مردم کردستان همچنان سراسر ایران، برای دفاع از زندگی در مقابل بیماری کرونا بسیج می شوند. در حالی که مسوولیت امنیت جانی و سلامت جامعه برعهده ی دولت است، در حالیکه در ایران ثروتمند کلیه درآمد و داراییهای جامعه در قبضه ی قدرت سرمایه داران خصوصی و دولتی و نظامی است، هنوز دولت از برعهده گرفتن مسوولیت تامین مواد بهداشتی و درمان رایگان و قرنطینه ی مراکز بحرانی و تضمین نیازمندیهای خوراکی مردم سر باز می زند.

تحرکات نظامیان از جمله در کردستان در پوشش مبارزه با کرونا در واقع برگزاری مانورهای نمایشی مسخره بیش نیست. برای مثال سپاه پاسداران در شهرک نایی سر سنندج با نود هزار جمعیت، ضدعفونی کردن یک خیابان به طول دوکیلومتر را نمایش می دهند. یا در مریوان روستاییانی که می خواهند مانع ورود و خروج مردم شوند را مورد تعرض و آزار قرار داده اند. حضور نظامیان در شهرها، تنها یادآور خاطرات سرکوب خونین مردم است و نه احساس همبستگی انسانی و یا توقع کمک به جان و زندگی مردم.  مانورهای ریاکارانه ی نظامی و تظاهر به خدمت به مردم، برای رژیم و سپاهش بخاطر خریدن آبروی نداشته و لاپوشانی جنایات گسترده شان است.

در مقابل بی مسوولیتی در حد جنایت دولت، اما بخش فعال جامعه در شهرهای کردستان برای دفاع از زندگی با تشکیل گروه های امداد، کمیته های محلات  ولو با امکانات بسیار محدود، محلول های ضدعفونی و ماسک تهیه و بطور رایگان به نیازمندان تحویل می دهند. برای کودکان کار و خانواده های فقیرتر و تنگدستان بسته های بهداشتی و مواد خوراکی  تهیه می کنند.  در همانحال بخش وسیع تری در صفحات مدیای مجازی برای فشار بر دولت بسیج شده اند و مردم را در جریان اخبار و هشدارها و مشاوره های درست  قرار می دهند.

اما نباید فراموش کرد که مقابله با اپیدمی کرونا بدون اقدامات سریع و وسیع و تامین بودجه ی کلان و توزیع رایگان نیازمندیهای بهداشت و درمان و بدون قرنطینه ی شهرها و مناطق به شدت بحرانی و تامین بسته های خوراکی برای خانواده ها از طرف دولت، امکانپذیر نیست. روحانی و همراهانش در کمال پر رویی و بی شرمی از ناتوانی در تامین این نیازها حرف می زنند و به این دلیل است که از قرنطینه خودداری می کنند. اما ناتوانی دروغی شرم آور است. کیست که نداند نقدینه های چندین هزار میلیاردی و تریلیونی و انبارهای عظیم احتکار مواد بهداشتی و خوراکی و کمک های خارجی برای تامین نیازمندیهای مبارزه با کرونا، کفایت می کند. دولت و سرمایه داران و تاجران بخش خصوصی و دولتی حاکم در بیت رهبری و سپاه و غیره، نمی خواهند ریالی از داراییهای ذخیره شده و احتکار گشته شان کم شود. نمی خواهند از سود سرمایه هایشان بگذرند و ریسک راکد ماندن سرمایه هایشان از طریق تعطیلی کار و بازار در نتیجه ی  قرنطینه را نمی پذیرند.

ستاد بحران روحانی مکار از طرفی مردم را به نشستن در خانه ها تشویق می کند، از طرف دیگر زیر بار قرنطینه ی شهرهای بحرانی نمی روند. در واقع این امر را به خود مردم واگذار کرده اند تا خود امور دفاع از زندگی و قرنطینه غیر رسمی را بدون تامین نیازمندیهای بهداشتی رایگان و مواد غذایی برعهده بگیرند. این ریاکاری شیادانه ی دولتی است که حدود نیم قرن است بیکاری میلیونی، زندگی زیر خط فقر، گرسنگی و بیماری و بی دارویی را به جامعه تحمیل کرده تا طبقه ای به نام سرمایه دار عمامه دار و بی عمامه و لشکر وزار و دولتمردان فاسد، قضات جانی، مجلس نشینان نوکر و سپاهیان و اطلاعاتی ها و زندانبانان، نعمات جامعه را قبضه و در کاخ هایشان بنشینند و به ریش جامعه بخندند.

داستان ناتوانی و بی کفایتی و مدیریت نالایق و از این قبیل، جز گمراه کردن جامعه نیست. سرمایه داران و مدیران و دولتمردانشان از راس حاکمیت تا پایین ترین بخش طبقه سرمایه دار، مجرب ترین مدیران اجرای قانون سودآوری سرمایه هستند. معادن و کارخانه ها و صنایع ساختمان و تجارت و بانک ها و  بده بستان هایشان در نهایت بی رحمی نسبت به طبقه کارگر و کارکنان جامعه و نهایت سودآوری برای طبقه خود می چرخند. بزرگ ترین مراکز تجاری خاومیانه؛ برج های سر به فلک کشیده، شهرک های گسترده  ی  ثروتمند نشین، کاخ های دولتمردان و سرداران و ایت الله ها و حجت الاسلام ها، از کجا آمده اند، جز در نتیجه ی مدیریت همین مدیران و متخصصین سودآوری سرمایه و فوق رفاه سرمایه داران و دولتمردانشان!

داستان مدیریت نالایق، یک شوخی مسخره است. این طبقه ی سرمایه دار حاکم که ارتش و سپاه و اطلاعات و دستگاه قضایی و مجلس و دولت و زندان ها و اعدام هایش را دارد، خوب می داند که چطور جامعه را در خدمت منفعت طبقه ی خود اداره و مدیریت کند. و حاضر نیست برای حفظ امنیت وسلامت و رفاه جامعه خدشه ای به این منفعت وارد شود. برای دولتمردان ایران هزینه ی سرسام آور نیروهای نظامی و هزینه ی ده های  میلیارد دلاری نیروهای مزدور نیابتی خارج از ایران برای حفظ نظام، بر جان مردم و سلامت جامعه ارجحیت دارد.

جامعه به مدیریتی از پایین نیاز دارد که کل داراییهای نقدی و جنسی و ملک و املاک و مراکز تولید را از تصرف طبقه سرمایه دار خارج کرده و در خدمت منفعت کل جامعه قرار دهد! جای مدیریت دو طبقه باید  عوض شود. این جهان وارونه باید بر قاعده خود نشانده شود. این یعنی پایان شکاف طبقاتی، پایان فقر و بیکاری و ناامنی و گرسنگی و مبارزه با بلایای طبیعی و بیماریهایی چون اپیدمی کرونا! منشا همه ی مصیبت های جامعه ی بشری در نظام طبقاتی و انباشته شدن سرمایه و داراییهایی جامعه در دست اقلیتی به شدت فاسد و تبهکار وجنایتکار که صد البته مدیران لایق و زیرکی برای حفظ این نظام هستند، قرار گرفته است! این ها نه این که نمی فهمند یا نمی توانند، بلکه نمی خواهند گردی بر چهره ی کثیف و نکبتار سرمایه بنشیند و دیناری از انباشت و سود سرمایه شان کم شود.

امروز و در شرایط اپیدمی مرگبار کرونا باید همه ی توان خود را بر ایجاد فشار بر حاکمان و دولتمردان  حافظ سرمایه در ایران گذاشت. بسیج مردمی برای دفاع از زندگی امری به شدت انسانی و ستودنی است به شرطی که در کنار آن و مقدم بر آن  ازدولت سرمایه داران خواسته شود  تمام امکانات نقدی و جنسی که در کنترل و اختیار شان است ، در خدمت تامین امنیت و سلامت جامعه و امروز و بفوریت علیه  بیماری مرگبار کرونا قرار گیرد.

جامعه ی ما به یک همصدایی عظیم و وسیع علیه تبهکاران حاکم و هزینه کردن داراییهای غصب شده ی جامعه برای مقابله با بیماری مرگبار کرونا نیاز دارد. هر اندازه غفلت در این کار، به معنای تن دادن به هزینه ی سنگین جانی و غیر قابل جبران است. از زندگی و جان خود و عزیزانمان با مجبور کردن مفسدین و تبهکاران نظام کثیف سرمایه داران به هزینه کردن  داراییهای جامعه  برای مبارزه با فقر و کرونا دفاع کنیم!

۲۷ اسفند ۹۸ (۱۷ مارس ۲۰۲۰)