات زندگی میلیاردها انسان را به اولویت جامعه بشری تبدیل کرد. این کار شدنی است! اگر جهان در دست طبقه کارگر باشد!

اول ماه مه امسال، میتواند فراخوان پایان جهنم کاپیتالیسم، با پرچم سوسیالیسم، باشد! برافراشتن این پرچم امروز و در دل این تراژدی جهانی، شدنی است!

 

زنده باد اتحاد جهانی طبقه کارگر

زنده باد سوسیالیسم

حزب حکمتیست (خط رسمی)

۳ اردیبهشت ۹۹- ۲۲ آوریل ۲۰۲۰