چگونه ایران بسرعت تبدیل به یک منطقه  اصلی ابتلا به ویروس کرونا و  کانون انتشار این بیماری مرگبار برای جهان امروز  شد؟ افاضات مقامات لشکری و کشوری و یک خروار از لاقیدی آشکار و شرم آور  تا اینجا به قیمت بسیار سنگینی برای پایینی های جامعه تمام شده است. "کرونا" با یک ویروس و قابلیت شیوع و انتقال بسیار سریع مشخص میشود. اما دامنه و قابلیت تخریبی و بیماری آن بستگی مستقیم به محیط پخش آن و به فرد میزبان دارد. کرونا  بیماری "جمهوری اسلامی" است، عوارض آن،  و لطمات و کشندگی آن ربط مستقیمی با جمهوری اسلامی دارد. 

مردم ایران در مقابل این و یا هر ویروس از قفس پریده دیگری همانقدر میتوانست روی جمهوری اسلامی حساب باز کند که برای سیل گلستان و برای زلزله بم میتوانست توقع داشته باشد، یعنی هیچ! مطلقا هیچ! جز خزعبلات اسلامی، زبان درازی و دو قورت و نیم باقی طلبکارانه و دیگر هیچ!

در  سیل گلستان، طبیعت قهار صدها هزار کلبه فکسنی و نیمه مخروبه را برای نمایش قدر قدرتی خود تحویل گرفتند.  جان آدمیزاد و زندگی و تن و احترام آنها بی ارزش ترین چیزها در طول این فجایع به حساب آمده و قربانی شدند. در مورد "کرونا"، این ویروس به "ارض موعود" خود پا میگذارد، ایران سرزمین اپیدمی ها است، "اپیدمی فقر"،  "اپیدمی اعتیاد"، "اپیدمی کمبود پروتئین و ویتامین"، "اپیدمی بیماری و اختلالات روحی و روانی"، "اپیدمی فقدان بهداشت در جملگی محیط های کار"، "اپیدمی قتل و کارگر کُشی در ساختمان سازیها"، "اپیدمی لت و پار کردن و شکنجه در زندانها" و...

جمهوری اسلامی بحران را پاس میکند، از سر باز میکند. اما هنر این حکومت در  خریدن وقت خلاصه نمیشود، بلکه "هنر" اصلی در آنست که در دل هر بحران کمتر و کمتر گیر مردم بیاید، و بعلاوه توقعات و موقعیت مردم بیش از پیش به عقب رانده شود. در همین مدت  شانه خالی کردن  دولت در قرنطینه شهرها ، بی میلی  در تامین بیمارستان و نگهداری  شایسته از مبتلایان  با هزار بهانه توجیه شده است. حکومتی که چُسی های پیشرفت های علمی و صنعتی آن عالم را گرفته، در تامین الکل و صابون و ماسک  تعلل بخرج داده و در عوض روی سر مردم منت رهنمودهای نبوغ آمیز "شستن دست" را میدهد بدون اینکه بروی خود بیاورد کدام آب؛ در کدام خانه و سر پناه! بلاخره کسی باید دهان رئیس جمهور را گل بگیرد که  مردم در کدام خانه، با کدام اجاره، سر کدام سفره "از رفت و آمد زاید بپرهیزند"!؟

شهر پس از شهر، قدم به قدم با اشاعه "کرونا" در عطش اعتراضات توده ای علیه دولت و بی وظیفگی بیشرمانه در چاره اندیشی در مقابل ابعاد جاری فاجعه میسوزد. ضرورت اجرای مقررات بهداشتی فردی در مقابله با اپیدمی "کرونا" بجای خود اما به انزوا و بی خبری از یکدیگر نباید تن داد. میتوان اطمینان داشت که ابتکارات توده ای  برای انواع همفکری و همکاری در سطح محلات و کارخانه ها چاره ای خواهد اندیشید.