اظهارات نژادپرستانه دو پزشک فرانسوي در شبکه تلويزيون رسمي اين کشور، جامعه فرانسه و  فضاي شبکه هاي مجازي در جهان را بهت زده کرد و بلافاصله به انتقادات وسيعي عليه شان دامن زد. اين دو پزشک اعلام کردند که «احتمالا سخنانشان تحريک آميز باشد اما  چرا نبايد براي بررسي اثر واکسن کرونا روي  بيماران کرونايي از آفريقايي ها استفاده کرد؛ جايي که نه ماسکي در کار است؛ نه معالجه اي، نه درمان و عمليات نجاتي»!!

در حاليکه کرونا سرنوشت بشريت کره خاکي را مستقل از زمان و مکان، به هم پيوند زده است، درحاليکه تمام قراردهاي اجتماعي بورژوازي را به ضد خود تبديل کرده و مرزهاي فکري، فرهنگي، ملي، نژادي و جنسي را از اعتبار انداخته است،  در حاليکه همه ميدانند که مقابله با آن، راه حل «ملي» ندارد، و شتري است که دم در همه لم داده است، اما ظاهرا آقايان در اين فضاي شوک، «فرصتي»  يافته اند تا «مطالعات ژنتيکي»  پزشکان آلمان نازي  روي اسراي  اردوگاه آشويتس را اينبار روي مردم «آزاد» آفريقا تکرار کنند؛  ظاهرا آن «تحقيقات» و آن شکنجه ها که منجر به مرگ و مسخ ميليونها بيگناه در جوار جنگ جهاني دوم شد، از نظر آقايان کافي نبوده و بايد  راه «نياکان» نازي شان را از سر گيرند!!

اما اگر عروج هيتلر در اروپا يک تراژدي بود، قطعا تکرار فاشيسم در اروپا، کمدي است. نميتوان بعد از تجربه آن تراژدي سياه، به جنبش ريشه دار سوسياليستي و افکار عمومي جوامع متمدن غربي، فاشيسم و ترامپيسم را خوراند و اعلام کرد که آفريقا «موش آزمايشگاهي» است! که کرونا «چيني» است؛ که بمباران خاورميانه و کشتار ميليونها نفر و حبس پناهجويان در گتوها «به من ربطي ندارد»! که بهداشت رايگان و حفظ محيط زيست، مانعي بر سر راه کسب و کار است! ديگر نميتوان يک لحظه، روان را از مسير واقعي زندگي کج کرد، پيچ  تلويزيون را خاموش کرد و به خلسه رفت به اميد اينکه خطر فلاکت و تباهي از خاورميانه و آفريقا به اينطرف آبها نميرسند؛ خير! قريب به اتفاق مردم جهان ميدانند که آن جانور و موجود پيچيده اي که بيمرز و بي ترمز و آشکارا، مدام جان انسانها را ميگيرد، کرونا نيست، اما بخشا در کرونا تجلي يافته است. این ماهیت طبقاتی نظام حاکم بر جهان ما است که لخت و عور در مقابل تامین ابتدایی ترین نیازمندی های بشر مانند بهداشت، مهد کودک و شیرخوارگاه، بیمه بیکاری و خدمات اجتماعی رایگان، از قضا اینبار بیش از همه جا در مهد ثروتمندترین کشورهای جهان سپر انداخته است؛ نظامی که سالخوردگان، معلولان، کودکان، بیکاران  و بخش اعظم زنان در جهان را عملا فرسوده و خارج از مدار تولید بحساب میاورد؛ نظامی که ارزش انسان در آن، به قطر کیف پولش بند است؛ نظامی که خشونت و تبعیض در حق زنان در آن نهادینه است؛ که نژادپرستی و زن ستیزی ترکش های فرهنگی آنند؛ نظامی که در آن سلطه سرمایه اصل است و مدنیت، رفاه و آزادی بشر منتفی است؛

کرونا، منجلاب اقتصاد و تجارت کاپیتالیستی را بالا آورد و با کنار زدن همه اوهام ناسیونالیستی، مذهبی، قومی، نژادی و جنسی که تاریخا سرمایه داری بر متن بازتولید این طوق ها، حکم رانده و بشریت را مسخ و تقسیم کرده است، کاتالیزور این اصل اساسی شد که نظام سرمایه داری در مقابل حقوق جهانشمول انسان ایستاده است؛ که این نظام نه تنها برزخی میان گذشته و آینده است بلکه  تاریخ واقعی رهایی انسان تازه با فروپاشی مناسبات سرمایه داری و عبور از این برزخ شروع میشود.

باید اوضاع امروز را از زبان بی زبان سران دولتها و کانونهای فکری بورژوازی در غرب شنید؛ یک نکته که بعنوان یک جمله ساده، همه قریب به اتفاق بر سر آن هم نظراند به واقعیاتی فراتر از افکار پوسیده این دو پزشک فرانسوی و دنیای روانی شان اشاره میکند: اصل شکنندگی نظام سرمایه داری!

بحران سلامت یک بحران «ملی» نیست؛ مختص به یک خطه نیست؛ بحرانی است جهانشمول که همه دولتهای حافظ مصالح بورژوازی را نزد توده شهروندان از مشروعیت سیاسی و اخلاقی ساقط کرده است. حل این بحران منوط به مغز معلول  این دو پزشک فرانسوی نیست؛  ایندو آنقدر عقل داشته اند که  سرانجام «کشفیات»شان را در حمله به ضعیف ترین حلقه های جوامع بشری  در آفریقا جستجو کنند. منشاء این  انحطاط فکری و فرهنگی، دنیایی است که دزدان دریایی اش در قامت دولتمردان و سیاستمداران، در جنگ تجاری شان علیه همدیگر، شهروندان جهان  را با هویتهای کاذب ناسیونالیستی به جان هم می اندازند؛ همان دنیایی که تاریخا «سیاهان»  را در راه و رسم زمختش، بی ارزش تعریف کرده است.

آنچه معلوم است، آغاز شمارش معکوس مصالح بورژوازی در نگاه به جامعه، انسان و خوشبختی است؛ از «اکونومیست» تا «فایننشال تایمز» که تا دیروز ستون دفاع از «آزادی» بیزینس و بازار بودند، ناگهان به «منتقدین» سیاست های چهاردهه گذشته بازار شیفت کرده اند؛ به دولتها هشدار میدهند که عواقب بربریت تحمیل شده به میلیاردها انسان را به تن خود بمالند؛ هشدار میدهند که جهان پسا کرونا «خطرناکتر» از کرونا است؛ اوضاع را دریابید!! «خطر» امید به کمونیسم و انترناسیونالیسم طبقه کارگر در راه است! آرمانی که اگر برخیزد همه افکار و تعصبات کور ناسیونالیستی و نژادی را دود هوا میکند. کرونا بر تعجیل در بدست گرفتن «مانیفست کمونیست» و اتحاد کارگران جهان علیه سرمایه داری تاکید میکند. که نه تنها دست غیبی در کار نیست بلکه باید با شناخت از موقعیت کلیدی طبقه کارگر در متن جهان امروز، دست به قدرت سیاسی برد و بشریت را آزاد کرد.