در بیست و چهارمین روز اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه و تجمع بالغ بر دو هزار کارگر در شهر شوش که بزرگ ترین حضور کارگران در اعتصاب و تجمعات یک ماه اخیر است، نمایندگان وزارت کار، نمایندگانی از مجلس شورای اسلامی، کارفرما و شورای اسلامی شرکت، در غیاب نمایندگان واقعی کارگران هم اجتماع کردند و تصمیمات شان را ابلاغ نمودند.

درنشست نمایندگان دولت و کارفرما، اعلام شده است که حقوق های معوقه حداکثر تا دهم مرداد پرداخت و اعتبار دفترچه های بیمه کارگران تا پایان مرداد ماه تمدید شود. همچنین در ماه های آینده پرداخت ها به صورت منظم انجام شود.

پرداخت معوقه ها و تمدید دفتر چه های بیمه بخشی از خواستهای اعتصاب کارگران هفت تپه است.

آیا کارگران اعتصابی تصمیمات جبهه ی کارفرما و دولت را می پذیرند؟  یا در صورت پذیرش، ضمانت اجرایی آن چیست؟ تصمیم کارگران چه خواهد بود؟

یک راه و تصمیم می تواند این باشد که کارگران هفت تپه تا تحقق همه خواستهایشان به اعتصاب ادامه دهند. در این صورت باید به شرایطی که هفت تپه در آن قرار گرفته و توازن قوای اجتماعی نه تنها بین هفت تپه و کارفرما و دولت بلکه توازن قوای کل طبقه کارگر و بورژوازی حاکم را به درستی ارزیابی کنند. پتانسیل و نیروی مقاومت کارگران و اتحاد صفوف خود را به درستی بررسی نمایند و بویژه طولانی شدن اعتصاب، تعطیلی شرکت و نیاز فوری خانواده های کارگران به تامین معیشت و نان سفره شان را بطور جدی مورد ملاحظه قرار دهند.

راه دوم و تصمیم دیگر کارگران هفت تپه می تواند این باشد که یک قدم پیروزی خود و عقب نشینی دولت و کارفرما را بپذیرد و با گرفتن تضمین اجرای تعهداتشان، شرکت را راه اندازی و مطالبات دیگر خود را در شرایط مساعدتر و در حالی که کارگران با گرفتن معوقه ها و تمدید دفترچه ها نفسی تازه می کنند، در اشکال مختلف پیگیری نمایند.

اگر بخواهیم واقع بین باشیم، خلع ید از کارفرمای بخش خصوصی و مجازات اختلاسگران در حیطه ی قدرت کارگران نیشکر هفت تپه نیست. دزدی، فساد و اختلاس در تاروپود این نظام تنیده است. اصلاح یا تغییر قوانین قوه قضائیه ی فاسد و مجازات اختلاس گران در توان هفت تپه به تنهایی نیست. یا بطور کلی مساله خصوصی- دولتی در اساس امر طبقه کارگر نیست. کنترل تولید، مالکیت کارگران سهامدار و یا تعاونی کردن شرکت هم یک اتوپی است.  لغو خصوصی سازی و بازار آزاد فقط در لغو مالکیت خصوصی بطور کلی و در یک انقلاب کارگری ممکن است.

دولت سرمایه داران چه در رابطه با مالکیت دولتی و چه خصوصی در قبال امنیت شغلی، دستمزد و معیشت کارگران و سلامت محیط کار مسوول است. نظارت کارگران از طریق نماینده های واقعی شان ضامن شفافیت رابطه کارو سرمایه و نطارت و افشای تخلفات کارفرما است. در نهایت دولت مسوول است.   

مساله اساسی و جدال کارگران با کارفرمای خصوصی یا دولتی، تامین و تضمین منفعت کارگران یعنی تحقق خواستهای اقتصادی "دستمزدهای مکفی، بیمه ها، مزایای کار، آزادی تشکل مستقل، نظارت بر اخراج و تامین رفاهیات کارگران..." است.

در نتیجه بطور واقعی سه خواست اصلی اعتصاب کارگران 7 تپه، پرداخت معوقه ها، تمدید دفترچه ها و بازگشت به کار کارگران اخراجی است که خواست آخر در تصمیمات اخیر دولت- کارفرما مسکوت گذاشته شده است. خواستی که کارگران از ان نمی گذرند و کماکان قابل پیگیری در اشکال گوناگون است.

جدالی دایمی کارگران با دولت و کارفرما معمولا با یک اعتصاب پایان نمی پذیرد. این کشمکشی دایمی است که هر بار کارگران به شیوه های مختلف و تاکتیک های مناسب با آن روبرو خواهند شد. عقب نشینی دولت- کارفرما تا همین حالا یک دستاورد اعتصاب بزرگ کارگران 7 تپه است.

عقب نشینی امروز کارفرما- دولت را باید برسمیت شناخت و آن را تثبیت کرد. در مبارزات و اعتصابات مداوم کارگران علیه تعرض کارفرما و دولت، جنگ جنگ تا پیروزی وجود ندارد. پیروزی بزرگ در گرو سلسله مبارزات و دستاوردها و پیروزیهای یکی پس از دیگری به مثابه سکویی برای پرش بعدی است.

نمایندگان واقعی کارگران هفت تپه با گرفتن تضمین اجرای تعهدات و تصمیم دولت- کارفرما و تاکید بر بازگشت همکاران اخراج شده، می توانند اتحاد صفوف خود را تحکیم کنند. اتحادی که تا کنون ضامن منفعت طبقاتی و مطالبات و خواستهای رفاهی و تحمیل تشکل مستقل کارگران در اشکال سندیکای مستقل، مجامع عمومی منظم و شیوه ی شورایی دخالت کلیه کارگران در سرنوشت کار و مبارزه بوده است. هم کارفرما و دولت و هم شورای اسلامی 7 تپه به خوبی می فهمند که شورای اسلامی نماینده هیچ بخش کارگری 7 تپه و یا ضامن اجرای تعهدات و تصمیمات دولت- کارفرما نیست.

قدرت اعتصاب کارگران 7 تپه مجالی برای وعده و فریب و وقت خریدن به کارفرما و دولت نداده است. دشمن به این قدرت واقف است. پتک اعتصاب بر بالای سر دشمنان کارگران سنگینی می کند و راه گریزی برایشان باقی نگذاشته است. عقب نشینی دولت- کارفرما پاسخی به این توازن قوا است.

کارگران و رهبران کارگری 7 تپه در یک دوران طولانی جدال طبقاتی با کارفرما و دولت با اتکا به توده وسیع کارگران، برقراری رابطه ی شرکت با شهر شوش، مقابله با تفرقه در صفوف کارگران، اعتماد بنفس و به چالش کشیدن نهادهای قدرت حامی کارفرما و غیره، سنت و تجارب گرانبهایی را برای کل طبقه کارگر ایران به ارمغان آورده است.

تصمیم امروز کارگران و نمایندگان واقعی شان در مجامع عمومی و سندیکا در این برهه زمانی معین و در پاسخ به تصمیم و تعهدات جدید دولت- کارفرما می  تواند یک تجربه مثبت و هوشمندانه ی دیگر در جنبش طبقه کارگر باشد. باید دید کارگران 7 تپه به واقعیت های موجود چگونه می نگرند، چه تصمیمی می گیرند و چه پاسخی می دهند!

۱۸ تیرماه ۹۹ ( ۸ ژوئیه ۲۰۲۰)